به گزارش سرویس سیاسی تابناک، نسل کشی به جز انهدام جمعیت، تاثیرات عمیق و درازمدتی به مانند یک تروما(آسیب شدید) برای افراد جامعه دارد و باعث تحقیر و خشم و سوگ طولانی مدت جوامع می شود.
در سالهای اخیر، تنشها در خاورمیانه، به ویژه در فلسطین و لبنان، به شدت افزایش یافته است. اقدامات نظامی و تصمیمات سیاسی بی رحمانه و عجیب بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل، واکنشهای گستردهای را در افکار عمومی به دنبال داشته و انتقادات زیادی از سوی جامعه بینالمللی و نهادهای حقوق بشری را برانگیخته است، هرچند این محکومیت ها از شعار و لفاظی فراتر نرفته است و اسرائیل نتاتیاهو همچنان بدون مانع جدی به قتل عام فلسطینی ها و لبنانی ها ادامه می دهد.
تاریخ کنونی خاورمیانه تحت تأثیر درگیریهای طولانیمدت بین یهودیان و فلسطینیها قرار دارد، اسرائیل با اشغالگری و زورگویی و بی توجهی به قطعنامه های سازمان ملل به زیست نامشروع خود ادامه می دهد و سعی بر بقای خود دارد.
حملات نظامی مکرر اسرائیل به غزه و لبنان، بهویژه در سالهای اخیر، منجر به تلفات انسانی زیاد و ویرانی زیرساختها شده است. این اقدامات اغلب با ادعای دفاع از امنیت ملی توجیه میشوند، اما در عمل، عواقب ویرانگری برای غیرنظامیان به دنبال دارند.
در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، حملات هوایی و زمینی اسرائیل به غزه و لبنان شدت یافته است. این حملات به طور خاص به زیرساختهای غیرنظامی، از جمله مدارس، بیمارستانها و مناطق مسکونی آسیب رسانده است. بر اساس گزارشهای حقوق بشری، این اقدامات نه تنها منجر به کشته و زخمی شدن هزاران غیرنظامی شده، بلکه شرایط انسانی را در این مناطق به شدت وخیم کرده است.
نهادهای بینالمللی مانند سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، به طور مکرر از اقدامات اسرائیل به عنوان جنایات جنگی یاد کردهاند. این سازمانها اعلام کردهاند که نتانیاهو و دیگر مقامات اسرائیلی ممکن است به خاطر تصمیمات خود، مسئول نقضهای عمده حقوق بشر و جنایات جنگی باشند. به ویژه، هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان و عدم تمایز بین نظامیان و غیرنظامیان، بر اساس قوانین بینالمللی جنگ، میتواند به عنوان نسلکشی در نظر گرفته شود.
فقط در هفته اول جنگ، ارتش اسرائیل ۶۰۰۰ حمله هوایی در سرتاسر غزه انجام داد که در آنها بیش از ۳۳۰۰ غیرنظامی کشته و بیش از ۱۲۰۰۰ زخمیشدند. این حملات به مکانهای حفاظتشده خاص از جمله بیمارستانها، بازارها، اردوگاههای پناهندگان، مساجد، مراکز آموزشی و کل محلهها اصابت کرد.
این جنایات منجر به واکنشهای گستردهای در سطح جهانی شده است. کشورهای مختلف، نهادهای بینالمللی و گروههای حقوق بشری خواستار تحقیق و پیگرد قانونی علیه مقامات اسرائیلی شدهاند. اما به دلیل ملاحظات سیاسی و نفوذ اسرائیل در عرصه بینالمللی، اجرای این درخواستها همواره با چالش مواجه بوده است.
به این بهانه و به عنوان هشداری برای پایان دادن به این قتل عام به مرور جنگها و اختلافاتی که منجر به نسل کشیهایی در تاریخ انجامیده میرویم:
از مصداقهای بارز نسلکشی میتوان به نسلکشی ارمنیها توسط دولت عثمانی در اوایل قرن بیستم، هولوکاست و قتلعام یهودیان توسط رژیم نازی آلمان، نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴ که منجر به کشته شدن حدود ۸۰۰ هزار نفر از توتسیها شد، و نسلکشی بوسنی در دهه ۹۰ میلادی اشاره کرد. هر یک از این حوادث نشاندهنده ابعاد وحشتناک نسلکشی و پیامدهای آن برای جوامع و فرهنگهاست.
- جنگهای بالکان (۱۹۹۰-۱۹۹۵)
جنگهای بالکان پس از فروپاشی یوگسلاوی به وقوع پیوست و در آن، درگیریهای قومی و مذهبی بین صربها، کرواتها و مسلمانان بوسنیایی شکل گرفت. کشتارها و نسلکشیهای وحشتناک در این دوره، به ویژه در شهر سربرنیتسا، چهرهای دردناک از این جنگ را به تصویر کشید.
تعداد کشتهها: حدود ۱۰۰,۰۰۰ نفر
تعداد آوارهها: حدود ۲.۲ میلیون نفر
این درگیریها نشاندهنده اثرات خطرناک ملیگرایی افراطی و تنشهای قومی در جوامع چندقومی است.
راتکو ملادیچ فرمانده نظامی سابق صرب های بوسنی، مشهور به قصاب بالکان به جرم ارتکاب نسل کشی در بوسنی محکوم به حبس ابد شده است
- جنگ داخلی جنوب سودان (۲۰۱۳-۲۰۲۰)
جنگ داخلی در جنوب سودان به علت اختلافات قومی و سیاسی آغاز شد و منجر به کشتارهای جمعی، آوارگی و قحطی شد. این جنگ، یکی از فجیعترین بحرانهای انسانی در قرن ۲۱ به شمار میآید.
تعداد کشتهها: تخمینها بین ۴۰۰,۰۰۰ تا ۶۰۰,۰۰۰ نفر
تعداد آوارهها: حدود ۴ میلیون نفر
وضعیت انسانی در این کشور به شدت بحرانی است و بسیاری از مردم هنوز هم در شرایط نامناسب زندگی میکنند.
- پاکسازی قومی روهینگیا (۲۰۱۷)
در سال ۲۰۱۷، دولت میانمار حملات وحشتناکی را علیه مسلمانان روهینگیا آغاز کرد. این اقدامات شامل کشتار، آتشسوزی و تجاوز به زنان بود که منجر به فرار هزاران نفر از این اقلیت مذهبی به کشورهای همسایه شد.
تعداد کشتهها: تخمینها بین ۱۰,۰۰۰ تا ۲۵,۰۰۰ نفر
تعداد آوارهها: حدود ۷۰۰,۰۰۰ نفر به بنگلادش فرار کردند
این بحران نشاندهنده عمق تنشهای مذهبی و قومی در میانمار و نیاز به توجه بینالمللی است.
- درگیریهای هند و پاکستان
پس از استقلال هند و پاکستان در سال ۱۹۴۷، درگیریهای قومی و مذهبی میان هندوها و مسلمانان به وقوع پیوست. این تنشها شامل چندین جنگ و خشونتهای مذهبی بوده است که جان هزاران نفر را گرفته است.
تعداد کشتهها: تخمینها بین ۱ تا ۲ میلیون نفر از زمان استقلال
تعداد آوارهها: میلیونها نفر به دلیل خشونتها آواره شدهاند
این درگیریها هنوز هم ادامه دارد و اثرات آن بر روی روابط دو کشور و زندگی مردم منطقه مشهود است.
- جنگ داخلی سوریه (از ۲۰۱۱)
جنگ داخلی سوریه از سال ۲۰۱۱ به دلیل اعتراضات ضد دولتی آغاز شد و به درگیریهای مسلحانه بین نیروهای دولتی و گروههای مخالف تبدیل شد. این جنگ، با پیچیدگیهای مذهبی و قومی همراه است و میلیونها نفر را به کام مرگ و آوارگی کشانده است.
تعداد کشتهها: تخمینها حدود ۵۰۰,۰۰۰ نفر
تعداد آوارهها: حدود ۱۲ میلیون نفر
این جنگ نه تنها بحران انسانی عظیمی را ایجاد کرده بلکه منجر به دخالت کشورهای خارجی و بحرانهای سیاسی در سطح جهانی شده است.
نسلکشی ارمنیها (۱۹۱۵-۱۹۱۷): دولت عثمانی بهطور سیستماتیک ارمنیها را در امپراتوری خود هدف قرار داد و میلیونها نفر را کشت یا به آوارهگی کشاند.
با افزایش ملیگرایی ارمنیها و تمایل به استقلال، دولت عثمانی احساس تهدید کرد و به دنبال سرکوب این گروه بود. همچنین، عوامل اقتصادی و سیاسی در دوران جنگ جهانی اول به این تنش دامن زد.
دولت عثمانی اقدام به قتل عام ارمنیها و آوارهسازی آنها کرد. ارمنیها به اردوگاههای مرگ فرستاده شدند و در مسیرهای طولانی پیادهروی، بسیاری از آنها جان خود را از دست دادند.
حدود ۱.۵ میلیون نفر کشته شدند و نسلکشی ارمنیها به عنوان اولین نسلکشی قرن بیستم شناخته میشود. تأثیرات این نسلکشی شامل کاهش جمعیت ارمنی و فرار بسیاری به کشورهای دیگر و همچنین ایجاد نارضایتی و تنش در منطقه است.
- هولوکاست (۱۹۴۱-۱۹۴۵): رژیم نازی آلمان بهطور سیستماتیک یهودیان و دیگر گروهها را هدف قرار داد و میلیونها نفر را در اردوگاههای کار اجباری و کشتار جمعی کشت؛ و علت آن نفرت و پیشداوری ضد یهودی در جامعه آلمان و تلاش برای ایجاد "نژاد خالص" آریایی بود. رژیم نازی به دنبال سرکوب و حذف یهودیان به عنوان "دشمن" اصلی آلمان بود.
رژیم نازی تحت رهبری آدولف هیتلر، بهطور سیستماتیک یهودیان، رومیها و سایر گروهها را هدف قرار داد. این اقدامات شامل کشتار جمعی، انتقال به اردوگاههای کار اجباری و کشتار جمعی در اردوگاههای مرگ بود.
حدود ۶ میلیون یهودی و میلیونها نفر از گروههای دیگر کشته شدند. این واقعه نه تنها تأثیرات عمیق بر جامعه یهودی گذاشت بلکه یادآوری دائمی از خطرات نفرت و تبعیض برای بشریت است.
نسلکشی رواندا (۱۹۹۴): در طی این حادثه، هوتوها بهطور سیستماتیک توتسیها را مورد حمله قرار دادند که منجر به کشته شدن حدود ۸۰۰ هزار نفر شد. علت این رویداد تنشهای تاریخی بین دو گروه قومی اصلی، هوتوها و توتسیها، به دلیل اختلافات اقتصادی و سیاسی، و نفرت قومی که به دوران استعمار برمیگردد بود.
ماجرا از آنجا شدت گرفت که پس از سقوط یک هواپیما که رئیسجمهور هوتو را کشته بود، هوتوها بهطور سیستماتیک توتسیها را هدف قرار دادند. در مدت ۱۰۰ روز، حدود ۸۰۰ هزار نفر به قتل رسیدند.
این نسلکشی منجر به تخریب شدید جامعه رواندا و آوارگی میلیونها نفر شد. رواندا بعداً با چالشهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای مواجه شد و نیاز به بازسازی و آشتی داشت.
نسلکشی در بوسنی (۱۹۹۵): در طول جنگ بوسنی، صربها بهطور سیستماتیک مسلمانان بوسنیایی را هدف قرار دادند که یکی از بدترین جنایات جنگی پس از جنگ جهانی دوم بود.
جنگ بوسنی ناشی از فروپاشی یوگسلاوی و تنشهای قومی بین مسلمانان بوسنیایی، صربها و کرواتها بود. صربها به دنبال ایجاد یک کشور صربزبان بودند و مسلمانان را تهدیدی برای این هدف میدانستند.
صربهای بوسنی بهطور سیستماتیک مسلمانان بوسنیایی را مورد هدف قرار دادند، از جمله میتوان به کشتار جمعی در سرازینیکا اشاره کرد که بسیاری از زنان و کودکان نیز در این حملات قربانی شدند.
در طول این رویدادها حدود ۱۰۰ هزار نفر کشته و صدها هزار نفر دیگر آواره شدند. این نسلکشی تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی و سیاسی بوسنی و هرزگوین داشت و نیاز به تحقیقات و دادگاههای بینالمللی برای محاکمه مجرمان به وجود آورد.
نسلکشیهایی که در آنها تعداد قربانیان کمتر از صد هزار نفر بوده، نیز به اندازه نسلکشیهای بزرگتر از اهمیت بالایی برخوردارند. این حوادث معمولاً به دلایل سیاسی، قومی یا مذهبی روی میدهند و تأثیرات عمیقی بر جوامع محلی و فراتر از آن دارند. در زیر به چند نمونه از این نسلکشیها اشاره میشود:
- نسلکشی در گرجستان در سال ۱۹۲۱، در دوران جنگ داخلی روسیه و پس از انقلاب بلشویکی، بهدنبال سرکوب گروههای قومی و مخالفان توسط دولت بلشویکی صورت گرفت. این دولت، بهعنوان بخشی از امپراتوری روسیه، با هدف نابودی این گروهها، اقدامات خشونتآمیزی را آغاز کرد که شامل کشتن و آوارهسازی آنان بود. هرچند تعداد دقیق قربانیان مشخص نیست، اما تخمینها نشان میدهد که به چند هزار نفر میرسد و تأثیرات آن بر جامعه گرجی قابل توجه بوده است.
- نسلکشی در ایالت نوا اسکوشیا (میان قرن ۱۹): در دهه ۱۸۵۰، دولت کانادا به طور سیستماتیک بومیان را مورد هدف قرار داد. این اقدامات شامل کشتن و آواره کردن بومیان بود که منجر به مرگ تعداد زیادی از آنها شد.
- نسلکشی در قزاقستان (۱۹۳۰-۱۹۳۲): در این دوره، جمعآوری اجباری و سیاستهای کشاورزی تحت حکومت استالین باعث قحطی گسترده و مرگ میلیونها قزاق شد. آنها مجبور به ترک زندگی سنتی خود شدند و به دلیل قحطی و سوء مدیریت، تعداد زیادی جان خود را از دست دادند. تخمین قربانیان کمتر از صد هزار نفر بود، اما پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن عمیق و ماندگار بود.
- نسلکشی در نیکاراگوئه (۱۹۸۰): در دهه ۱۹۸۰، رژیم ساندیدا در نیکاراگوئه به هدف سرکوب مخالفان، گروههای قومی بومی را مورد هدف قرار داد. تخمینها نشان میدهد که تعداد قربانیان به حدود ۲۰ هزار نفر رسید.
این نسلکشیها هرچند ممکن است از نظر تعداد قربانیان کمتر از برخی دیگر از حوادث تاریخی باشند، اما به همان اندازه از نظر انسانی و اجتماعی مهم هستند و نشاندهنده عواقب خشونت و تبعیض علیه گروههای خاص است.
واقعیت این است که نتانیاهو هم اینک فقط در پرونده غزه، با قتل بیش از 50 هزار از فلسطینی ها، نام خود را در میان جنایتکاران و خونریزان تاریخ بشر مانند استالین و هیتلر و پل پوت و ...ثبت کرده است، پرونده ای باز که دیر یا زود گریبان نخست وزیر سنگدل و هیتلر صفت اسرائیل را خواهد گرفت.