به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی از اولین شماره فصلنامه «تنور» دیروز جمعه ۱۸ آبان با حضور محمدحسن ابریشمی، سامان گلریز، جواد علیزاده، عباس یاری، هادی حیدری، جمال رحمتی و دیگر اهالی رسانه در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
علی دهباشی در ابتدای این مراسم، درباره اهمیت انتشار نشریات و سختیهای کار آنها گفت: در روزگاری که با روند کاهشی تیراژ نشریات روبرو هستیم و در سرمقالات نشریات، سخن از تهدیدهایی که این نشریات را به خطر میاندازد، میشود شاهدیم که این نشریات کارشان را ادامه میدهند حتی با وجودی که قیمتها روز به روز افزایش پیدا میکند. در چنین شرایطی، سپهر سرلک دست به انتشار مجلهای تخصصی درباره آشپزی زده است.
وی ادامه داد: سپهر سرلک کسی است که در کارش شور و حال خاصی دارد، این شور و حال به نوعی پیش رفته که زندگیاش را فروخته تا در فرانسه، در دوره خاص آشپزی شرکت کند. اگر این نشریات در طول تاریخ معاصر ما دوام آورده به دلیل همین انگیزههای جوان و پر نشاط است تا این قصه پرغصه ما در فراز و فرودهای موجود شکل بگیرد.
اینپژوهشگر در ادامه گفت: ما در حوزه ادبیات سیاسی رشد داشتیم و میزان ترجمه این آثار بسیار جالب توجه است، همچنین در حوزه ادبیات نقد، داستان و رمان و… پیشرفت داشتهایم اما در حوزه ادبیات آشپزی چنین رویهای وجود نداشته است و تنها اثر قابل قبول را نجف دریابندری نوشته است که ما را صاحب ادبیات آشپزی کرد و یک کتاب از ایرج افشار که درباره آشپزی دوره قاجاریه بود و ما فقدان این نوع ادبیات را شاهدیم. مجله «تنور» از نوع دیگری است و میخواهد حرف دیگری بزند. معمولاً نشریات تا ده شماره اول در حال آزمون و خطا هستند اما سپهر سرلک در شماره اول توانسته درباره تاریخ و آینده ادبیات آشپزی سخن ویژه بگوید و از این جهت نقطه شروع آن خوب محسوب میشود.
در ادامه، سپهر سرلک مدیر نشریه «تنور» درباره شکلگیری این نشریه گفت: از قبل به آقای دهباشی ارادت داشتم تا زمانی که از من خواستند تا نشریهای در مورد آشپزی و تاریخ آشپزی تهیه کنیم. رضا عابدینی گرافیک و لوگوی نشریه را طراحی کرده است. از مهر سال گذشته تا امروز خیلی تلاش کردیم تا نشریه قابل قبولی منتشر شود که امروز این نشریه منتشر شد.
وی افزود: تصمیم گرفتیم نشریه به صورت چاپی منتشر شود، چون فکر میکردیم باید موضوعی در میان باشد تا از صاحبنظران دربارهاش جواب بشنویم و به اعتقاد من، کار مجله هم همین است تا مکانی برای گفتگو باشد. ما هم بیشتر از دستورهای آشپزی، روی مقوله فرهنگی و جامعهشناسی موضوع صحبت میکنیم.
صاحب امتیاز نشریه «تنور» در پایان گفت: قرار است در مجله «تنور» نقش حمایتی داشته باشم و زحمت سکان این مجله را سوشیانس شجاعیفرد کشیده و خواهد کشید.
در ادامه مراسم، سوشیانس شجاعیفرد سردبیر مجله «تنور» که سابقه طنزنویسی در مطبوعات دارد، در مورد روند موضوعی این فصلنامه گفت: در هر شماره از مجله پرونده موضوعی داریم؛ در شماره اول دوست داشتم به موضوع خاصی بپردازم که موضوعی مثل «غذا در سینما» بود اما براساس یک تجربه زیسته که بسیاری از ما با آن مواجه شدهایم «غذا پس از مهاجرت» را مد نظر قرار دادیم. در واقع موضوع سبک رفتن آدمها از ایران و تاثیرش بر نسبت آنها با غذای ایرانی در غربت و… را مورد بررسی قرار دادیم و داستانهایی از این دست را مطرح کردهایم.
رضا عابدینی هنرمند گرافیست هم که مدیریت هنری مجله «تنور» را عهدهدار است، با بیان اینکه مخاطبان چنین موضوعی خیلی بیشتر از تصور من بود، گفت: اسم سپهر سرلک را شنیده بودم اما چون خیلی اهل غذا نیستم به سراغش نرفته بودم اما یک شب، او را ملاقات کردم و که با تصوری که قبلاً از او داشتم، کاملآ متفاوت بود. کار در مجله بسیار سخت و طاقتفرساست اما وقتی توضیحات سپهر را شنیدم و متوجه شدم قرار است غذا به عنوان المانی فرهنگی در مفاهیم مختلف بررسی شود، به همکاری با او علاقمند شدم.
در ادامه مراسم تورج دریایی پژوهشگر مطالعات ایران که تمرکزش روی فرهنگ و غذاست، در ویدئویی درباره اهمیت غذا، آشپزی و پرداختن به فرهنگ و تاریخ غذا سخن گفت.
نعمتالله فاضلی سخنران بعدی اینمراسم بود که با ذکر نکاتی در مورد گرافیک «تنور» سخنش را آغاز کرد و گفت: میخواهم درباره اینکه چرا آشپزی و تنور حائز اهمیت است، صحبت کنم؛ وقتی از آشپزی صحبت میکنیم ما را به مردم شناسی سوق میدهد چرا که آشپزی در کانون فرهنگ قرار دارد.
وی افزود: اگر تغییر ماندگاری بخواهد در جامعه ما صورت گیرد، باید از طریق فرهنگ غذا انجام شود. همچنانکه در کتاب «آشپز و آشپزخانه» اثر دکتر بلوکباشی، آشپزی را امری کاملاً فرهنگی برشمرده است و اگر بخواهیم ملتی را بشناسیم باید بدانیم، چگونه، کجا و چطور غذا میخورند.
فاضلی در پایان با تاکید بر شکلگیری نوعی غذا آگاهی در فرهنگ و نسبت آن با قدرت گفت: مجله «تنور» کاری را عهدهدار شده که در حوزه عمومی ما جایش خالی بود؛ برنامههای اجتماعی ما انباشته از خوراکیهاست نه آگاهی فرهنگی و در واقع، آن چیزی که میتواند مغز ما را تحریک کند، مجلاتی مثل «تنور» است.