گفتگوی اختصاصی «تابناک با تو» با منتقد برجسته: جان‌فورد، جان‌فورد و جان‌فورد

تابناک باتو یکشنبه 06 آبان 1403 - 11:16
در پاسخ این پرسش که سه فیلمساز محبوب خود را معرفی کن، گفت است: «جان فورد، جان فورد، جان فورد». حالا من هم اگر بنا به انتخاب خودم بود برای سفر، روح جان فورد را احضار! و با خود می‌بردم چرا که مطمئن‌ام از جزیره با یک مستند تکاندهنده باز می‌گشتیم! البته اگر آلفرد هیچکاک، هاوارد هاکس، کوروساوا و نولان هم باشند که دیگر در زمینه خوش گذشتن و همه را انگشت به دهان گذاشتن شکی باقی نمی‌ماند.

گفتگوی اختصاصی «تابناک با تو» با منتقد برجسته؛ جان‌فورد، جان‌فورد و جان‌فورد

گفتگوی اختصاصی «تابناک با تو» با منتقد برجسته؛ جان‌فورد، جان‌فورد و جان‌فورداختصاصی «تابناک با تو»؛ در این گزارش محمدتقی فهیم نویسنده، روزنامه‌نگار، مستندساز و منتقد برجسته کشورمان به سوالهای تابناک با تو درباره فیلم دیدن پاسخ داده‌اند. این منتقد با سابقه کشورمان در پاسخ‌هایی هوشمندانه، مخاطبان گرامی را به درک جدیدی از فیلم دیدن می‌رسانند. گزارش زیر را از دست ندهید. با ما همراه باشید.

ما مخاطب‌های معمولی که تحصیلات سینمایی نداریم، چه طوری می‌تونیم به فیلم‌بین‌های حرفه‌ای تبدیل بشیم و اثر خوب رو از بد تشخیص بدیم؟

سینما به دلایل واضحی، مدیوم آدم‌های معمولی است. یعنی برخلاف تصور برخی که از سینما انتظار انقلاب دارند، این وسیله ماهیتا برای سرگرمی است بنابراین دیدن فیلم ربطی به تحصیلات ندارد. 

قدیم‌ترها که هنوز کتاب در اولویت انتخاب همگان برای سرگرمی بود، همین پرسش مطرح بود که چگونه می‌توان به تشخیص انتخاب کتاب‌های عمیق‌تر رسید. پاسخ متأثر از تجربه اثبات شده چنین بود: اتفاقا آنهایی که با کتاب‌های ساده‌تر و سریع‌الهضم (یا به اصطلاح غلط، عامه پسند) شروع می‌کنند، خواننده دایمی‌تر کتاب خواهند شد، بدین روال که مطالعه‌ی کتاب‌های پلیسی/جنایی و عشقی سرگرم‌کننده باعث کشش خواندن در مخاطب می‌شود، لذا کم کم به کتاب‌های پرمایه‌تر در حوزه سرگرمی ختم می‌شود، مثلا چنین مخاطبانی می‌رسند به ر.اعتمادی، زویا پیرزاد، فتانه حاج سید جوادی، حسین مسرور، ذبیح‌الله منصوری و... و در تداوم این روند است که خواننده مورد نظر به جمال زاده، ساعدی، دانشور، چوبک، جلال،احمد محمود، هدایت، دولت آبادی، جک لندن، همینگوی، رومن رولان، تولستوی و... ارتقا می‌یابد. سینما نیز چنانچه با آثار تفریحی شروع شود، عشق فیلم دیدن در آدمیزاد نهادینه می‌شود تا انجا که در ادامه، این دسته اثار دیگر قانع کننده نیست و خود بخود به سمت فیلم‌های جدی‌تر سوق پیدا می‌کند. مثال و مصداقی بیاورم. فرض کنید به فردی که هنوز فیلم و سینما مساله‌ی او نیست، فیلم سیاه و سفید ولی درجه یک «دره من چه سر سبز بود» را بدهیم تا ببیند و توقع داشته باشیم که او طرفدار پر‌و‌پا‌قرص فیلم‌های کلاسیک بشود. تحقق چنین انتظاری محال است. بی‌تردید مخاطب مورد نظر چند دقیقه از فیلم را بیشتر نخواهد دید و به خمیازه خواهد افتاد. در حالی که اگر او پیشتر آثار وسترن اسپاگتی یا فیلم‌های مفرح‌تر را دیده باشد و با مدیوم سینما اخت شده باشد تا آنجا که دربدر مطلب و نقد فیلم شده باشد و ... حالا پس از فیلم «دره ...» پی‌گیری دیدن فیلم «خوشه‌های خشم» هم خواهد بود. (دقت فرمایید آنچه عنوان شد قاعده است درحالی که استثنائا خلاف این هم پیش خواهد آمد).

گفتگوی اختصاصی «تابناک با تو» با منتقد برجسته؛ جان‌فورد، جان‌فورد و جان‌فورد

برای مثال تجربه خودم چنین است: در کودکی تا نوجوانی‌ام توسط بزرگترها، فیلم انتخاب می‌شد و به سینما می‌رفتم. ولی از حدود پانزده سالگی که انتخاب‌ کننده خودم بودم، فقط تابلوهای سردر سینما باعث کشش‌ام می‌شد و فرقی نمی‌کرد، همه جور فیلمی می‌دیدم. اتفاقا در اوایل، فیلمفارسی‌ها تعیین کننده بودند و بخش اصلی وقت تفریحی مرا پر می‌کردند. ولی هرچه رو به جلو می‌رفتم و بزرگتر می‌شدم، انتخاب‌هایم براساس بازیگرها بود. یعنی ویترین . هرچه علاقه‌ام به فلان بازیگر بیشتر بود، فیلم‌های او را در اولویت قرار می‌دادم. بنابراین کنجکاوی درباره بازیگرها، مرا به سمت خواندن درباره آتها می‌کشید و همین نیاز، کم‌کم متن‌های جدی‌تر و تحلیلی نیز جزو مطالب پرکشش برایم بود و ایضا نقد فیلم که حالا به کمکم امد تا با عوامل موثر در ساخت فیلم، از جمله کارگردان، آشنا شوم . شناخت نقش کارگردان در آماده سازی فیلم، مهمترین عامل تمیز فیلم خوب از بد می‌شد. مثلا کم کم فهمیدم جان فورد چه فرقی با کلینت ایستوود و بقیه دارند. خلاصه کنم برای من اصلی‌ترین عامل در رسیدن به گزینه‌های فیلم بهتر، خود دیدن فیلم‌های متنوع و فیلم بد بود، به قول معروف «ادب از که آموختی از بی ادبان». البته که خواندن درباره فیلم‌ها این مقصد را کوتاه کرد

 

برای فیلم دیدن به عنوان یک عمل فرهیختگانی و فرهنگی از کجا شروع کنیم؟

شروع فیلم دیدن به عنوان یک عمل فرهیختگانی را خیلی نمی‌فهمم. من این را فهمیدم که اگر فیلم دیدن وظیفه شود یا برای منظورهای دیگر جز حظ بردن و تفریح کردن باشد، خسته کننده می‌شود. معتقدم فیلم دیدن نباید کسل‌کننده باشد. معمولا روشنفکران چه هنگام فیلم ساختن و چه هنگام فیلم دیدن از آنجا که به دنبال مقاصد دیگری هستند (مثلا صدور مانیفست‌های سیاسی/انسانی یا مترصد گنجاندن پیام‌های اجتماعی/اقتصادی) دیگر لذتی برایشان باقی نمی‌ماند. از آنجا که به حق گفته‌اند هرچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند، پس بده بستان دلی در کار نیست، بنابراین چنین رویه‌ای در چارچوب کنشگری با منظورهای دیگر قابل ارزیابی است. اما اگر مقصود از عمل فرهیختگانی و فرهنگی، صعود به رتبه‌ای دیگر از انسانیت و ارتقا به مقام «شهروند بهتر» باشد (که در پروسه تماشای فیلم خوب اتفاق می‌افتد) کاملا موافقم و براین باورم که با عبور از مراحل توضیح داده در پاسخ به پرسش اول رخ می‌دهد. حالا با فیلم دیدن توام با خواندن مطالب سینمایی (خصوصا نقد) و مطالعه مستمر کتاب (خصوصا رمان) رشد همه‌جانبه‌ای در آدم (مخاطب) به وقوع می‌پیوندد.

پس در یک کلام، سیکلی که باید رعایت شود: «تماشای فیلم/خواندن مطالب سینمایی و کتاب/ تماشای فیلم».

 

گفتگوی اختصاصی «تابناک با تو» با منتقد برجسته؛ جان‌فورد، جان‌فورد و جان‌فورد

 

اگر قرار باشه با چند تا از بازیگران معروف جهان، یک گروه ماجراجو‌ تشکیل بدید و در یک کشتی کروز به مقصد یک جزیره ناشناخته همسفر بشید و فیلم یا مستندی درباره «زیستن در شرایط سخت» بسازید ، چه کسانی رو انتخاب می‌کنید؟

واقعیت امر بعد از اینکه وارد مقطع دوم فیلم دیدن شدم، کم‌کم جذابیت بازیگران برایم رنگ باختند و جایشان را کارگردان‌ محمد تقی فهیم: ‌ها گرفتند. البته این گرایش بدین معنا نیست که جایگاه بازیگران در سینما بی اهمیت یا کم ارزش باشند، برعکس معتقدم بازیگران اصلی‌ترین عامل کشش تماشاگر به سمت سینما است و حتی در سینمای جدی هنرپیشه‌ها بر جنبه‌های فکری/اندیشه‌ای فیلم هم تاثیر جدی و مستقیم دارند و ... اما در وضعیت کنونی و موقعیت فعلی که هستم، دیگر مولف است که برایم اهمیت دارد، بنابراین اگر می‌پرسیدید که دوست داری با کدام کارگردان‌ همسفر شوی به تقلید از «اورسن ولز» بلافاصله می‌گفتم جان فورد ... حتما خوانده یا شنیده‌اید که «ولز» پس از ساخت اولین فیلمش به نام «همشهری کین» و موفقیت‌هایش در گفتگویی پیرامون اینکه بدون دانشگاه و کلاس فیلمسازی چگونه به این مهم نایل آمده است، گفته بود با دیدن فیلم‌های «جان فورد». مثلا فیلم «دلیجان» را ۴۰ بار دیدم. «ولز» در پاسخ این پرسش که سه فیلمساز محبوب خود را معرفی کن، گفت است: «جان فورد، جان فورد، جان فورد». حالا من هم اگر بنا به انتخاب خودم بود برای سفر، روح جان فورد را احضار! و با خود می‌بردم چرا که مطمئن‌ام از جزیره با یک مستند تکاندهنده باز می‌گشتیم! البته اگر آلفرد هیچکاک، هاوارد هاکس، کوروساوا و نولان هم باشند که دیگر در زمینه خوش گذشتن و همه را انگشت به دهان گذاشتن شکی باقی نمی‌ماند. 

بگذریم . چون پرسش شما در باره هنرپیشه‌ها است، لذا اطاعت می‌کنم. برای چنین سفری حتما دوست داشتم «لورل»، «هاردی» و چاپلین (در مقام و جایگاه مهمترین و موثرترین بازیگران سینمای جهان) همراهی‌ام کنند اما چون هیچ جمعی بدون زن میسر نیست، دوست دارم سوفیا‌لورن گروه را تکمیل کند. ضمنا اگر کشتی جا داشت و هزینه سفر رایگان بود بی‌تردید از بازیگران نامبرده در زیر هم دعوت به همکاری و همراهی می‌کردم: مارلون براندون، جک لمون، گاری کوپر، جیمز دین، همفری بوگارت، کریستین بیل، داستین هافمن، دنیل دی لوییس، ال پاچینو، رابرت دنیرو و گری کرانت. طبعا چنین گروهی را هم نمی‌توان بدون زن متصور شد لذا از زیباترین و جذاب‌ترین هنرپیشه تاریخ سینما، یعنی «مرلین مونرو» هم دعوت می‌کردم تا با مرخصی گرفتن از «برزخ» حلاوت این جمع را برای ساختن یک مستند آوانگارد و جهان‌شمول کامل کند.

منبع خبر "تابناک باتو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

بیشتر بخوانید