«تابناک با تو» - برخی مطالعات حاکی از این هستند که چه در کودکی و چه در نوجوانی، ترس در دختربچهها بیشتر از پسربچه هاست. با این وجود، این کلیشه ممکن است توضیحی فرهنگی داشته باشد، زیرا در برخی فرهنگها برای مردان اُفت دارد که از چیزی بترسند یا ترس شان را بروز دهند.
بسیار شنیده ایم که مادری از اینکه فرزندش میترسد، نگران است؛ مادران با تجربه در پاسخ به نگرانی اش با اطمینان میگویند: " نترس! این ترسها کاملاً طبیعی اند و به مرور که بزرگ میشود از بین میروند". اما آیا واقعا جا ندارد وقتی فرزندمان از ترس گریه میکند و بی قرار میشود، نگران شویم؟ اساساًکدام ترسها طبیعی و تکاملی اند؟ چرا برخی ترسها حتی در بزرگسالی هم دست از سر آدم برنمی دارند؟
مطالعات زیادی در مورد شایعترین ترسها در کودکان انجام شده است. اما آیا فرقی هم میکند که کودک پسر است یا دختر؟ آیا جنسیت در این مقوله تعیین کننده است؟ آیا محتوای ترس در سنین مختلف متفاوت است؟ چرا برخی ترسها خود به خود با گذر زمان از بین میروند و برخی دیگر تا نوجوانی تثبیت میشوند؟ اگر شما خواننده عزیز هم پرسشی مشابه این پرسشها دارید، ۴ دقیقه با ما همراه شوید.
برخی مطالعات حاکی از این هستند که چه در کودکی و چه در نوجوانی، ترس در دختربچهها بیشتر از پسربچه هاست.
با این وجود، این کلیشه ممکن است توضیحی فرهنگی داشته باشد، زیرا در برخی فرهنگها برای مردان اُفت دارد که از چیزی بترسند یا ترس شان را بروز دهند.
نکته دیگر این است که اگر به تفاوت این ترسها بین پسران و دختران نگاه کنیم، متوجه میشویم که جامعه کمتر به محتوای این ترس ها، اینکه دختران و پسران از چه چیزهایی میترسند و واهمه دارند توجه میکند، و بیشتر متوجه واکنشها و رفتارهای آنان به انواع ترس هاست. بیایید به این موضوع دقیقتر نگاه کنیم.
رایجترین ترسها در کودکان با توجه به جنسیت آنها
بنا بر تحقیقات تایید شده والنتین، ساندین (۲۰۰۳) دخترها بیشتر از پسرها از تاریکی، مکانهای ناشناخته، ربوده شدن، کشته شدن، مارها و حیوانات میترسند.
بنا بر همین تحقیقات پسران ترس بیشتری از خطر، آسیب جسمی، مدرسه، شکست، کابوس و موجودات خیالی دارند.
همچنین توجه داشته باشید که قاعده کلی این است که ترس دختران گستره وسیع تری دارد؛ بسیار شاهد بوده ایم که آنان از موشها، عنکبوتها، مارها، خانههای مرموز و از تنهایی میترسند.
با این حال، باید توجه داشت که این تفاوتها زمانی رخ میدهد که ترس تکاملی باشد. گاهی اوقات، پسران و دختران ممکن است تفاوتهایی را در نحوه تجربه ترس از خود نشان دهند، به خصوص در مورد ترسهایی که به تاریخ تکامل ما مربوط میشود.
وقتی ترسها واقعا جدی میشوند و به سطح بالینی میرسند، به نظر نمیرسد تفاوت زیادی بین پسران و دختران وجود داشته باشد. همچنین، همانطور که دختران کمی بزرگتر میشوند، در حدود ۹ تا ۱۱ سالگی، به نظر میرسد تفاوت در نحوه تجربه ترس کمتر قابل توجه است. این تغییر برای پسران هم سن زیاد اتفاق نمیافتد.
ما به راحتی میتوانیم کودکی را که از تاریکی میترسد بفهمیم. تراژدی واقعی زندگی سرنوشت مردانی است که از نور میترسند.
رایجترین ترسها در کودکان تکاملی هستند
ترس در کودکان از شایعترین دلایل مشاوره در کلینیکهای کودکان است. چیزی که تعداد کمی از مردم میدانند این است که بسیاری از این ترسها طبیعی و تکاملی هستند و به مرور زمان ناپدید میشوند. با این وجود، به خاطر داشته باشید که تا زمانی که ترسها خیلی شدید نباشند، نباید نگران شوید. یعنی تا زمانی که توانایی کودک را برای داشتن یک زندگی عادی برای مدت طولانی محدود نکند.
ناشناخته بودن این امر اغلب منجر به راهبردهای ناکارآمدی میشود که به دور از تسکین ترس، آنها را ترویج و بدتر میکند. بنابراین، مهم است که بدانیم ترس در کودکان و نوجوانان تکاملی است و صرفاً پاسخی به دلایل فیلوژنتیک است.
این واقعیت که کودک خردسال وقتی با والدین خود نیست، میترسد و نگران میشود و احساس ناامنی میکند، یک ترس سازگارانه است. زیرا تکامل انسان در مقطعی مشخص کرد که جدا شدن از مراقبان اصلی خود ایده خوبی نیست. کودکان خردسال فقط میدانند که ممکن است خطراتی وجود داشته باشد که هنوز قادر به مقابله با آنها به تنهایی نیستند.
بدیهی است که امروزه زندگی کاملاً متفاوت است و بسیاری از ترسهایی که هنوز در کودکان وجود دارد دیگر معنی ندارد. توضیح آنها نه آسان است و نه مربوط به این زمان و روزگار است. با این حال، هنوز باید بدانید که چه ترسهایی در هر مرحله تکاملی طبیعی هستند تا بتوانید به فرزندان خود کمک کنید تا با آنها کنار بیایند.
ترس در کودکان نیز بر اساس سن متفاوت است
- اول از همه، در سال اول زندگی کودک، شایعترین ترسها مربوط به از دست دادن حمایت است. همچنین ترس از صداهای بلند، ارتفاعات و افراد یا اشیاء عجیب و غریب. علاوه بر این، آنها واقعاً از جدا شدن از چهرههای مرجع خود یا اشیاء تهدیدآمیز که به طور ناگهانی ظاهر میشوند میترسند. بنابراین، ترس از غریبهها ممکن است با بزرگتر شدن بچهها به خجالتی بودن ادامه پیدا کند. همچنین میتواند به دلیل اضطراب جدایی آنها بدتر شود.
-از سن یک تا دو و نیم سالگی، شایعترین ترسها جدا شدن از والدین یا چهرههای مرجع، غریبه ها، طوفان، حیوانات کوچک و حشرات است. توجه به این نکته مهم است که ترس از جدایی پس از دو سالگی کودک تشدید میشود.
- مرحله پیش دبستانی (دو و نیم تا شش سالگی)، شایعترین ترسها در این مرحله مربوط به تاریکی و به طور کلی حیوانات است. همچنین، آنها از تنها ماندن میترسند، زیرا فکر میکنند ارواح و هیولاها وجود دارند. ترس آنها از موجودات خیالی و حیوانات وحشی قویتر میشود.
- از سن شش تا ۱۱ سالگی، پایدارترین ترسها از رویدادهای ماوراء طبیعی، صدمات بدنی و آسیبهای جسمی، سلامتی، مرگ و مدرسه (عملکرد تحصیلی، همسالان، روابط اجتماعی و غیره) است.
- پس از ۱۱ سالگی، بیشتر ترسها شروع به راکد شدن یا تثبیت میکنند. با این حال، برخی از ترسها به شدت افزایش مییابند، مانند ترسهای مربوط به شرایط مختلف پزشکی. مثلا ترس از دکتر رفتن یا آمپول زدن. سایر ترسهایی که در این مرحله افزایش مییابد مربوط به استرس اجتماعی (سخنرانی عمومی، نداشتن دوستان، از دست دادن دوستان، شکست، انتقاد و ...) و همچنین ترسهای مربوط به خطر یا مرگ است.
راهکارهایی عملی برای کودکی که میترسد
راهکارهای زیر به شما کمک میکند تا حد زیادی ترس کودک تان را رفع کنید:
کودک تان را در آغوش بگیرید و به او احساس امنیت و محبت بدهید؛ به نحوی با او حرف بزنید که قابل اعتماد و جدی باشد و به او بفهمانید که پدر و مادرش کاملاً مراقب او هستند.
از اینکه کودک بترسد، واهمه نداشته باشید، اجازه دهید کودک مسائل جدید را تجربه کند، زیرا این ترسها لازمه رشد او هستند. آرام باشید و به فرزندتان فرصت دهید از ترس خود حرف بزند.
به او نخندید؛ با مسخره کردن عواطف او را به شوخی نگیرید؛ کودک واقعا میترسد، و به دنبال پناه امنی است؛ او را جدی بگیرید و امنیت خاطر دادن به او را الویت قرار دهید.
اجازه بدهید کودکتان از همان خردسالی دوری از شما را موقتا تجربه کنید؛ با او قایم موشک بازی کنید؛ بروید و برگردید؛ به او اطمینان دهید که وقتی میروید دوباره برمی گردید. نقش بازی کردن با فرزندتان را در شادی او دست کم نگیرید.
برای کودک قصه تعریف کنید، کتاب بخوانید، قبل از خواب با لالایی آرامش کنید؛ و قصهها را طوری بسازید که پایان خوش داشته باشند و ترسهای کودک را محو کنند. بچهها با شخصیتهای داستان همزاد پنداری میکنند، ترسهای کودک را در قالب قصه بیان کنید.
به فرزندتان کمک کنید با ترس هایش به آرامی رو به رو شود. مثلا اگر از هیولاهای خیالی زیر تخت میترسد، در حالیکه حامی او هستید، اجازه بدهید خودش زیر تخت را چک کند. با این کار کودک میبیند چیزی برای ترسیدن وجود ندارد و احساس شجاعت میکند.
بر محتوایی که میبیند دورادور نظارت داشته باشید؛ اجازه ندهید چیزهای ترسناک ببیند. خیلی وقتها خودتان هم با او به تماشای کارتون مورد علاقه اش بنشینید و با او بخندید.
سخن آخر
همانطور که میبینید، ترس احساسی است که به هر شکلی در طول زندگی خود را نشان میدهد. با مدیریت درست و آگاهی از ترسهای تکاملی بسیاری از آنها محو میشوند. این به شما بستگی دارد که چقدر اطمینان کودک تان را به دست آورید و محبت تان را نشانش دهید.
در پایان نوجوانی و در آغاز بزرگسالی، ترسهای باقی مانده بسیار قویتر میشوند. به همین دلیل، والدین باید به فرزندان خود کمک کنند تا چرخه طبیعی خود را در اوایل به درستی طی کنند.
منبع: خبرفوری