به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه هم میهن نوشت: این یک فاجعه باورنکردنی مدیریتی در کشور است. ما در ایران به اندازه کل مصرف قاره اروپا گاز تولید میکنیم و به اندازه مصرف ترکیه گاز هدر میدهیم.
۵/۵ میلیارد دلار بخش گاز فلرها ( در سال گذشته رکورد رشد افزایش گازهای همراه نفت جهان را شکستیم و با رشد ۱۹ درصدی به هدررفت ۲۱ میلیارد مترمکعب رسیدیم، تقریباً معادل ۴۰ درصد مصرف کشور ۸۰ میلیونی ترکیه. سالیان درازی است که فقط در این بخش شعار میدهیم در حالی که حدود شش میلیارد دلار هزینه دارد و ۱/۵ ساله برمیگردد)
1.5میلیارد دلار نشتی تاسیسات گازی
۱ میلیارد دلار هدررفت بنزین موقع تخلیه و بنزینگیری در ایستگاههای بنزین (روزانه حدود ۶ میلیون لیتر)
۲۹ میلیارد دلار بهدلیل راندمان پایین نیروگاهها و افت خطوط انتقال برق.
۷ میلیارد دلار عدم رعایت ماده ۱۹ در ساختمانسازی (درحالیکه در سال ۱۳۷۰ این قانون مصوبه شده است، اما شهرداریها در ۹۴ درصد موارد آن را برای ساختمانهای نو مطالبه نکردهاند)
در بخش ساختمان، به ازای هر مترمکعب ۵۸۰ کیلووات ساعت انرژی مصرف میشود و این در حالی است که میزان مصرف انرژی در کشورهای اروپایی به ازای هر مترمکعب ۱۲۰ کیلو واتساعت است. با این حال، اروپا طی یک دوره زمانی تا ۲۰۳۰ بنا دارد که مصرف انرژی به ازای هر مترمکعب را به ۵۰ کیلو وات ساعت برساند.
۸ میلیارد دلار سوخت اضافی خودروهای غیراستاندارد و ترافیک غیرمعمول که هدررفتهای مستقیم هستند، هدررفتهای غیرمستقیم مانند اینکه ۹۰ پتروشیمی تقریباً بدون تکمیل زنجیره وجود دارد، یا ۵۰۰ هزار کیلومتر خط لوله گاز داریم و گاهی هدررفت گاز در یک روستا بیشتر از مصرف آن روستا است، اینها همه فاجعه مدیریت اشتباه انرژی هستند.
در کشور ما تا میادین نفت و گاز در دوره نخست عمر خود بودند و تولید بیشتر از مصرف بود، فکر میکردیم که وزیران خوبی در بخش انرژی داریم اما آن مدیریت سنتی و قدیمی اشتباه بود و امروز کشور را به مرز ورشکستگی انرژی بردهایم.
مدیریت علمی انرژی نیز سه بخش دارد:
۱- بخش تولید (کاری که در هر ۱۴ دولت انجام دادهاند، بعضیها بهتر، بعضیها ضعیفتر)
۲- مدیریت هدررفت انرژی (در هیچ دولتی تاکنون صاحب نداشته است، پاشنه آشیل نابودی انرژی کشور است)
۳- مدیریت تنوعسازی سبد انرژی (انرژی ایران بهطور وحشتناک و اشتباهی فقط با گاز و فرآورده نفتی طراحی شده است، در حالی که اطلس جغرافیایی ایران امکان استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را بهراحتی به مدیران انرژی میداد). اینجا شاید برای اینکه بدانیم چقدر در مسیر اشتباه جلو رفتهایم، باید به تغییرات انرژی اروپا نگاهی بیاندازیم تا درس آموزندهای برای مدیران انرژی کشورمان باشد، تغییر در مصرف انرژی از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ در اتحادیه اروپا اینگونه بوده که مصرف انرژی فسیلی به ۳۶- درصد، هستهای به ۲۱- درصد، آب ۳ درصد و باد و خورشید به ۱۱۴ درصد رسیده است.
حال این پرسشها به ذهن میرسد، آیا مدیران انرژی ما میتوانند بگویند چرا در سال ۲۰۲۳ حدود ۸۵ درصد برقهای جدید جهان از تجدیدپذیرها بوده است و ایران تقریباً هیچ؟ چرا برای سال ۲۰۲۴ این عدد به حدود ۹۴ درصد در جهان میرسد و عدد ایران به ۳ درصد هم نمیرسد؟ چرا جهان اکنون بالغ بر ۳۵ درصد برق خود را از تجدیدپذیرها میگیرد و ایران به ۱ درصد هم نمیرسد؟ چرا شدت مصرف انرژی (نه مصرف انرژی) در ایران بالاترینِ جهان است؟
جواب همه اینها در جای خالی مدیریت انرژی در کشور ایران است و ما تاکنون مدیریت انرژی نداشتهایم. آنچه در ایران مرتبط با انرژی داریم این است که وزیر نفت، مدیر تولید نفت و گاز بوده و وزیر نیرو مدیر تولید برق، وزیر صمت، مصرفکننده بدون مدیریت انرژی (مانند تولید ماشین با مصرف غیراستاندارد) و وزیر مسکن، مصرفکننده بدون مدیریت انرژی و هیچکدام وظیفهای در مورد مدیریت انرژی (مدیریت تولید، مدیریت هدررفت و مدیریت توسعه سبد انرژی) ندارند. آنچه به عنوان مدیریت بهینهسازی خوانده میشود در واقع مدیریت مصرف خوب است و ربطی به هدررفت ندارد.
پرسش دیگر اینکه دولت چهاردهم چه کاری میتواند انجام دهد؟ جواب امیدوارکننده نیست، ترکیب چیدمان انرژی این دولت مانند ۱۳ دولت قبلی است، فقط یکی را از یک وزارت برداشتهایم و جای دیگر وزیر گذاشتهایم و یا معاون وزیر قبلی را اینبار وزیر کردهایم و نتیجه این شد که به مرز ورشکستگی انرژی رسیدهایم. آنها شاید بتوانند تولیدکننده خوبی باشند ولی مدیر انرژی خوبی نیستند.
وقتی حدود ۳۷ درصد آن را هدر میدهیم مشکل کشور با تولید حل نخواهد شد. راه نجات کشور در بخش انرژی اعمال قانون یکپارچهسازی مدیریت انرژی کشور است. اگر آقای پزشکیان این جراحی مدیریتی انرژی را انجام دهد در طول چهار سال میتواند با شرایط موجود حدود ۲۵ میلیارد دلار از ۵۲ میلیارد دلار هدررفت انرژی را به سبد انرژی برگرداند و ایجاد معاونت انرژی ریاستجمهوری و شورای عالی انرژی است که میتواند این مهم را فراهم کند.
و چند پرسش دیگر، آیا مدیران سنتی انرژی میگذراند نخبگان با دانش روز کشور را نجات دهند؟ آیا مافیای واردات و صادرات سیرمونی گرفتهاند تا بگذارند مردم هم کمرشان راست بشود؟ آیا کشورهای رقیب به کمک عوامل نفوذی داخلی خود میگذارند که نخبگان ایران، انرژی کشور را نجات دهند؟