به گزارش اقتصادنیوز، وبگاه کالیبر با انتشار یادداشت مصاحبهای نوشت، نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان با انتشار بیانیهای بر «ضرورت انعقاد توافق راهبردی» میان ایروان و باکو تاکید داشت؛ توافقی که مکمل معاهده صلح برای تضمین همزیستی مسالمتآمیز برای قرنهای آینده است. با این حال پاشینیان تاکید دارد که در مورد چنین معاملهای "چند ایده" دارد. همزمان ایروان اخیراً به بسته پیشنهادی باکو برای صلح پاسخ داده و پیشنهاد کتبیاش در مورد رفع موانع ارتباطاتی منطقهای را در اختیار آذربایجان قرار داده است.
نخستوزیر با تاکید بر اینکه همین چند روز پیش ایروان به آخرین بسته پیشنهادی صلح باکو پاسخ داد، افزود: «احتمال زیادی وجود دارد که راهحلی قابل قبول و دوجانبه در مورد باز شدن راههای ارتباطاتی یافت شود». پاشینیان گفت: «من معتقدم که برای همزیستی مسالمت آمیز در بلندمدت، ارمنستان و آذربایجان فقط به معاهده صلح یا سایر توافقها نیاز ندارند، بلکه میبایست توافقی استراتژیک امضا کنند.» پاشینیان همچنین به مفهوم روابط آینده دو کشور بر اساس به اصطلاح "ارمنستان واقعی" اشاره کرد. در حالی که جزئیات طرح او مشخص هنوز فاش نشده، اظهارات نخستوزیر حاکی از عزم او برای تجدیدنظر اساسی در رویکردهای دیپلماتیک دارد که احتمالاً نشاندهنده دیدگاه عملگرایانهتر در باب رابطه با آذربایجان است.
این وبسایت در ادامه نوشت، رویکرد جدید پاشینیان اگر با لحاظکردن تاریخ پیچیده خصومت و تنشهای تاریخی با باکو همراه باشد، قادر است زمینه را برای صلح پایدار هموار کند. با این حال، سؤالات جدی بیپاسخ می ماند: محتوای واقعی این توافق استراتژیک چه خواهد بود؟ آیا باکو و ایروان میتوانند بر بیاعتمادی تاریخی غلبه کرده و پایههای همزیستی مسالمتآمیز را برای دهههای آینده بنا کنند؟ و در آخر، آیا ایروان خواستههای باکو چون حذف ادعاهای ارضی علیه آذربایجان در قانون اساسی را محقق خواهد کرد؟ همایاک هوانیسیان، رئیس اتحادیه دانشمندان علوم سیاسی ارمنستان، در اینباره به کالیبر گفت: جهان در حال حاضر درگیر آشفتگی است و بحث در مورد امکان برنامهریزی برای یکصد سال آینده در چنین شرایطی قطعاً ساده لوحی و به نوعی راه رفتن در خواب است. به باور این کارشناس شاید بتوان با توسل به زور زمینه را برای بیهویتی جمعی در قاب احزاب و اتحادها و گروههای بزرگ هموار کرد، اما تحقق این گزاره به شکلی فرد و در ارتباط با یک ملت امکانپذیر نخواهد بود.
این تحلیلگر علوم سیاسی ضمن به چالشکشیدن ایده ارمنستان جدید، بر این باور است که ارمنستان و آذربایجان قدیمی هیچ تضادی با یکدیگر ندارند؛ روابط دو کشور بهواسطه متغیرهای مختلف سیاسی و تاریخی و ژئوپلتیکی دستخوش تغییراتی جدی شده اما نمیتواند بهانهای باشد برای بیهویتکردن یک ملت. او در ادامه یادآوری کرد، هیچکس بهتر از من از نزدیک با کارن دمیرچیان (سیساتمدار ارمنستان) در دوره مدرن تاریخ این کشور آشنا نبود و در باب نقش "سربازان پرسترویکا" و سرویسهای ویژه در دامنزدن به درگیری ارمنستان و آذربایجان حقایق را نمیداند. گورباچف و الکساندر یاکولف، رئیس بخش تبلیغات حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تلاش داشتند تا برای توجیه نیاز به تشکیل جلسه عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست در مورد روابط بین قومی، مسائل ملی را در داخل اتحاد از هم پاشیده و متزلزل کنند.
او در ادامه مدعی شد، زمانی اولگ دانیلوویچ کالوگین به من گفت که چگونه در سال 1988 اداره کاگب تحت رهبری او وظیفه ایجاد «کمیته قرهباغ» در ایروان و جبهه خلق را برعهده گرفت. در باکو، گورباچف و یاکولف تصمیم گرفتند تا این گروه را به قدرت برسانند. مردم ما قربانی این پرسترویکای خونین شدند و به همین دلیل است که جنگ اول و دوم قرهباغ را برادرکشی مینامم. چنین تراژدی را کارن دمیرچیان و حیدر علیاف عمیقاً درک کردند و به همین دلیل، گورباچف و دیگر معماران ویرانی از آنها متنفر بودند.
از منظری دیگر فکرت صدیخوف، کارشناس علوم سیاسی آذربایجان و استاد دانشگاه خزر در گفتوگو با این وبسایت مدعی شد، چرخش های سیاسی پاشینیان غیر منطقی است. او گفت: "من فکر نمیکنم که باکو آنگونه که پاشینیان میخواهد با ایروان توافق و یا معاملهای داشته باشد. حتی اگر چنین گزارهای به عنوان گزارهای استراتژیک قلمداد شود، آنچه برای ما مهم است معاهده واقعی بین آذربایجان و ارمنستان است و پاشینیان بهخوبی از این واقعیت و انعکاساش آگاه است. این تحلیلگر در ادامه یادآور شد، پاشینیان در باب تحولات یکصد سال آینده ادعاهایی را مطرح میکند، اما امضای یک معاهده صلح حداقل چشمانداز کوتاهمدت مشخصی را تضمین کرده و پایههای ثبات و امنیت در منطقه قفقاز جنوبی را بازتعریف میکند.
به گفته صدیخوف، اگر نخستوزیر ارمنستان واقعاً به دنبال تجدیدنظر ریشهای در رویکردهای دیپلماتیک و صلح باشد و پایههای قابلقبول دوجانبه برای همزیستی مسالمتآمیز ایجاد کند، میتوان به تحقق توافق امید داشت. اما شواهد نشان میدهد پاشینیان بیشتر به دنبال تحقق مقاصد خود است و تلاش دارد تا اهداف شخصیاش را عمومی جلوه دهد و از همین رو خط ترسیمی او مبهم است. از منظر این کارشناس، آذربایجان و ارمنستان در باب توافق صلح به پیشرفتهایی دست یافتهاند، با اینهمه ایروان خواستههایی دارد که باکو به احتمال بالا با آن مخالفت خواهد کرد و همین مقوله میتواند تنشزا باشد؛ از جمله این موارد ادعاهای ارضی علیه آذربایجان است که در قانون اساسی ارمنستان ذکر شده است. شاید به همین دلیل است که پاشینیان سعی میکند، از این واقعیت فرار کرده و مشکلاتی را که هنوز در رویکردهای امضای این توافق وجود دارد را کم اهمیت جلوه دهد.