قد کوتاه یک ترانه؛ این شاعر مدیون « آسرایی» است

تابناک یکشنبه 11 آذر 1403 - 12:41

پرداختن به آشوب، نه از زاویه پرداختن به فریدون آسرایی است که در حوزه تخصص ما نیز نمی گنجد .
به گزارش سرویس فرهنگی تابناک؛ هدف این نوشته، تاملی در ترانه ای است که برای  آهنگ آشوب سروده شده است. ترانه ای که شانس بزرگش، خوانده شدن توسط آسرایی است تا ضعف هایش را بپوشاند.
لذا رضا لسانی حتما قدر فریدون آسرایی را می داند که قد کوتاه ترانه را با صدایش، تا آواز شدن، بالا کشیده است.
 
متن آهنگ آشوب 
حال دنیای من آشوب نبود بهتر بود
تا که طوفان به دلم دادی و رفتی آخر
قبل تو شعر نبود عاشق دیوانه کجا
نه دلی دلهره ای خاطره ای زخم آور
حال دنیای من آشوب نبود بهتر بود
و دلم دورترین جای جهان از احساس
تو چه کردی که هنوز از ته دل غمگینم
تو چه کردی که هنوز جنگ جهانی برپاست
من بی قرار این انتظار بارانی ام کرد
با هر قدم تنهایی ام را یادم آورد
با اینکه میدانم غمی اما کجایی
با بغض من نا محرمی اما کجایی
رفتنت کشت مرا خاطره ات کشت مرا
من به کابوس نبودنت سنجاق شدم
سرد و متروکه ترین جای جهان است دل من
جای خالی تو شد نقطه پایان خودم
حال دنیای من آشوب نبود بهتر بود
تاذ که پاییز رسید پنجره در هم کوبید
پای تردید به این خاطره ها باز شده
آه از این درد از غم از این بغض پلید
من بی قرار این انتظار بارانی ام کرد
با هر قدم تنهایی ام را یادم آورد
با اینکه میدانم غمی اما کجایی
با بغض من نا محرمی اما کجایی
 
* این ترانه به رسم معمول ترانه سرایی بندهایی دارد.
هر چند در مصراع سوم منتظر مصراعی مفهومی تر بودیم.چرا که مصراع اول و دوم و چهارم در همپایگی متوازن تری در ارائه هستند.
در بند دوم که مجدد مصراع اول تکرار شده است همچنان وزن بالا موجود است و در محتوا نیز ادامه دهنده ی همان حس و پیام است.
در ترانه های نوین نیز چند بند را برای ترانه مناسب تر می دانند.
در بند سوم وزن عوض می شود تا خواننده بتواند تغییر آهنگ و لحن را به صورت عینی اجرا کند و این خصیصه نیز امروزه رایج است.
در سه بیت آخر با سه وزن مختلف روبرو می شویم که احتمالا بنا به سفارش خواننده یا آهنگساز بوده تا بتوانند نوسانات آهنگی و اجرا را به میل مخاطب ارائه نمایند.
لذا این ترانه در سه بند و با چندین وزن سروده شده است.که زیاد شدنِ وزن ها در ترانه نیز موافق و مخالفانی دارد اما ممکن است اجرای خوب خواننده بتواند این ضعف را بپوشاند.
 
*  شعر سنتی و رسمی مبتنی بر وزن کمّی یا عروضی است و تساوی هجاهای هر مصراع لازم و ضروریست،اما در ترانه ممکن است این الزام وجود نداشته باشد و به جهت وجود آهنگ و اختیارات خواننده و آهنگساز ،تساوی هجاها ضرورت نداشته باشد که در نظردهی ها ،اگر این مورد را مد نظر قرار دهیم ،می توان به عنوان یک اختیار یا انتخاب ترانه سرا و خواننده تلقی کرد و جزو عیوب آن قلمداد نکرد.
در این ترانه نیز گاه این اتفاق در هجاهای سروده به تعدد افتاده است.
 
 
ترانه ای سفارشی برای آهنگ
*در این ترانه  گاه یک بیت دارای یک وزن است و گاه چهار بیت دارای یک وزن هستند . گاه دو بیت دارای وزنی دیگر هستند.
به جهت قاعده ترانه سرایی،تا به این حد تغییرات وزنی ممکن است به آشفتگی های هجایی بینجامد  اما همان گونه که قید شد احتمال این که آهنگساز یا خواننده ،از ترانه سرا خواسته اند بر اساس این آهنگ ،ترانه بسراید زیاد است و شاعر نیز ناچار از این مطالبه است.
 
* آنچه را نمی توان در نقد و نظر یک ترانه رد کرد ،ضعف و قوت ترانه است.یعنی ترانه هم باید طبق معیار تعریف شده ی خود،دارای ارزش گذاری باشد و سنجش های خوب و بد را داشته باشد.
تکرار برخی ابیات که همان بندگردان نام دارد را جزئی از تعاریف ترانه برشمرده اند که این ترانه نیز از آن بهره مند است.
به جهت چیدمان کلماتی و اِلمان های درونی و بیرونی در شعر و فضای عاطفی و تاثیرگذاری آن و خصوصا تشبیه که ترانه هم باید از آن بهره داشته باشد و همچنین ساختار،موضوع،محتوا،زیبایی شناختی و.... ،می توان ترانه را نقد نمود و ارزیابی کرد.
 
*لذا این ترانه به جهات مختلف که به برخی اشاره شد ترانه ی سطح ممتاز و بالایی نیست و حتی در برخی امور محتوایی سطح ضعیفی را یدک کشیده است.
مثلا
من بی قرار،این انتظار
یا
عاشق دیوانه کجا
یا
پنجره در هم کوبید
 
*ترانه در فضایی رئالیستی و غنایی سروده شده و در راستای یک محتواست تا بتواند رسالت اصلی که تاثیرگذاری بر مخاطب است را ایفا کند اما گاه نتوانسته پایان هر جمله ی کامل را با توازن در محتوا به پایان ببرد و پایان مصراع دچار ضعف می شود.
مثال
(حال دنیای من آشوب نبود)
چقدر خوب و دارای تاثیر و آمیخته با شاعرانگیست و البته زیبا.
اما
( بهتر بود) که در ادامه آمده است به تاثیرگذاری و همپایگی ابتدای مصراع نیست.
یا
(طوفان به دل دادی)
به جای
( طوفان به دل انداختن)
 
*تعقید معنایی در برخی ابیات وجود دارد
( تا که پاییز رسید،پنجره در هم کوبید)
ابتدای این جمله مطلوب است اما شاخه ی دوم آن هم به دلیل حذف ( را) و هم پیچیده شدن معنا به ضعف در ریتم های محتواییِ پایانی انجامیده است.
 
* برخی ابیات زیبا هستند و دارای شعریت و تاثیر هستند.
مثل
( من به کابوس نبودن تو سنجاق شدم)
یا بیت دوم شعر
و یا
(جای خالی تو شد نقطه ی پایان خودم)
 
*ترانه در محتوا با آمیختگی های گلایه مندانه ای آغاز شده و برای تاثیرگذاری بیشتر به مخاطب،ناکامی های مکرری که در بسیاری از ترانه ها باب شده است را واگویه می کند .
رفتنت کشت مرا
خاطره ات کشت مرا
بغض من
بغض پلید
غم
درد
بیقرار
نبودن تو
پاییز
آشوب
و....چاشنی های این تاثیر هستند و برای همین اثر بخشی آمده اند تا خواننده نیز بتواند آنها را منتقل کند.
 
قد این ترانه کوتاه است؛ «لسانی» مدیون صدای « آسرایی»
نمره ای نهایتا متوسط
* این ترانه را اگر بدون آهنگ و موسیقی و خواننده بررسی کنیم و آن را مکتوب نماییم نمره متوسطی دارد و نمی توان بعنوان اثری فاخر یا برجسته دانست و آشفتگی ها و ضعف هایش بارز می شود اما وقتی به موسیقی و خوانش می رسد این موارد مخفی می مانند و شاید برای همین است که ترانه را نباید همراه با موسیقی و آهنگ و خواننده نقد کرد و بلکه باید مستقل از این ها به بررسی آن پرداخت.
 
* برخی ترانه ها ممکن است توسط مخاطب استقبال شود اما از خاصیت های یک ترانه اصولی بی بهره اند و فقط خواننده توانسته آن را خوب اجرا کند و این ضعف ها را بپوشاند و در این ترانه نیز چنین اتقاقاتی در برخی بندها و بیت ها افتاده است.
کاملا مشخص است که این ترانه،مستقل نیست و سفارشی و مطابق آهنگ گفته شده است . 
نقد اصولی یک ترانه زمانی اساسی خواهد بود که ترانه مستقل و بدون موسیقی و آهنگ سروده شود.
ترانه قوی را هم اگر خواننده ای قوی اجرا کند ماندگار خواهد شد؛
مثل
ترانه "بوی عیدی" با اجرای فرهاد.
 
*ترانه مطلوب و خوانندگی مطلوب لازم و ملزوم همند و موجب ماندگار شدن. هستند
دلیل اصلی این که این ترانه دارای سطح متوسط رو به پایین است، خالی از عمقِ موضوع بودن است.به هر حال ترانه نیز باید معنا را واشکافی کند و در حد سطح و موضوعات سطحی باقی نماند تا بتواند گاه به عمق بیشتر برسد.
مثال:
در ترانه آیینی که در ردیف انواع موضوعات ترانه است بارها ترانه های خالی از عمق و کلام استواری شبیه این موارد را می شنویم که فی المثل مداح،در مدح حضرت ابوالفضل میخونه:
خوشگل آل علی عباسه،فدای ابرواتم
یوسف از زیبایی تو حیرونه،قربونیِ چشاتم 
با یه ضربه صد تا خصمو نا کار می کنی
تو چقد شجاعی آقا،قربون بازواتم
 
*درست است ترانه است و با خوانش و ریتم و یا موسیقی اجرا می شود اما چقدر نحیف و خالی از عمق و کلام درست است.
موضوعات عمیق در ترانه باید سهل و فارغ از پیچیدگی های خاص شعر معیار باشد که بستگی به قدرت شاعر دارد و این مورد به دخالت آهنگساز و خواننده ارتباطی ندارد.یعنی شاعر است که این عمق و شگرفی زبان را باید با بیان و زبانی ساده بسراید.
 
* با این که معتقدم ترانه با سه عنصر ملودی ،شعر و ریتم آمیخته است و بخش زیادی از نقد و نظر را با در نظر گرفتن این سه عنصر بررسی می کنیم باز هم با مختصر تاملی در این ترانه می توان دریافت که با ترانه ای متوسط الحال و با موضوعی تکراری که رو به معمول است مواجه هستیم .
این ترانه بیشتر از آن که توصیفی قوی در کلام داشته باشد کلمه چینی های عاطفی را داراست. حال آن که ترانگی در ترانه نیز باید مثل شاعرانگی در شعرِ معیار ،خود را نشان دهد.
چون ترانه را کلامی همراه با موسیقی می دانیم ( و ترانه را شعری همراه با موسیقی بر نمی شماریم،پس ترانه باید در نوع کلام به نوبه ی خود در کنار عرضه کردنی ساده و موثر، عمق کلامی داشته باشد که با توجه به تمامی مواردی که عرض شد معتقدم اجرای خواننده و آهنگساز قوی تر از اين ترانه است و ضعف های ترانه را تا حدی پوشش داده است.
نویسنده و منتقد؛ امیرمهرداد امیری

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.