به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، با اجرای پرستو احمدی و گروه موسیقی همراه او در یک کاروانسرا این سوال پیش آمد که مدیریت کاروانسراهای کشور بر عهده کیست؟ آیا ورود به کاروانسراها بدون هماهنگی با وزارت میراث فرهنگی امکان پذیر است؟
شهاب طلایی شکری ، مدیرعامل صندوق توسعه و احیا اماکن تاریخی کشور به خبرنگار اجتماعی رکنا با بیان اینکه تاکنون مشخص نشده که محل کاروانسرایی که این کنسرت فرضی در آن برگزار شده است کجاست. تقریبا شبیه کاروانسرای انجیر اردکان ولی قطعی نیست این چنین به سوالات دیگر پاسخ داد: بسیاری از کاروانسراها و حمامهای تاریخی کشور به دلیل عدم تعیین تکلیف در زمینه مالکیت و نبود برنامههای حفاظتی مناسب، در حال تخریباند. ایران دارای ۷۰۰ کاروانسرای تاریخی متعلق به دورههای مختلف، بهویژه دوران صفویه است. از میان حدود ۱۰۰۰ کاروانسرای ساخته شده در آن دوره، تنها ۷۰۰ بنا باقیمانده است، اما به دلیل کمبود بودجه، اختلافات حقوقی و نبود هماهنگیهای میانبخشی، بسیاری از این بناها یا رها شدهاند یا در حال فروپاشی تدریجی هستند.
وی در ادامه گفت : وضعیت حمامهای تاریخی کشور نیز بحرانی است. طبق آمار، ایران دارای ۲۰۰۰ حمام تاریخی ثبت شده است که از این تعداد، بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد آنها تحت مالکیت سازمان اوقاف قرار دارند. با این حال، اکثر این حمامها بهدلیل تعارضات قانونی، عدم نظارت کافی و اختلافات در مالکیت، بلااستفاده و در حال تخریب هستند. بهویژه حمامهایی که در مناطق روستایی یا کمتر توسعهیافته قرار دارند، بیشتر در معرض نابودیاند. این در حالی است که این حمامها نهتنها از نظر معماری بلکه از لحاظ فرهنگی و تاریخی نیز از ارزشهای بیبدیلی برخوردارند و بسیاری از آنها هنوز هیچگونه مستندسازی دقیقی راجع به وضعیت فعلیشان ندارند.
شهاب طلایی با گفتن از اینکه بهطور خاص، ایران دارای ۱۹ هزار تپه تاریخی و ۱۴ هزار اثر ثبت ملی است، اما از این تعداد، تنها تعداد محدودی تحت مالکیت رسمی وزارت میراث فرهنگی قرار دارند ادامه داد: حفاظت از این حجم عظیم میراث تاریخی با روشهای موجود غیرعملی است. برای نمونه، اگر بخواهیم فقط ۱۹ هزار تپه تاریخی کشور را با نیروی انسانی محافظت کنیم، نیازمند استخدام حداقل ۴۰ هزار نیروی حفاظتی خواهیم بود، که چنین بودجه و زیرساختی نه در حال حاضر فراهم است و نه در آیندهای نزدیک قابل تصور است.
وی همچنین بیان کردند که بخش اعظمی از آثار تاریخی، از جمله کاروانسراها و حمامها، نهتنها مورد حفاظت اصولی قرار نگرفتهاند، بلکه به حال خود رها شدهاند. نمونههای بسیاری وجود دارد که در آن حمامهای تاریخی با صرف هزینه برای مرمت، دوباره بهدلیل اختلافات حقوقی با اوقاف یا دیگر ادعاهای مالکیت بلااستفاده ماندهاند. بهدلیل این وضعیت، تعداد زیادی از حمامها و کاروانسراهای مرمتنشده، اکنون در وضعیت تخریب کامل قرار دارند و برخی حتی در آستانه فروپاشیاند.
درخصوص وضعیت کاروانسراها، اشاره شد کرد: بسیاری از ۷۰۰ کاروانسرای تاریخی کشور به دلیل عدم وجود مالکیت رسمی مشخص میان وزارت میراث فرهنگی، سازمان اوقاف یا افراد بومی، با چالشهای حقوقی جدی مواجهاند. برای مثال، در مواردی نظیر کاروانسرای برازجان یا ماهیدشت، صندوق احیا مدیریت این بناها را به بهرهبرداران خصوصی واگذار کرده است، اما به دلیل ارائه اسناد وقفی از سوی سازمان اوقاف یا ادعاهای بومیان، روند بهرهبرداری و حفاظت به بنبست خورده است.
طلایی با تاکید بر اهمیت حفاظت مردمپایه به عنوان یک رویکرد پایدار، افزود: جلب مشارکت مردمی و تقویت حس تعلق محلی یکی از مهمترین ابزارها برای حفاظت از این میراث است. بهویژه در مناطقی که آثار تاریخی مانند حمامها و کاروانسراها وجود دارند، میتوان با افزایش آگاهی و دانش عمومی، به حفاظت پایدار و استفاده بهینه از این بناها کمک کرد.این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که نبود اسناد مالکیتی مشخص برای آثار تاریخی، یکی از اصلیترین موانع در مسیر حفاظت از میراث ملی است. با توجه به تعداد زیاد کاروانسراها، حمامها و دیگر آثار تاریخی در کشور، وزارت میراث فرهنگی نیازمند همکاری نزدیک با سایر سازمانها نظیر اوقاف و نیز ایجاد چارچوبهای حقوقی مطمئن برای واگذاری بهرهبرداریهاست تا از بروز مشکلات مشابه جلوگیری شود.در نتیجه، اگرچه برنامهریزیهایی برای واگذاری مدیریت این آثار به بخش خصوصی صورت گرفته، اما در بسیاری موارد به دلیل تعارضات قانونی و نبود چارچوبهای مالکیتی شفاف، بناهای ارزشمند کشور همچنان در معرض تخریب و نابودی قرار دارند.
در این شرایط به خاطر بودجه ای که برای حفاظت وجود ندارد آثار باستانی به طور گسترده در حال ویرانی هستند برای جلوگیری از این تخریب تلخ چه برنامه ای در وزارت میراث فرهنگی وجود دارد؟ شهاب طلایی اینگونه گفت:واقعیت این است که کشور ما دارای حدود ۱۹ هزار تپه ثبتشده به عنوان آثار ملی است. برای حفاظت از هر یک از این تپهها، نمیتوان تنها به ایجاد فنس یا استقرار نیروهای حفاظتی تکیه کرد؛ چرا که چنین برنامهای، نه از لحاظ هزینهای برای دولت امکانپذیر است و نه از نظر اجرایی منطقی. در حال حاضر، اگر تنها دور هر کدام از این تپهها فنسکشی شود، هزینهای بالغ بر شش تا هفت هزار میلیارد تومان به همراه خواهد داشت. با این وجود، اگر حفاظت مردمی و مشارکت جامعه محلی در این فرآیند لحاظ نشود، احتمال وقوع سرقت یا تخریب در بازه زمانی کوتاهی همچنان وجود خواهد داشت.بنابراین، باید پذیرفت که حفاظت از میراث فرهنگی، الزاماً به معنی افزایش تعداد نیروهای حفاظتی نیست. این کار روشی پایداری برای حفاظت به شمار نمیرود. بلکه مشارکت و آگاهیبخشی جامعه محلی، به ویژه افرادی که در اطراف این آثار زندگی میکنند، نقشی کلیدی دارد. مثلاً یک تپه باستانی در یک روستای کوچک، یا یک کاروانسرای تاریخی که در میان مسیرهای جادهای قرار گرفته، تنها با حمایت مردمی به صورت پایدار میتواند حفظ شود. مردمان محلی، به عنوان نخستین و مهمترین حافظان میراث فرهنگی، نقشی بیبدیل در این زمینه دارند.
همانطور که گفتید به طور خاص، کشور ما علاوه بر تعداد زیاد تپههای باستانی، دارای بیش از دو هزار حمام تاریخی نیز است که بیشتر آنها تحت مالکیت و مدیریت سازمانهایی مانند اوقاف قرار دارند. چالشهای مرتبط با تعدد و تنوع مالکیت این آثار نیز از جمله عواملی است که حفاظت از آنها را پیچیده میکند بریا خروج از این چالش چه فکری شده است؟ طلایی اینگونه پاسخ داد: چالش همچنان پا برجاست .برای مثال، حمامهای تاریخی گاه به صورت مزایدهای به اشخاص حقیقی یا حقوقی واگذار میشوند تا بازسازی و احیای آنها انجام گیرد. اما در برخی موارد، اختلافات حقوقی ناشی از مالکیت یا کاربری آنها باعث میشود که این بناها در روند بازسازی متوقف شوند. برای نمونه، در برخی استانها مشاهده شده است که اوقاف به دلیل وقفی بودن بخشی از ملک مجاور به این بناها، شکایاتی مطرح کرده و روند افتتاح این آثار را با چالش مواجه ساخته است.
وی تاکید داشت: به نظر میرسد مشکل اصلی، نبود یک برنامه جامع برای حفاظت مشارکتی است. باید بر این نکته تأکید کرد که مشارکت جوامع محلی و توانمندسازی آنها، نهتنها به کاهش هزینههای حفاظتی منجر خواهد شد، بلکه احتمال تخریب و حفاریهای غیرمجاز را نیز به شکل چشمگیری کاهش میدهد. این رویکرد همچنین میتواند حس تعلقخاطر و مسئولیتپذیری نسبت به میراث فرهنگی را در میان مردم تقویت کند.
وی در مورد اینکه در برخی کشورها، مانند ترکیه، تجربه نشان داده که این نوع مشارکت تا چه اندازه میتواند موفق باشد. به طور مثال، کاروانسراهای تاریخی در مناطق روستایی ترکیه به عنوان مراکزی برای برگزاری جشنوارههای محلی، بازارچهها و مراسمهای گوناگون استفاده میشوند. اما در کشور ما، چنین سازوکاری به دلیل محدودیتها و ضوابط موجود کمتر اجرایی شده است با توجه به قوانین کشور چه راهکاری وجود دارد؟ طلایی اینگونه گفت: رویکرد حفاظت پایدار در کشور ما نمیتواند صرفاً متکی بر افزایش نیروی انسانی یا تجهیزات حفاظتی باشد. لازم است در برنامههای مدیریتی، حساسیتهای جوامع محلی ارتقا یابد و آنها به صورت فعال در فرآیند حفاظت شرکت داده شوند. بدون شک، مشارکت مردمی همراه با برنامهریزی مناسب میتواند راهکاری موثر و پایدار برای حفظ و بهرهبرداری از میراث فرهنگی غنی کشورمان باشد.