برترینها: انتشار آلبوم «این روزها» به خوانندگی احسان خواجه امیری آنهم پس از گذشت حدود ۶ سال از آخرین آلبوم او این روزها به یکی از خبرهای داغ فضای موسیقی کشور تبدیلشده است. در این آلبوم ۸ قطعهای، صدای احسان خواجهامیری، در کنار آهنگسازی علیرضا افکاری و شعر شاعرانی مانند اهورا ایمان، حسین غیاثی، محمد سعید میرزایی و میثم یوسفی شنیدنیتر شده است. تنظیم این آثار توسط بامداد امینی، امیر بهادر دهقان، محمد رجبیان، هومن نامداری و میکس و مستر هم بر عهده محمد فلاحی بوده.
در روزگار ترانههای بیدروپیکر و خالی از ترانگی، این آلبوم را میتوان جزو آثاری به شمار آورد که شنیدنش قابل تحمل است. نکته مثبتی که در آلبوم جدید احسان خواجه امیری به چشم میخورد، تنوع ترانهسراهایی است که همه آنها در چند دهه گذشته توانستهاند ترانههایی قابل قبول را به گوش مخاطبان برسانند. در ادامه با مرور مطلب روزنامه خراسان، نگاهی گذرا به هرکدام از ترانهها داشتهایم.
اهورا ایمان در ترانه «بارون خیابونا رو میبنده» به سراغ روایت عاشقانههای بارانی در فضای زندگی شهری رفته است. او با ایجاد یک روایت خطی با مضمون دلتنگی ترانه را با وزن دوری «مستفعلن مستفعلن فعلن» که قابلیت بالایی در ملودیپذیری دارد، نوشته است. آشنایی اهورا ایمان به اصول خوانندگی و موسیقی باعث شده در این ترانه علاوه بر توانایی شاعریاش از این دو هنر نیز به نفع انتخاب کلمات خوشخوان بهره بگیرد و ترانهای تازه برای مارکت موسیقی خلق کند. شاید در ترانه این روزها استفاده ۸ بار از کلمه «بارون» آنهم در ۵ بیت را بتوان بهعنوان اشکال مطرح کرد اما از طرفی میتوان گفت شاید اهورا ایمان با تکرار این کلمه از روی قصد، خواسته بهصورت مداوم در طول شنیدن ترانه ذهن مخاطب را با فضای بارانی شعرش همراه نگه دارد. اگر بخواهیم یک بیت این ترانه را بهعنوان اوج آن در نظر بگیریم این بیت همان است که نام ترانه از روی آن انتخابشده «اما هنوز بارون که میباره آیینه از تو غرق لبخنده / من غرق میشم توی اشکامو بارون خیابونارو میبنده»
حسین غیاثی در این آلبوم با چهار ترانه حضور دارد. او در ترانه «این روزها» میخواهد عاطفهمندی ترانه خود را به رخ مخاطب میکشد. استفاده از کلماتی مانند «دور و نزدیک بودن» و «روشن و تاریک بودن» تضادهای احساسی را در ذهن مخاطب زنده میکند. استفاده از صنعت تکرار یکی دیگر از ویژگیهای این ترانه است «هم بارها از چشمهایت چشم پوشیدم / هم بارها از چشمهایت شعر نوشیدم» این تکنیک به ایجاد نوعی ریتم و هماهنگی کمک کرده است.
ترانه قطعه «تماشایی» هم حاصل قلم حسین غیاثی است اما در این قطعه حسین غیاثی همیشگی را پشت بیتها نمیبینیم. در این اثر غیاثی به سادهنویسی مبتنی بر سرودن شعر روی ملودی رو آورده و همین نکته ترانه «تماشایی» را تا حدودی نسبت به دیگر آثار غیاثی دچار افت کرده و انتظارها را برای افرادی که بهصورت تخصصی نگاهی به شعر و ترانه دارند ،برآورده نمیکند. با توجه به وزن و نوع چینش کلمات در این ترانه مشخص است که این اثر روی ملودی نوشتهشده است. با آگاهی از این اصل مهم معیارهای نقد و نظر درباره این ترانه دچار تغییرات اساسی میشود. در گذشته به اینگونه شعرها «کلام» گفته میشد؛ ترانههایی که از بسیاری تکنیکهای شعری و ادبی خالیشده و بر اساس ملودی نوشته میشد، وزن و قافیهدار بودن و عاطفه محوری مهمترین ویژگی شعری آن به شمار میآمد.
ترانه «چیزی نخواست» که میثم یوسفی آن را سروده، یکی از نمونهها برای بیان اصل مهم همذات پنداری در ترانه به شمار میآید. یوسفی در این ترانه با ایجاد فضایی غیرقابل حدس در برخی مصرعها و همچنین نوشتن بیتهایی خودمانی برای مخاطب، دیوار میان مخاطب و خواننده را برداشته و به همین دلیل صمیمیت در این ترانه موج میزند. ترانه یک بیت و ورودی خوب دارد که مخاطب را برای همراه شدن تا انتهای این اثر قانع میکند. البته فضاسازیهای موجود در موسیقی هم در این ترانه و هم ترانههای دیگر این آلبوم توانسته است به باورپذیرتر شدن این آثار کمک فراوانی داشته باشد. در عبارت «میبازمت تا فاتح این جنگ باشم»، صنعت تضاد بهخوبی به کار گرفتهشده است.
اهورا ایمان در قطعه «دیدنی نیست» از عناصری مانند پاییز، ابر و بارون و... در نوشتن ترانهاش بهره گرفته و برخلاف ترانه دیگرش در این آلبوم به نام «بارون خیابونا رو می بنده» دور از فضای شهر و آدمها قدم میزند و پای ترانهاش را به طبیعت کشانده. در این ترانه نیز انتخاب کلمات مارکتپسند را شاهدیم. درمجموع، این ترانه با استفاده از زبان ساده، تصاویر طبیعت و استفاده از صنعت تکرار، از عهده انتقال حس دلتنگی به مخاطب برآمده است.
محمد سعید میرزایی یکی دیگر از شاعران این آلبوم است. خواجه امیری در این اثر با انتخاب این نوع شعر که با زبان کلاسیک نوشتهشده و همچنین با فضاسازی خاص موسیقی که رفت و برگشتی است میان آثار خواجه امیری امروز و خواجه امیری دو دهه پیش، شاید خواسته ذهن ما را به گذشته پرتاب کند و ما را با خاطره بازی و خاطره سازی سالهای پیشش همراه کند. همین موضوع در تغییر فضای موسیقی و فرم شعر به تنوع موسیقایی و شعری آلبوم کمک فراوانی کرده است.
«میشه برگردی» یکی از چهار ترانه حسین غیاثی در این آلبوم است. این ملودی نیز ساختار خاطرهانگیز آثار چند دهه قبل خواجه امیری را برای ما تداعی میکند. موسیقی ریتمیک این ترانه انگار قرار است فضای مهآلود و غمگین موجود در دیگر آهنگها را تا حدودی متعادل کند. اگرچه بازهم اندوه، روایت این شعر است، اما شاعر به روشن بودن این شبها و آینده امیدوار است؛ اما در لایههای پنهان شعر کورسوی امید هنوز وجود دارد و در دل مخاطب امید برگشتن را زنده میکند. از این موضوع که بگذریم در این اثر با ترانهای روبهرو هستیم که میخواهد در سایه موسیقی بماند و در کنار ملودی ریتمیک نفس بکشد و حرفهای ساده و خودمانی را بهدوراز هرگونه قرار دادن کلام در قالب آرایهها و صنایع ادبی بیاورد. این ترانه از جنبه استفاده از آرایههای ادبی و تصویرسازی میتوانست غنیتر باشد.
ترانه «مرهم» نیز حاصل قلم حسین غیاثی است. این ترانه فضای فاصله و دوری را روایت میکند. در این ترانه برخلاف ترانه میشه برگردی (که گفتیم بهاحتمال قوی روی ملودی نوشتهشده و دست و پای حسین غیاثی را در بسیاری از موارد بسته) شاهد اتفاقاتی از جنس تخیل هستیم. ساختار ترانه خطی است، اما استفاده از تکرار و تضادها به ایجاد ریتم و تاثیر بیشتر بر مخاطب کمک کرده است. شاید یک پایانبندی قابل قبول برای آلبوم تازه خواجهامیری.
مهدی نوشت: چقدر احسان خواجهامیری از خودش فاصله گرفته. حیف. این آلبوم آخرش اصلا درحد نام و اعتبارش نبود. آهنگساز کارش رو بد انجام نداده اما صدا اون صدای باصلابت نیست.
امیرحسین: از وقتی روزبه بمانی دیگه به بقیه ترانه نمیده ، سطح موزیک ها پایین اومده. نمونش همین البوم احسان خواجه امیری.
پوریا: بابک جهانبخش و خواجهامیری با هم آلبوم دادن. برام سواله که چرا ۷ ۸ سال هیچ خبری ازشون نبود و یهو همه این پائیز دارن آلبوم میدن.
و سارا: نتیجه بررسیهای اولیه آلبوم جدید آقای خواجهامیری: بهتر از چند سال اخیر، کمتر از حد انتظار.