محمود شهریاری: بی اختیار اشک می ریزم/ می توانستم دیپلمات باشم

تابناک دوشنبه 09 مهر 1403 - 12:06

مهدی محمدی ، احسان رستمیان- می گوید از سیزده سال پیش که بازنشسته شده، دیگر نه او به صدا و سیما رفته و نه کسی پی گیرش بود.

 گفت و گوی تابناک با محمود شهریاری ۶۷ سالهُ علاوه بر همه موارد مطرح شده و چالش های احتمالی اش، از یک حاشیه بسیار مهمی برخوردار بود؛ او دقیقا سر ساعت به قرار مصاحبه رسید!

با پزشکیان حرف دارد، از بهترین رئیس صدا و سیما می گوید، به خاطرات نوجوانی اش می رود و به دوران سلبیریتی ها باز می گردد. شهریاری قرار بود دیپلمات باشد، اما این که چرا نشد را در این مصاحبه خواهید یافت. مصاحبه ای که هفت روز از انجام آن می گذرد. اما تحولات  و خبرهای منطقه و شهادت یاران جبهه مقاومت باعث شد انتشارش کمی به تعویق بیفتد.

 

 ***

*محمود شهریاری تا چه اندازه همان شخصیتی است که که در رسانه ها از او دیده ایم؟  آیا در درون خانواده، در دنیای شخصی خودتان و کلا در خارج از رسانه، تفاوتی با آن چه که ارائه کرده اید، دارید؟

در تمام دوره زندگی ام، سعی کرده ام نقاب به چهره ام نداشته باشم. شاید همین نقاب نداشتن و خودم بودن باعث شده به ممنوع التصویری معروف باشم.

 

*شما از دانشکده صدا و سیما شروع کردید، ازدواجتان هم از همان جا بوده، کلا با صدا و سیما بودید، تا این که رسیدید به مرحله امروز که می فرمایید سیزده سال است سمت تلویزیون نرفته اید. چرا چنین؟!

بله. بعداز بازنشستگی، دیگر حتی تا در ورودی سازمان هم نرفته ام.

 

*دلیل این نرفتن چه بوده؟

 شاید بتوانم بگویم رسانه  رادیو و تلوزیون خانه دوم یا حتی خانه اول من بوده است و این محمود شهریاری امروز، در آنجا شکل گرفته است. من مجرد بودم و حتی خانه هم نداشتم، یعنی رادیو و تلوزیون، اصولا خانه اول من بوده است.

  

*چقدر به این رسانه مدیون هستید و چقدر این رسانه به شما بدهکار؟

 من عرض کردم که رادیو و تلوزیون خانه من بوده است. نمی توان مرزی بین این که فرد چقدر به رسانه بدهکار است و یا شرایط برعکسش، تفکیکی قائل شد. اما نهایتا این که رادیو و تلوزیون، با چند تا ساختمان که تبدیل به رسانه نشده اند.

رادیو و تلوزیون را افرادی که کار می کنند تبدیل به رسانه می کنند.

ببینید چند وقت پیش آقای قطبی  در پاریس درگذشتند. اما در ایران برایش مجلس یادبود گرفتند. ایشان یک فرد بودند که اولین رئییس رادیو و تلوزیون بودند. آن چنان شخصیت ایشان در شکل گیری این رسانه موثر بود و آن چنان پاکدست و مدیر درستی بودند، که از ذهن علاقه مندان این عرصه پاک نشدند و با وجود مشکلات احتمالی، اما برایش در تهران یادبود گرفتند. این نشان می دهد که افراد هستند که رسانه را می رسازند و بدون آنها در واقع رسانه ای در کار نخواهد بود.

 

*البته این درست است، اما حتما بخشی از ماجراست و بخش دیگری هم تاثیرت رسانه، روی جامعه و روی کسانی است که در آن مشغول به کار هستند... قبول دارید که از یک جای به بعد، رسانه را نمی توان «تجهیزات» صرف نامید که افراد به آن جان می دهند. تلویزیون و رسانه ها هم، به خیلی ها جان و شخصیت داده است. حتی برخی از اساانید ارتباطات، خود دستگاه رسانه را هم، نوعی پیام و تاثیر می دانند، چه برسد به محتوایش. با این حال البته انتقادات اساسی به تلویزیون هم وارد است...

بله. متاسفانه رادیو و تلوزیون از حوزه رسانه ملی خارج شد. شد رسانه میلی. الان از رسانه میلی بودن هم خارج شده و تبدیل شده به یک باند. یه گروه است. دیگر میلی هم نیست.

 

مصاحبه ویژه با محمود شهریاری؛ بی اختیار اشک می ریزم/ می توانستم دیپلمات باشم

*کدام دوره ریاست سزامان صدا و سیما را بهترین دوره و رسانه ای ترین می دانید؟

 اگر به مقایسه دوران‌های مختلف مدیریتی در صدا و سیما بپردازیم متوجه می‌شویم که تولیدات تلویزیونی در گذشته با عشق زیاد و بودجه‌های محدود انجام می‌شد. با این حال بسیار مورد استقبال مردم قرار می‌گرفتند، در حالی که اکنون این روند رو به افول رفته است.در دوره آقای محمد هاشمی شرایط خوب بود و روز به روز این رسانه از مردم فاصله گرفت. اما در کل صدا و سیمای انقلاب، از محمد هاشمی رفسنجانی که شروع کنیم در هر دوره جدید، بدتر شده است. یعنی هاشمی بهتر از لاریجانی بود. لاریجانی که آـمد شرایط بدتر شد. بعد از او ضرغامی آمد که بدتر از دوره لاریجانی شد و به همین ترتیب تا امروز این رخ داده است.

آقای هاشمی در جایی گفته بودند که من دوست دارم آقای قطبی اسلامی باشم. می دانید که آقای قطبی بسیار آدم پاکدستی بودند. حتی ساختمانی در لندن را که در قبل از انقلاب به جای سازمان، اضطرار ا به اسم شخص قطبی خریداری شده بود، بعد از انقلاب با این که در پاریس بودند، تحویل دادند و حتی هزینه های دفتری و تغییر مالکیت و ... را هم خودشان پرداخت کردند.

 

*این ساختمان همانی نیست که شما بعد از اولین ممنوع الصتویری و رفتن به لندن برای کار رادیویی تان همانجام مستقر بودید؟
تقریبا همان بود.... چون این ساختمان آن قدر با ارزش بوده که قرار بوده به مسئول نمایندگی رادیو و تلوزیون بدهند تا مستقر شوند. اما ساختما بسیار ارزشمند بوده آن را به خانم لرد انگلیسی اجاره داند و از پول آن، دو جای دیگر را اجاره کردند. یکی شد محل استقرار رئیس نمایندگی و دیگری شد محل رادیو.

می خواهم بگویم که پاکدستی حد و مرز نمی شناسد. ما هم، چنین افرادی را داریم، هم آیت اللهی داریم که می گویند امضای من را جعل کردند و فلان جا را به اسمسشان زده اند....

 

*شما خودتان ثروتمندید؟

بستگی به معنی اش دارد. اگر به معنی لطف مردمم باشد... بله ثروتمندم. اما اگر صرفا بحث پول باشد، نه. البته وضع بدی ندارم، اما پولدار هم نیستم.

یادم هست آقای ابطحی زمانی رئیس ما بود پیشنهاد کردند از بیجار کاندیدای مجلس شوم. من نپذیرفتم. برای همین لطف مردم بود این درخواست. می شد وارد جریاناتی شد و می شد الان کارخانه داشته باشم و رانت های متعدد. اما خدا رو شکر وارد این رانت ها و سیاست به معنای کثیفش نشدم.

 

*یعنی الان حسرتی یا خواسته ای دارید که نتوانید به دست بیاورید؟

 خوشبختانه هیچ گاه حسرت مالی در زندگی نداشتم. من زمان آغاز رادیو و تلوزیون، از وزارت امور خارجه هم پذیرفته شدم. حتی آنها زودتر اعلام کرده بودند. اما تا صدا و سیما اعلام شد دیگر اصلا سمت وزارت خارجه نرفتم. افرادی که با من پذیرفته شده بودند، خیلی هایشان هنوز از دیپلماتهای مطرح هستند. اما من شغل اجرا را با تمام شعف دوست داشتم.

حتی در دوره نوجوانی می پرسیدند، من می گفتم دوست دارم مجری تلویزیون باشم. خودم را در آیینه نگاه می کردم و در جایگاه اجرا می دیدم.

 

*این تمکن مالی و خیال راحت داشتن از باب وضعیت مالی از چه زمانی به شما دست داد؟

 ما از اول تمول خوبی داشتند. ولی من از بچگی کار می کردم. در دوره نوجوانی اولین با حقوقم، یک گوشواره برای مادرم خردیم و هیچ وقت لبخند مادرم را در آن لحظه فراموش نمی کنم.

 

*یعنی یک نوجوان با حقوق تابستانش، می توانست برای مادرش گوشواره بخرد؟ 

آفرین. نکته خوبی را گفتید. ضمن این که با حقوق تابستان یک نوجوان، می شد برای مادر گوشواره خرید، بلکه بقیه اش را هم برای خودم کفش و وسایل دیگر خریدم.

یک زمانی در مسابقه فن بیان اول شدم. سه تا سکه تمام به من دادند که هر کدام ۳۰۰ تومان. در همه فامیل پیچیده بود. عدد عجیبی بود....

 

مصاحبه ویژه با محمود شهریاری؛ بی اختیار اشک می ریزم/ می توانستم دیپلمات باشم

*چه انگی نمیشود به محمود شهریاری زد؟

 ...فکر می کنم این که هیچ گاه وارد رانت و اینجور فضاها نشدم. وارد شدن در این باندها به هیچ وجه به من نمی چسبد. فکر می کنم مردم هم همین را می دانند. حداقل این یکی را به من بزنند.

 

*شما وارد سیاست ندید، اما درگیر شدید

 صد در صد... مخصوصا در کشور ما همه چیز به سیاست آلوده است. حتی وقتی از پیاده رو رد می شوی.

سیاست در ایران همه چیز را به خود آلوده است. همه چیز و مخصوصا دین به سیاست آلوده است.

متاسفانه چالش‌های اجتماعی و سیاسی در ایران همه چیز را تحت شعاع قرار داده است و  سیاست در کشور به شدت آلوده است و این موضوع بر روی دین و فرهنگ تأثیر منفی گذاشته است و می‌توان گفت که بدترین نوع ساست آلودگی، سیاسی شدن دین است چرا که  باعث کمرنگ شدن دین مردم می‌شود و سیاست به وجهه دین لطمه می‌زند.

مردم دیندارند. بگذارید دین مال خودشان باشد. قدیم ها پول توجیبی خودمان را می دادیم برای میلاد پیامبر کوچه را آذین می بستیم. الان همه چیز دولتی شده است.

 

*شما خودتان این دغدغه را دارید، قبلا هم از برنامه ماه عسل انتقاد کرده بودید که از احساسات دینی مردم سوء استفاده می کند. برنامه شبکه تهران و برنامه  شما و آقای احمدزاده هم اتفاقا از حرکات تصنعی و احساسات ساختگی خالی نبوده و منتقدانی داشت. حرکات و بروز احساساتی که اصلا به دل مخاطب نمی نشست. در این باره نظرتان چیست؟

من می توانم قسم بخورم اگر گریه کردم، گریه ام واقعی بوده، خنده ام واقعی بوده و اگر این برداشت شده که چیزی تصنعی است، من واقعا عذرخواهی می کنم.

من همه مطالب برنامه هایم  را خودم می نوشتم. از متن نویسنده استفاده نمیزکردم.  اگر متنی  را هرازگاهی مجبور بودم از نویسنده برنامه بخوانم، مخصوصاو از عمد ورق را دستم می گرفتم که مردم بدانند حرف خودم نیست.

 

*با آقای سید کاظم  احمدزاده از اول جاذبه ای برای هم داشتید؟

 ...بعدا ایجاد شد این جاذبه. اما انتخاب هر دوی ما کار آقای بهروز مفید بود. بسیبار خوش فکر بودند. بعدا هم که مدیریت را از ایشان گرفتند، نرفتند جای دیگری و شدند تهیه کننده.

 

*در اظهارات سالهای اخیر، به دنبال طرح مساله مردم بودید، یا در پی فراموش نشدن از ذهن مردم؟ این واقعا از سر مسئولیبت بوده؟ از این جهت عرض می کنم که برای سلبریتی ها، تلاش برای فراموش نشدن، خیلی مساله است...

اگر واقعا میخواستم بمانم و تصویرم پخش شود، می ماندم و با جریان آب جلو می رفتم. این کار را نکردم. اولین بار هم که ممنوع التصویر شدم کلی پیشنهاد از خارج داشتم. از زمانی که به یاد دارم عاشق اجرا بوده‌ام. همچنین من به شدت وطن‌پرست هستم و هرگز به پیشنهادات خروج از کشور پاسخ مثبت نداده‌ام ، زیرا به ایران و فرهنگ آن عشق می‌ورزم.

 

*این حس شما نسبت به وطن، چجوری بروز  و ظهور می کند؟

احساسات من نسبت به ایران و مردمم بسیار عمیق است و نگرانی‌های من برای کشور بسیار زیاد است و به شدت به کشورم ایران وابسته هستم.از مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم رنج می‌برم. نمی‌توانم بیش از ۱۰ روز خارج از کشور بمانم.

هربار که به مشکلات مردمم فکر می‌کنم گریه می‌کنم، برای محیط زیست گریه می‌کنم، برای معیشت مردم گریه می کنم. وقتی می‌بینم کشورهای عرب اطرافمان می‌گویند برای ایران ورزشگاه بسازیم و ما را تحقیر می‌کنند گریه می‌کنم.

  من نگران وضعیت معیشتی مردم، اعتراضات اجتماعی و فسادهای مالی هستم و حتی برای مشکلاتی مانند کمبود آب و آسیب‌های اجتماعی نیز گریه‌ می‌کنم.

ضمن این که وقتی پیروزی های ایران، ورزشکاران ایران، و اینجور صحنه ها را هم می بینم، اشک می ریزم. وقتی تصویر تخت جمشید پخش می شود، گریه ام می گیرد. من کلا زیاد گریه می کنم.

 

*پس آن علاقه به ترانه معروف «بی اختیار اشک می ریزم» اتفاقی نبوده که فیلم خواندنتان هم منتشر شده؟

دقیقا... اتفاقا به این ترانه و خواننده اش ارادت ویزه دارم.

 

*آیا در این سال‌های ممنوع التصویری، پیشنهاد داده‌اند که به تلویزیون برگردید، یا کسی خواسته است که بین شما و صداوسیما وساطت کند؟

نه آن‌ها پیشنهادی به من داده‌اند و نه من رغبتی دارم که به تلویزیون برگردم. واقعا هیچ‌وقت نفهمیدم که چرا ممنوع التصویر شدم و چرا بعدش هم رفع ممنوعیت شد.

به نظرم این ممنوع کاری‌ها در صداوسیما، سلیقگی است، وقتی مدیران در سازمان تغییر می‌کنند به تبع آن سلیقه‌ها نیز تغییر می‌کند و باعث کمرنگ شدن یا پررنگ شدن فعالیت برخی هنرمندان نیز می‌شود.

 

*تا کنون تصمیم نگرفته‌اید که خارج از تلویزین مانند شبکه‌های خانگی یا فضای مجازی برنامه‌ای بسازید؟

 خیلی پیشنهاد داشتم که از این نوع برنامه‌ها بسازم اما به دلیل لوث شدن اینگونه برنامه‌ها تمایلی نداشته و ندارم که چنین فعالیت هایی بکنم.

صفحه‌ای که در اینستاگرام داشتم را هم بستند و اجازه فعالیت در آن را هم به من ندادند.

 

*چند بار خبر دستگیری شما را خوانده‌ایم. حرفی از آن روزها برای گفتن دارید؟

 بله ما را هم دستگیر می‌کنند، یک‌بار به در منزلمان آمدند و من را جلوی چشم دخترم بازداشت کردند، بار دوم با من تماس گرفتند و برای پاره‌ای از توضیحات احضارم کردند اما باز هم بازداشتم کردند و دو ماه به زندان اوین رفتم که ۱۰ روز آن را در انفرادی به سر بردم.

برای من که کلی روابط و تحرک اجتماعی دارم، انفرادی بدترین گزینه است. خیلی سخت است انفرادی... آنقدر سخت است که دنیا به سلول انفرادی، شکنجه سفید می گویند.

حتی من مفاتیح درخواست کردم، ندادند. فقط و فقط یه جلد قرآن بود...

 

 *مفاتیح می خوانید؟

بله. علاقه مندم...

 

*کدام دعا یا کدام بخش آن را علاقه مندترید؟

همه دعاهای روزهای ماه رمضان و ادعیه مربوطه را کامل می خوانم. و انس دارم.

 

مصاحبه ویژه با محمود شهریاری؛ بی اختیار اشک می ریزم/ می توانستم دیپلمات باشم

*درباره اسامی یا موضوعاتی که مطرح می کنم، نظرتان را بفرمایید

ناطق نوری؛

آقای ناطق نوری در آن زمان که در مجلس بود فیلم عروسی من را دیده بود و برایم عجیب بود که چرا هیات رئیسه مجلس باید برای دیدن فیلم شخصی یک نفر جلسه تشکیل دهد.

 بعدها که نامزد ریاست جمهوری شد کمی نوع تفکراتش تغییر کرد و به نظرم الان هم نسبت به آن موقع تغییر بیشتری کرده است اما در هر صورت من او را در هیچ دوره‌ای دوست نداشته‌ام.

 

*تغییر کردند، یعنی الان اگر فیلم عروسی مطرح باشه، دیگر برایش جلسه تشکیل نمی دهند؟

*بله. الان این کار را نمی کنند.

 

*کلا از کدام یک از سیاسیون خوشتان می آید؟

من به نسبت به آقای خاتمی علاقه مندم.

 

*بدترین مجری تلویزیون؟

نمی توانم اسم ببرم

 

*بهترین مجری؟

آقای جواد آتش افروز یکی از بهترین مجریان تلویزیون بود که بسیار به شغلش عشق می ورزید که البته به او هم مانند من اجازه فعالیت ندادند.

 

*سیدمحمد حسینی؛

سیدمحمد حسینی با رفتنش از ایران به خودش بد کرد و راه غلطی را انتخاب کرد، او هم اگر اعتراض داشت می‌توانست مانند ما در ایران بماند و اعتراض خود را اعلام کند.

 

*مسعود پزشکیان؛

برای آقای پزشکیان آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم اگر بگذارند بتواند از پس این مسئولیت بربیاید، همانطور که دیدیم نگذاشتند آقای روحانی کار کند با این که ایشان هم جسارت و هم نفوذ کلام بیشتری نسبت به آقای پزشکیان داشت اما دولت سایه اجازه کار به او ندادند.

 

*قبول دارید که سلیبریتی ها این روزها خیلی در مورد همه چیز نظر می دهند؟ یک زمانی خود این دوستان می گفتند چرا مثلا رسانه ها همه چیز را از مردم نظر خواهی می کنند، بحث باید تخصصی باشد. حالا چه شده است که این همه درباره همه چیز صحبت می کنند؟

کاملا درست است. اما یک موضوع هم وجود دارد. اگر وزیری که در یک مقامی نشسته است واقعا متخصص باشد، نگاهها و نقدها باید تخصصی بشود. اما من وقتی احساس می کنم آن وزیر تخصصی در حوزه کاری اش ندارد و خود من از همان فرد، اطلاعات بیشتری از حوزه اش دارم، دیگر نباید گله ای از انتقادهای من داشته باشند.

 

* در کل ولی انتقاد کردن کار راحتی است. من همین الان می توانم کلی مساله درباره  کشور مطرح کنم و از بودن یا نبودن آنها انتقاد کنم. اما صحبت از راهکار هم است. اینجاست که خیلی هامون لنگ می زنیم. و الا نقد کردن به معنی عامش، کار سختی نیست.

بله. این نکته را می پذیرم.  انتقاد کردن از اجرا کردن آسان‌تر است. اما نهایتا همه حرف ما این است که به فکر مردم باشند. از سیاستمداران می‌خواهم که به جای افزایش مالیات و هزینه‌ها، به فکر مردم باشند و به مشکلات آن‌ها رسیدگی کنند.

  

*شما خودتان مالیات می دهید؟

ما با حقوق بازنشستگی که داریم مالیات هم کم می شود...

 

*نه. منظورم از درآمدهای برنامه های متنوعی است که روزانه اجرا می کنید

...(مکث)... فکر نکنم به عددی برسد که مشمول مالیات شود...(می خندد)...

 

*حرفی خاص را، که تا الان نزدید و  دلتان می خواسته جایی بگویید،  همین جا بفرمایید.

...بله... به رئیس جمهور توصیه می کنم که  تلاشش را بکند تا بتواند مانند شخصیت‌هایی مثل دکتر مصدق و دکتر فاطمی نامش در یاد مردم بماند و به حقیقت و مشکلات مردم توجه داشته باشند. به آقای پزشکیان پیشنهاد می‌کنم سعی کند در دام بدخواهانش قرار نگیرد و کمتر همه جا حضور پیدا کند. هر جایی لازم نیست حرف بزند، این کار باعث می‌شود که حرف‌ها و نظراتش تکراری و عادی شود و دیگر آن تأثیری که باید را نداشته باشد.

آقای پزشکیان لازم نیست هر جایی بروید. خیلی از این جاهایی که به شما پیشنهاد می شود که بروید یا حرف بزنید، انداختن پوست موز زیر پای شماست.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.