مینا رضایی در نشست انتقال تجربه که به مناسبت هفته جهنی کارآفرینی در سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: در مسیر کارآفرینی باید از خواستهها و لذتها برای رسیدن به هدفی والا گذشت. کوچکترین حرکت اشتباه یا رفتار نادرست میتواند به خود و اطرافیان آسیب برساند و حتی برند و شرکت را از بین ببرد.
وی افزود: کارآفرین کسی است که میخواهد صدها نفر را برای یک هدف مشترک کنار هم جمع کند، بنابراین باید از آن جمعیت به وحدت برسد که این امر نیازمند مدیریتی توانمند، رهبری موثر و ویژگیهای برجسته انسانی است.
این کارآفرین ادامه داد: عشق به هدف را از مهمترین ویژگیهای کارآفرینی دانست و ادامه داد: کسی که کارآفرین است به هدف خود به حدی عشق میورزد که مفهومی به نام غیرممکن برای او وجود ندارد. او از بسیاری چیزها عبور میکند تا به هدفش برسد.
رضایی ادامه داد: بر اساس تجربههای سالیان در زمینههای پزشکی، صنعت و کارآفرینی و تحقیقات در حوزههای روانشناسی، ادبیات و فلسفه، بین هفت شهر عشق عطار و مسیر کارآفرینی شباهتهایی وجود دارد. طبق این تشابه، نخستین وادی عشق در هفت شهر عطار، وادی طلب است. کسی که عاشق میشود، میخواهد به آن شخص یا هدفی که دوست دارد، برسد و این شدت خواستن، آغازگر مسیر او است. مرحله دوم خود عشق است. در این مرحله، عشق به هدف چنان عمیق است که هدف به مانند یک بت برای فرد میشود و تمام زندگی او را دربرمیگیرد. وادی سوم، وادی معرفت است؛ عشقی که همراه با معرفت و علم باشد. عشقی که فاقد درایت باشد، به شکست منتهی میشود. یک عاشق عاقل است که میتواند مسیر را به خوبی مدیریت کند. مرحله چهارم، استغنا است. اصولاً کارآفرینان افرادی هستند که به دلیل عشق و توجه به هدف، از بسیاری مسائل همچون خانواده و دوستان جدا میشوند. مرحله پنجم، مرحلهای است که کارآفرین میفهمد تمام مسیر باید با توکل به خداوند طی شود؛ تلاش میکند و از خداوند یاری میگیرد تا به هدفش برسد. مرحله ششم، وادی حیرت است؛ جایی که کارآفرین از اتفاقات پیدرپی و ناممکنهایی که ممکن میشود، به شگفت میآید و مرحله آخر، وادی فقر است؛ جایی که همه به هیچ میرسند و فرد خود را نمیبیند. من این هیچ شدن را به زیبایی درون تعبیر میکنم؛ زیباییای که موجب ماندگاری فرد میشود. کسی که میخواهد موفق شود، باید این هفت مرحله را طی کند.
آغازی دوباره پس از سقوط
وی گفت: دلیل و آغاز کارآفرینی من، ورشکستگی بزرگی در زندگیام بود. تمام دارایی و زندگی مجللم یکشبه از بین رفت. این اتفاق سنگین، من را به شوکی عمیق فرو برد و توانایی صحبت کردن را از من گرفت. همسرم رفته بود و من با دو فرزندم تنها ماندم. در نهایت، از نو آغاز کردم. حتی وجهه اجتماعیام را نیز از دست داده بودم و تصمیم گرفته بودم دیگر کار نکنم، اما پدر و برادرانم که صاحب کارخانه بودند، برای جلوگیری از افسردگی من، تصمیم گرفتند مدیریت کارخانه خود را به من بسپارند. اینگونه شد که من، بهعنوان اولین و تنها زنی که به این کارخانه راه پیدا کرد، وارد این عرصه شدم.
رضایی افزود: در این کارخانه، واحد تحقیق و توسعه (R&D) را راهاندازی کردم و در زمینه اهداف توسعه پایدار سازمان ملل تحقیق کردیم. پس از سه سال پژوهش دریافتیم که آلودگی محیط زیست، شش علت اصلی دارد که نخستین آن، سیستم حملونقل فسیلی است. در این میان، فرزندم که با بیماری آسم دستوپنجه نرم میکرد، تأثیر زیادی بر پافشاری من بر این هدف داشت.
تلاش برای تحول و موفقیت
این فعال کارآفرینی بیان کرد: در ابتدا، پیشنهاد من به هیئت مدیره، شامل پدر و برادرانم و مدیران اصلی شرکت، جدی گرفته نشد. این مشکل بزرگی است که جامعه ما دارد؛ حرف زنان کارآفرین جدی گرفته نمیشود. حتی با اینکه دختر رئیس کارخانه و سهامدار شرکت بودم، باز هم حرفم مورد توجه قرار نمیگرفت. با وجود بیعدالتی، بیاعتنایی و حواشی، از هدفم دور نشدم. پس از پنج سال تلاش و تحمل سختیهای بسیار، موفق شدیم اولین خط تولید موتور برقی خاورمیانه را در ایران راهاندازی کنیم.
وی افزود: اکنون، خط تولیدی داریم که حدود دویست نفر از زندانیان استان اصفهان در آن مشغول به کار هستند و تعدادی از ناشنوایان نیز برای تست سیستم موتورسیکلت به کار گرفته شدهاند و با عشق کار میکنند. با وجود جایگاه اجتماعی خوبی که اکنون دارم، هنوز از حواشی و سنگاندازیها در امان نیستم، اما برای رسیدن به هدف، باید عاشق بود و با کسانی که سد راهاند، مبارزه کرد. هرچه عشق گستردهتر و ثمربخشتر باشد، مرحله حیرت آن عمیقتر خواهد بود، یعنی درها راحتتر به روی تو باز میشود و غیرممکنها بهتر ممکن میشود.
انتهای پیام