فوقستاره پرتغالی در شب موفق تیم ملی پرتغال به 2 رکورد دیگر هم دستبرد زد.
به گزارش فوتبال 360، مسیر سرنوشت و زندگی، شاید قطاری باشد؛ قطاری که ایستگاه به ایستگاه جلو میرود و هر ایستگاه هم اقتضای خودش و امور وابسته را خواهد داشت. این قطار مسافرانش را مجبور میکند در کودکی و نوجوانی در پی کسب آموختههایی برای شناختن مسیر باشند، در جوانی گامهای بزرگ بردارند، در روزهای پختگی و دهه سوم و چهارم زندگی ماجراجویی کنند و در ادامه شاید با لبخندی از موفقیت یا حتی با سگرمههایی در هم از شکست به آنچه گذشته و سپری شده، نگاه کنند و شادی یا افسوس را به لحظههای خودشان بریزند. البته از اینجا به بعد هم تلاش و تکاپو وجود دارد اما نوع و جنس آن با دوران جوانی فرق میکند. در این قطار اما کسانی تافته جدا بافته قلمداد میشوند. مرز ایستگاهها را نمیشناسند. سوار بر قطار نشدهاند که تابع رسم و چگونگی قوانین ایستگاههایش باشند. سوار شدهاند چون میخواهند ماجراجویی کنند و از مسیر لذت ببرند. مردانی در سن و سال کریستیانو رونالدو به فکر قوانین و چند و چون ایستگاههای بعدی زندگی هستند. کسب و کاری به هم میزنند، میدان را از درون زمین به روی نیمکت مینشانند، فوتبال را با پیروزیها و شکستهایش کنار میگذارند و وارد مرحله جدیدی میشوند اما او مرز ایستگاهها را نمیشناسد. در سن و سالی که از او انتظار خداحافظی میرود، ناگهان میبینیم گامهایش بالاتر از سرش در نزدیکی دروازه به پرواز درآمدهاند، یک ماجراجویی دیگر را دنبال میکند و دروازهای دیگر را با قیچی برگردانی تماشایی میگشاید و باز هم فاصله خودش را با بهترین گلزنان تاریخ تیمهای ملی بیشتر نشان میدهد. جوان شده و شاید همیشه جوان بوده و گویا همواره اینگونه باقی خواهد ماند. در حالت عادی باید در این سن و سال خاطراتش را مرور میکردیم و دلتنگ روزهای درخشش او در زمین میشدیم اما به دلتنگی مجال نمیدهد و اکنون داریم از قیچی برگردانش و رکوردشکنی دوبارهاش حرف میزنیم. باید به تاریخ میپیوست و هنوز هم در حال نگارش تاریخ است. باید میدان را خالی میکرد و همچنان میداندار هر آوردگاهی است که در آن پا به توپ میشود. رونالدو همچنان خستگیناپذیر، تفاوت اصلیاش با سایر ستارههای بزرگ فوتبال را در همین پدیده به نمایش میگذارد. 2 رکورد دیگر هم در سیطره ساقهای همیشه ماجراجوی رونالدو در آمدند. رکوردها هنوز تعقیبش میکنند!
پیش از او، همتیمی سابقش سرجیو راموس موفق شده بود در 131 بازی ملی به پیروزی برسد. برای راموس در روزهای اوجش اگر چه باز هم یک افتخار به شمار میرود اما با نظر به نسل طلایی فوتبال اسپانیا دور از انتظار هم نبود کاپیتانش به این آمار دست پیدا کند. راموس هم کاسیاس را با 121 پیروزی در بازیهای ملی پشت سر گذاشته بود. پشت سر این اسپانیاییهای خوشبخت با تیم برندهشان در دهه گذشته اما فوقستاره خستگی ناپذیر پرتغال کمین کرد. قدر فرصتها را به خوبی دانست و از جایی که فکرش را نمیکردند از هر 2 ستاره اسپانیای سبقت گرفت و با برد شب گذشته مقابل لهستان تبدیل به موفقترین بازیکن تاریخ تیمهای ملی از نظر تعداد پیروزی شد. حتی 132 بار پوشیدن پیراهن تیمی به بزرگی پرتغال هم یک افتخار محسوب میشود. رونالدو برای پرتغالیها از اسطوره بودن هم عبور کرده. با وجود بزرگی و هیبت این رکورد، پس از بر شمردن آن باز هم دستمان از نوشتن و گفتن و دوباره گفتن از رونالدو خالی نخواهد شد. یک رکورد دیگر هم در شب 2 گله رونالدو رقم خورد و شاید برای خود فوقستاره پرتغالی حلاوت بیشتر و گرمای فزونتری داشته باشد. رقابت با مسی؛ این رمزواژه دوران حرفهای رونالدو بوده و هر وقت ببیند باز هم با مسی رقابت میکند و در یک عرصه دیگر موفق شده او را پشت سر بگذارد، احساس جوانی خواهد کرد و سرزنده و قبراق خودنمایی میکند. رونالدو در 39 سالگی هم دستبردار نیست و درست در روزهایی که همه به دنبال جانشین این زوج رقیب هستند، سوپراستار پرتغالی دنیای فوتبال، صفحه دیگری از داستان رقابتش با مسی را رو میکند تا باز هم این رقابت را دستنیافتنی و شاید تا سالها تکرار نشدنی به نمایش بگذارد. رونالدو با درخشش در مقابل لهستان به آمار 172 تاثیر مستقیم روی گلهای تیم ملی کشورش رسید و از این نظر با سبقت از لیونل مسی با آمار 169 تاثیر مستقیم جلوتر است و باز هم نشان میدهد رونالدو دستبردار نیست و میخواهد به این داستان همیشه جذاب ادامه دهد.
« فقط میخواهم لذت ببرم. برنامه برای بازنشستگی طی یکی دو سال آینده خواهد بود. نمیدانم. به زودی 40 ساله میشوم. روزی که انگیزهای نداشته باشم، بازنشسته خواهم شد. منصفانه بگویم حتی به این رکورد هزار گل حرفهای فکر نمی کنم. البته همیشه میل به تاریخسازی وجود دارد اما من اکنون روی آن رکورد تمرکز نمیکنم.» باور نخواهیم کرد تاکنون به رکورد هزار گل فکر نکرده باشد. اصلا معنای کلمات رونالدو در این مصاحبه شاید مهم هم نیست. مردی در آستانه 40 سالگی، سودای جوانی دارد. حتی نمیداند چه زمانی قرار است بازنشسته شود. از رکورد هزار گل حرف هم میزند و انقدر با انرژی و شاداب است که به آینده میاندیشد! آینده برای همسن و سالهای او نهایتا روی یک نیمکت مربیگری خلاصه میشود اما برای او هنوز در میدان تعریف میشود. اصلا آینده و گذشته برای رونالدو فقط تاریخهایی برای ثبت هستند و معنای پیری و جوانی از این سبک زندگی استنباط نمیشود. او سوار بر قطار سرنوشت، مخالف با اغلب سرنشینان آن پیش میرود و هرگز قصد ندارد تسلیم چند و چون از پیش تعریف شده ایستگاهها شود. ایستگاهها را آنگونه که خودش میخواهد میشناسد. رونالدو مثل جمله مهمش در آخرین مصاحبه پس از بازی مقابل لهستان و ثبت 2 رکورد بزرگ دیگر، فقط در حال لذت بردن است و چقدر دنیای هواداران مستطیل سبز از این لذت بردن اعجوبه پرتغالی کیف میکند. درباره روز تمام شدن او نباید صحبت کرد. هر زمان دیگر لذتی در کار نباشد از میدان بیرون میرود اما کریستیانو رونالدو در قامت قهرمانان بزرگ داستانهای طولانی، تافته جدا بافته این قصه نام دارد. مرز نمیشناسد، سن و سال سرش نمیشود و میخواهد قهرمانانه ادامه دهد. از او باید هنوز هم انتظار پروازها، قیچی برگردانهای بعدی و رکوردشکنیهای دوباره داشت. رونالدو مخاطبانش را به سمت ادامه داستان فرا میخواند؛ ادامهای که شاید همه نیرویش را برای رسیدن به تنها افتخار کسب نشده، یعنی قهرمانی جام جهانی فوتبال بگذارد.