بیژن طاهری با استقلال تحت عنوان مربی و سرپرست سابقه قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی را دارد. به بهانه آغاز دوباره دیدارهای رسمی استقلال و البته سالگرد درگذشت مرحوم پرویز دهداری سراغ بیژن خان رفتیم و با او صحبت کردیم:
پس از چند روز تعطیلی، استقلال دوشنبه شب از جدال مقابل پاختاکور دوباره وارد عرصه دیدارهای رسمی میشود. به نظرتان فضا برای آبیها متفاوت و البته امیدوار کننده خواهد شد؟
به نظرم برگزاری اردوی تدارکاتی استقلال در خارج از کشور یک تصمیم بسیار مهم و درست بود که در این مقطع برای استقلال گرفته شد. شک نداشته باشید تمرین در خارج از کشور و حضور در یک فضای بسته موجب همدلی بیشتر بازیکنان و مربیان میشود. این اردو شناخت کادرفنی جدید از شاگردان خود را به طرز قابل ملاحظهای افزایش میدهد و به نتیجهگیری مطلوب تیم کمک میکند. استقلال تیم بزرگی است و در تاریخ ۷۰ ساله خود بالا و پایین زیادی دید ولی به نظرم هیچ وقت مانند پاییز امسال این طوری گرفتار نشده بود. شکست مقابل الهلال هم اتفاق تلخ دیگری بود که بر مشکلات این تیم افزود اما امیدوارم دوشنبه شب با شکست دادن پاختاکور همه چیز برای اینکه استقلال به ریل پیروزی بازگردد، فراهم شود.
بعضی از هواداران استقلال معتقدند لیگ بیست و چهارم برای این تیم تمام شده و آنها فقط باید روی جام حذفی زوم کنند. نظر شما چیست؟
نه. هنوز چیزی تمام نشده است. هنوز دو سوم لیگ بیست و چهارم باقی مانده و ماه چند بازی ۶ امتیازی بسیار مهم پیش روی خودمان داریم. فراموش نکنید که جام حذفی فقط یک لحظه است و شاید اولین اشتباه به منزله آخرین حضور باشد. چه کسی فکر میکرد روز جمعه تراکتور از جام حذفی کنار برود اما این اتفاق رخ داد روی همین اصل قاطعانه معتقدم استقلال باید دقیقاً مثل سال ۹۶ رفتار کند. همان مقطعی که شفر آمد و این تیم بحران زده را نه تنها در لیگ برتر سوم کرد بلکه در جام حذفی نیز به مقام قهرمانی رساند و نتایج بسیار خوبی هم در لیگ قهرمانان گرفت.
سوم آذر سالگرد درگذشت مرحوم پرویز دهداری است. شما در دوره پرویز خان مهاجم تیم ملی بودید و گل بسیار حساسی هم مقابل کویت در اسفند ۶۵ به ثمر رساندید
من قبل از سرمربیگری پرویزخان هم به تیم ملی دعوت شده بودم و در بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ دهلی حضور داشتم. مرحوم دهداری اسمم را برای بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول نیز رد کرد ولی به خاطر سربازی نتوانستم بروم. بعد از آن مسابقات و ماجرای استعفای ۱۴ نفره یک روز هنگامی که برای تیم تهران ب در لیگ قدس بازی میکردم، ناگهان مرحوم دهداری را در داخل رختکن خودمان دیدم. ایشان به من گفت: بیژن قضیه سربازی ات به کجا رسید؟ گفتم: آقا تمام شد. دقیقاً پس از همان ملاقات بود که من را به اردوی تیم ملی دعوت کرد و برای بازی فوق العاده حساس مقابل کویت در پیکارهای انتخابی المپیک ۱۹۸۸ سئول راهی قطر شدیم. اوج جنگ بود و کویت جدا از اینکه به لحاظ فوتبالی تیم بسیار قدرتمندی محسوب میشد، خیلی هم به عراق کمک میکرد به همین خاطر پیروز شدن مقابل این تیم برای بچهها بسیار مهم بود. البته با توجه به جوان شدن تیم خیلیها فکر میکردند ما ۵ گل از کویت میخوریم و شکست بسیار تلخی را پذیرا میشویم اما خوشبختانه در اسفند سال ۶۵ با یک گل این تیم را شکست دادیم و گل را هم من زدم. گلی که به کویت زدم یک سال آرم برنامه ورزشی شبکه دوم بود.
یادتان میآید پس از پایان مسابقه پرویزخان در رختکن به شما چه گفت؟
وقتی داخل رختکن شدیم همه خوشحال بودیم ولی مرحوم دهداری از همه بچهها ایراد گرفت و گفت: "چرا پیراهن خودتان را با کویتیها عوض کردید؟ به چه حقی این کار را انجام دادید؟ آنها باید بیایند و با شما لباس عوض کنند نه اینکه شما سمت کویتیها بروید".
آیا واقعاً پرویز دهداری در تیم ملی دیکتاتور بود؟
ببین، در آن مقطع شرایط خانه همه ما هم کم و بیش فضا همین طوری بود. مثلاً در خانه خودمان هم باید طوری غذا میخوردیم که قاشق به بشقاب نخورد. در خانه خودمان هم باید حواسمان بود تا صندلی صدا نکند. در آن مقطع پدران ما هم نگاهی شبیه به مرحوم دهداری داشتند ولی این بنده خدا دیکتاتور نبود بلکه خیلی روی نظم تاکید داشت اما به جای خود منعطف هم بود. برای مثال وقتی اردوی ما در رزشگاه آزادی برگزار میشد، اوج جنگ و موشک باران بود به همین خاطر من خدمت ایشان گفتم: پرویزخان! مادر و خواهر من در خانه تنها هستند. مرحوم دهداری هم گفت بعد از تمرین نوبت عصر به خانه برو ولی صبح قبل از صبحانه به اردو برگرد و من این کار را میکردم. همین امر نشان داد که دهداری هر کجا که لازم بود، انعطاف هم به خرج میداد چون برای بچهها جدا از سرمربی، حکم پدر معنوی هم داشت.