از دست دادن بکارت قبل از ازدواج
در جوامع سنتی بکارت یکی از ملاک های نجابت و شایستگی دختر برای ازدواج است. با این وجود تصورات اشتباه زیادی درباره پرده بکارت وجود دارد و از آنجا که بکارت در جوامع غربی اهمیتی ندارد و به همین دلیل از نظر علمی مورد بررسی قرار نگرفته است، اغلب دانسته ها و گفته هایی که درباره بکارت می شنویم جنبه غیر علمی و تجربی دارند و آمیخته با خرافات زیاد هستند.
پرده نازکی که اغلب از آن به عنوان بکارت یاد می شود در بسیاری از دختران به صورت مادر زادی وجود ندارد، خونی که به عنون پرده بکارت در اولین رابطه دیده می شود در اغلب موارد به دلیل کش آمدن دیواره تنگ واژن است و هیچ ربطی به ورودی واژن ندارد.
در فرهنگ ما به دلیل این که هنوز ریشه های مردسالاری در آن به طور مشهود دیده می شود، مردان ازاله بکارت دختران را به نوعی حس قدرت و مردانگی و تملک خود بر زن می دانند.
البته امروزه همه میدانیم که باکره نبودن زن هم دلیلی بر نداشتن نجابت نیست و باکره بودن زن دلیل بر نداشتن رابطه جنسی نیست و نوع پرده بکارت و میزان دخول یا نوع رابطه جنسی در خونریزی بکارت دخیل است.
بکارت به معنی نداشتن هیچ نوع رابطه جنسی و لمس جنسی هم برای زن و هم برای مرد است. زمانی که از لفظ بکارت صرفا برای زن استفاده شود نشان دهده تبعیض جنسیتی است. مردی که بکارت همسرش برایش اهمیت دارد خودش هم باید تا زمان ازدواج بکارتش را حفظ کرده باشد یا این که صادقانه باکره نبودن خود را قبل از ازدواج به دختری که قرار است با او ازدواج کند و باکره است ، اطلاع دهد تا دختر حق انتخاب داشته باشد و به دروغ وارد زندگی مشترک با مردی که باکره و هم کفو او نیست نشود.
در فرهنگ هایی که به نوعی لذت جویی جنسی فقط برای مردان مجاز است و به آنها اجازه همبستری همزمان با چند همسر و صیغه داده می شود ولی زن فقط مجاز است بعد از ازدواج و صرفا با یک مرد در ارتباط زناشویی داشته باشد و زن نجیب زنی است که از ابراز لذت و نیاز جنسی خود خودداری کند و خودش را تا زمان ازدواج حفظ کند ولی هیچ کس از مردان نمی پرسد آیا تا زمان ازدواج باکره مانده ای یا خیر و زنان از شروع رابطه جنسی حتی با شوهرشان خجالت می کشند ، تصویر زن خوب و نجیب با زنی که تجربه جنسی نداشته است یکی شده و توجهی به برآورده شدن نیازهای جنسی زن نمی شود.
ترس از دست دادن بکارت از نظر روحی آسیب بسیار زیادی به دختران وارد می کند و سایه سنگینی روی زندگیشان می اندازد و همیشه ترس از این دارند که ناخواسته به بکارت خودشان آسیبی رسانده باشند حتی از فشار زیاد آب هنگام شستشوی خودشان استرس می گیرند یا هر خونی که از آنها بعد از یک حرکت سنگین می بینند آن ها را می ترساند که نکند بکارتشان اسیبی دیده باشد.
القائات و فشارهای روانی که روی دختران در مواجهه با احساس نیاز جنسی وارد می شود و در مواجهه با یک احساس طبیعی آن ها را دچار احساس گناه میکند منجر به سرکوب میلی جنسی و فشار روانی زیادی در زنان شده و در نتیجه میتواند منجر به اختلالات روانی شود از جمله این آسیب های روانی عبارتند از :
- بی میلی یا کژکاری جنسی به دلیل کلیشه های غلط ذهنی
- ارضای نیاز جنسی به شکل نادرست
- دروغگویی و فریبکاری در ازدواج در صورت از دست دادن بکارت
- تن دادن به تهدیدهای متجاوز برای ترس از افشای راز و بی آبرو شدن در نظر دیگران
صحبت درباره بکارت با خواستگار
توجه داشته باشید که بکارت صرفا پرده ورودی واژن نیست و در اغلب موارد دیواره واژن است که هنگام اولین دخول و باز شدن خونریزی خواهد داشت بنابراین در صورتی که به اشتباه تصور میکنید که آسیبی به پرده شما وارد شده است یا انگشت و وسیله ای باریک به مقدار کم وارد واژنتان شده است و کمی خونریزی داشته اید به احتمال بسیار زیاد باز هم در اولین دخول خونریزی کمی را تجربه خواهید کرد پس از این بابت نگرانی ای به خودتان راه ندهید.
تنها در صورتی که رابطه جنسی دخولی کامل داشته اید که آلت چندین بار در حرکات رفت و برگشتی تا نیمه های واژن رفته باشد میتوانید از پاره شدن بکارت خود مطمئن باشید در سایر موارد شما در اولین رابطه با شوهرتان شاهد خونریزی کمی از واژن خواهید بود.
به هر صورت اگر بکارت شما در اثر رابطه جنسی کامل از بین رفته باشد ، حتی در صورت پنهانکاری بالاخره شوهرتان در اولین رابطه متوجه آن خواهد شد بنابراین به جای این که زندگیتان را خراب کنید و شوهرتان را شوکه نمایید و به عنوان یک دروغگو در ذهنش ثبت شوید از همان ابتدا بعد از شناخت کامل و بعد از این که هر دو نفر به این نتیجه رسیدید که میتواند زوج خوبی برای هم باشید ، واقعیت را به او بگویید.
اگر خواستگار شما واقعا به شما علاقمند باشد، شما را همانطور که هستید می پذیرد.
ممکن است با واکنش های منفی روبرو شوید یا حتی ممکن است شما را ترک کند ولی همه این ها بهتر از این است که بعد از ازدواج با این مشکلات روبرو شوید و شناسنامه تان بی دلیل خط خطی شود و تلخی و سردی بعد از ازدواج و طلاق را تجربه کنید.
برای برخی از خانواده ها اهمیت بکارت به قدری زیاد است که دختران برای پنهان کردن از دست دادن بکارتشان تن به ازدواج اجباری می دهند مثلا با کسی که رابطه داشته اند ولی مناسب زندگی مشترک نیست یا با مردی که از نظر فکری ، فرهنگی یا اجتماعی هیچ تناسبی با هم ندارند یا حتی مردی که دارای همسر و فرزند است.
شما نباید اجازه دهید نداشتن بکارت باعث از بین رفتن بقیه عمرتان شود.
افراد زیادی هستند که امروزه زن و مرد را با هم برابر می دانند و از انجا که خودشان قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته اند از همسرشان توقع باکره بودن ندارند .
شما بعد از مدتی زندگی در اجتماع و معاشرت با افراد مختلف و پیشرفت از نظر مالی و اجتماعی میتواند موردی مناسب برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک پیدا کنید.
حتی مجرد ماندن و داشتن آرامش اعصاب و به تنهایی زندگی کردن بهتر از یک ازدواج اشتباه ، بدون عشق و پر از دعوا و اعصاب خوردی است.
صحبت درباره باکره نبودن با خواستگارمان
از دست دادن بکارت میتواند دلایل مختلفی داشته باشد ، خواسته باشد یا ناخواسته .
اهمیت داشتن تفاهم فرهنگی ، اجتماعی، اخلاقی ، فکری و اعتقادی در ازدواج بسیار زیاد است و نبود این اشتراکات میتواند ازدواج را به شکست برساند.
اولین نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که اگر از نظر شما داشتن رابطه قبل از ازدوج مشکلی ندارد و برای رفع نیاز جنسی یا عاطفی خود وارد رابطه جنسی شده اید و بکارت خود را از دست داده اید ، از نظر فکری و فرهنگی دیگر هیچ سنخیتی با مردی که نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج و بکارت برایش مهم است ، ندارید.
بنابراین در اولین قدم خواستگاری که درباره باکره بودن و اهمیت نداشتن رابطه جنسی صحبت میکند را باید رد کنید. شما شباهت فکری و اعتقادی با یکدیگر ندارید و حتی در صورت پنهان کردن رازتان و ازدواج کردن ، بعدا به مشکلات زیادی بر خواهید خورد و ازدواج موفقی نخواهید داشت.
ازدواج شما با کسی موفقیت آمیز است که گذشته شما اهمیتی برایش نداشته باشد و بخواهید با ازدواج به هم تعهدی پایدار داشته باشید.
ولی در صورتی که بکارت شما به دلیل تجاوز ، اشتباه هنگام خودارضایی یا آسیب فیزیکی ایجاد شده باشد میتوانید در صورتی که علاقه متقابل بینتان ایجاد شده است قبل از مراسم بله برون در این مورد با شوهر آینده خود صحبت کنید و واقعیت را به او بگویید تا با چشمان باز وارد زندگی با شما شود و حق انتخاب داشته باشد.
نحوه صحبت با خواستگار درباره باکره نبودن
حرف زدن در مورد نداشتن بکارت در مراحل اولیه خواستگاری و قبل از این که شناختی از خواستگار یا خانواده اش بدست آورید ، کار اشتباهی است.
احتمال این که خواستگاری به ازدواج ختم نشود و در این بین اختلافات دیگری بوجود بیاید یا با شناخت بیشتر متوجه شوید که به درد هم نمیخورید بسیار زیاد است.
از آنجا که مسئله بکارت و رابطه جنسی یک مسئله خصوصی بین زوجین است ، با هم توافق کنید که در این باره حرفی به خانواده ها نزنید.
قبل از گفتن مشکل خودتان به صورت سربسته در مورد اتفاقاتی که مثلا در اینترنت خوانده اید یا برای شخصی روی داده است صحبت کنید تا از نظر واحساس خواستگارتان در این موارد آگاهی پیدا کنید.
در صورتی که موضع گیری بسیار شدید و احساسی داشت و دختر را مقصر و گناهکار میدانست و به نظرش چنین دختری لیاقت ازدواج با فردی مثل خودش را ندارد ، نیازی به بیان مشکلتان ندارید و میتوانید از او جدا شوید.
اگر واکنشی منطقی تر و بدور از احساسات داشت میتوانید بعد از مدتی در مورد مشکلی که برایتان پیش آمده است با او صحبت کنید و تصمیم را بر عهده خودش بگذرید.
اگر از شما جدا شد و نتوانست مسئله را قبول کند ، از او یا خودتان ناراحت نباشید . این مسائل ریشه در باورهای فردی و شخصیتی دارد که از کودکی در ما ریشه دوانده است.
دو نفر هنگام ازدواج و انتخاب شریک زندگی حق دارند فرد مقابل را براساس باورها و خواسته های خودشان انتخاب کنند تا بتوانند در کنارش احساس آرامش را تجربه کنند.
زندگی کردن در کنار مردی که نداشتن بکارت را برابر با مشکلات اخلاقی و بی عفتی میداند و بعد از فهمیدن واقعیت نظرش راجع به شما تخریب شود ، برای شما از جهنم بدتر است ، بنابراین جدا شدن قبل از ازدواج بهترین گزینه برای شماست.
با برخی مردان نمیتوانید در مورد نداشتن بکارت صحبت کنید چون آن ها بکارت را مساوی با نجابت شما می دانند:
- مردان مذهبی که رابطه محرم و نامحرم ، مشروع و نامشروع مرز بسیار دقیق و تعریف شده ای برایشان دارد.
- مردی که به خانواده ، مادر و سنت های قدیمی وابسته است.
- مردی که دائما ارتباطات شما ، رفت و آمد و تماس های شما را چک میکند.
- مردی که درباره گذشته شما پرس و جو می کند و به کنکاش در گذشته شما می پردازد.
- مردی که شکاک است و دید منفی دارد.
- مردی که به شما می گوید پاک زندگی کرده و همسری پاک می خواهد و رابطه جنسی قبل از ازدواج را مساوی ناپاکی می داند.
- مردی که توانایی مدیریت هیجانی و مهارت کنترل احساسات و حل مسئله را ندارد.
گردآوری : بخش زناشویی بیتوته
