فرارو- بدون شک اصطلاح تجدید نظر خواهی را بارها شندیده اید، اما شاید با معنا و مفهوم آن به طور دقیق آشنا نباشید و ندانید که چه زمانی میتوانید از دادگاه درخواست تجدید نظر کنید. در این نوشتار معنا و مفهوم تجدید نظر و اوصاف آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
به گزارش فرارو، تجدید نظر در لغت به معنای مورد بررسی مجدد قرار دادن است مفهوم اصطلاحی تجدید نظر هم از معنای لغوی آن دور نمانده است و به معنی دوباره قضاوت کردن امری است و به نوعی به معنای بازبینی اعمال دادگاه نخستین است؛ بنابراین اعتراض به رای صادره از دادگاه نخستین و درخواست رسیدگی مجدد به تمام یا بخشی از دعوا از دادگاه تجدید نظر را تجدید نظر خواهی میگویند.
۱- تجدید نظر از طرق عادی شکایت از آرا محسوب میگردد بنابراین اصولاً محدود به جهات خاص و موضوعات خاصی نیست البته توجه به این نکته ضروری است که قانون گذار آرا قابل تجدید نظر را در قانون تعیین کرده است.
۲- تجدید نظر در شمار روشهای اصلاحی شکایت از آرا است روش اصلاحی روشی است که به موجب آن دادگاه دیگری غیر از دادگاه صادر کننده رای، رای صادره را مورد بررسی و رسیدگی مجدد قرار میدهد.
۳- تجدید نظر دارای اثر تعلیقی است منظور از اثر تعلیقی آن است که تا وقتی که نتیجه تجدید نظر مشخص نشود حکم صادره از دادگاه نخستین اجرا نمیگردد.
۴- تجدید نظر دارای اثر انتقالی است منظور از اثر انتقالی آن است که پرونده با تمام جوانب آن به یک مرحله دیگر منتقل میگردد.
مطابق ماده ۳۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی رای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است، مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد. آرای قابل تجدیدنظر در مواد ۳۳۱ و ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی ذکر گردیده است که به شرح ذیل میباشد:
۱- احکام صادره در دعاوی مالی
به موجب بند الف. ماده ۳۳۱ قانون آئین دادرسی مدنی احکام صادره در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون ریال بیشتر باشد، قابل تجدید نظر است.
بنابراین در مواردی که خواسته پول رایج ایران باشد، چنانچه مبلغ مزبور بیش از سه میلیون ریال باشد، حکمیکه در این دعوا صادر میگردد، قابل تجدید نظر خواهد بود، حتی اگر حکم بر بیحقی خواهان صادر شده باشد به عنوان مثال خواسته شما در دادخواست مبلغ یکصد میلیون ریال است، اما در نهایت دادگاه حکم بر بیحقی شما صادر میکند در این مثال، چون خواسته بیش از سه میلیون ریال بوده حکم صادره قابل تجدید نظر است.
حال اگر خواسته پول رایج نباشد خواهان باید خواسته خود را تقویم و در دادخواست قید کند که این مبلغ همان بهای خواسته است. تعیین بهای خواسته در دعاوی مالی ضرورت دارد. بهای خواسته از لحاظ میزان هزینه دادرسی و تجدید نظر خواهی موثر است تعیین بهای خواسته در واقع به مفهوم مشخص کردن ارزش ریالی یا تقویم آن به وجه رایج کشور است.
توجه به این نکته ضروری است که بهای خواسته ربطی به میزان خواسته ندارد به عنوان مثال ممکن است خواسته فرد اتومبیلی به مبلغ سه میلیارد ریال باشد و خواهان بهای خواسته را کمتر از سه میلیون ریال تعیین نموده باشد که در این حالت دعوا قابل تجدید نظر نخواهد بود.
در واقع چنانچه مبلغ مورد نظر بیش از سه میلیون ریال باشد حکمی که در این دعوا صادر میگردد قابل تجدید نظر است حتی اگر نهایتاً آنچه که خوانده به آن محکوم میشود سه میلیون ریال یا کمتر باشد.
کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی قابل تجدید نظرخواهی است. دعوای غیر مالی دعوایی است که اجرای موضوع آن برای خواهان حقی را که مستقیماً قابل مبادله با پول باشد، نمیدهد. مانند نکاح، نسب، طلاق و …
احکام راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدید نظر باشد قابل تجدید نظر است احکام راجع به متفرعات دعوا مثل هزینه دادرسی، حق الوکاله وکیل، خسارات ناشی از تاخیر در ادای دین و… است.
در واقع منظور از متفرعات دعوا حقوقی است که افزون بر اصل خواسته قابل مطالبه میباشد و این مطالبه مستلزم اقامه دعوای مستقل نباشد و به صرف درخواست آن در دادخواست قابل رسیدگی باشد.
مطابق ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی قرارهای زیر در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدید نظر باشد، قابل تجدید نظر است:
۱- قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواستی که از دادگاه صادر شود.
۲- قرار رد دعوا
۳- قرار سقوط دعوا
۴- قرارعدم استماع دعوا
اگر رای دادگاه نخستین قابل تجدید نظر باشد اصحاب دعوای مرحله نخستین یعنی خواهان و خوانده دعوای نخستین علی الاصول حق تجدید نظر خواهی خواهند داشت البته هر یک از اصحاب دعوای نخستین در صورتی میتوانند تجدید نظر خواهی نمایند که کلاً یا جزئاً در دعوای مرحله نخستین محکوم شده باشند.
علی القاعده دخالت اشخاص ثالث به عنوان اصحاب دعوای تجدید نظر ممنوع است، چون در مرحله تجدید نظر نسبت به امری که در مرحله نخستین مورد رسیدگی قرار گرفته است قضاوت میشود، اما در موارد استثنایی دخالت اشخاص ثالث در مرحله تجدید نظر پذیرفته شده است.
به موجب ماده ۳۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی مهلت درخواست تجدید نظر اصحاب دعوا برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ۲ ماه از تاریخ ابلاغ رای یا انقضای مدت واخواهی است.
به موجب ماده ۳۴۰ قانون آیین دادرسی مدنی محکوم علیه میتواند در صورت وجود جهات عذر موجه دادخواست تجدید نظر را پس از مهلت مقرر قانونی نیز تقدیم کند.
در این صورت دادخواست تجدید نظر باید همراه با بیان عذر موجه تجدید نظر خواه و دلیل آن باشد و به دادگاه صادر کننده رای نخستین تقدیم گردد دادگاه در صورت احراز وجود عذر موجه قرار قبولی دادخواست تجدید نظر را صادر کند.
به موجب ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی جهات عذر موجه عبارتند از:
۱- بیماری که مانع حرکت است.
۲- فوت یکی از والدین یا همسر یا فرزندان
۳- حوادث قهری از قبیل: سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست در مهلت مقرر ممکن نباشد.
۴- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست را تقدیم نمود.
به موجب تبصره ۲ ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی چنانچه دادخواست تجدید نظر خارج از مهلت قانونی تقدیم شود به موجب قرار صادره از سوی دادگاهی که دادخواست به آن تقدیم شده است رد میگردد این قرار ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است.
دادخواست تجدید نظر را به هر یک از مراجع ذیل میتوان تقدیم کرد:
۱- دفتر شعبه دادگاه بدوی صادر کننده رای
۲- دفتر کل دادگاه تجدید نظر استان
۳- دفتر زندان یا بازداشتگاه برای اشخاصی که در زندان یا بازداشت هستند.
اگر دادخواست به دفتر کل دادگاه تجدید نظر استان یا به دفتر زندان یا بازداشتگاه تقدیم شود آن مراجع باید دادخواست را ثبت و سپس به دفتر شعبه بدوی صادر کننده رای ارسال کنند.
اگر دادخواست کامل باشد مدیر دفتر دادگاه نخستین یک نسخه از آن را برای تجدید نظر خوانده ارسال مینماید وی برای ارائه لایحه دفاعیه ۱۰ روز مهلت دارد پس از انقضای این ۱۰ روز پرونده به دادگاه تجدید نظر ارسال میشود حتی اگر تجدید نظر خوانده پاسخی ارائه ننموده باشد.
موارد زیر باید در دادخواست تجدید نظر قید گردد:
۱- نام و نام خانوادگی و اقامتگاه تجدید نظر خواه و وکیل وی
۲- نام و نام خانوادگی و اقامتگاه تجدید نظر خوانده
۳- شماره رایی که از آن درخواست تجدید نظر شده
۴- شماره شعبه و نام دادگاه صادر کننده رای
۵- تاریخ ابلاغ رای
۶- اگر دادخواست تجدید نظر توسط نماینده محکوم علیه تقدیم شده باشد مثل وکیل وی، نماینده باید تصویر سندی را که نشان دهنده سمت وی است را به دادخواست ضمیمه کند.
۷- ادله و منضمات تجدید نظر خواهی
۱- شرایطی که ضمانت اجرای آن رد فوری دادخواست است: در صورتی که مشخصات تجدید نظر خواه از قبیل: نام و نام خانوادگی و اقامتگاه وی در دادخواست معین نشده باشد و معلوم نباشد که دادخواست دهنده چه کسی است یا اقامتگاه او معلوم نباشد و پیش از پایان مهلت تجدید نظر تکمیل نگردد پس از پایان مهلت تجدید نظر دادخواست مزبور رد میگردد.
قرار مزبور به دیوار دادگاه الصاق میگردد و ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ الصاق قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است مدت اعتراض در صورتی که تجدید نظر خواه مقیم خارج از کشور باشد به ۲ ماه افزایش مییابد.
۲- شرایطی که ضمانت اجرای آن توقیف دادخواست است: ممکن است نقص دادخواست تجدید نظر به دلیلعدم رعایت سایر موارد باشد در این حالت مدیر دفتر خطاب به دادخواست دهنده اخطار رفع نقص صادر و به او مهلت ۱۰ روزهای برای رفع نقص میدهد در صورتعدم رفع نقص در مهلت مقرر قرار رد دادخواست تجدید نظر صادر میگردد این قرار ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است.
دادگاه تجدید نظر به موضوعی میتواند رسیدگی کند که دارای هر دو شرط ذیل باشد:
۱- توسط دادگاه بدوی مورد رسیدگی و صدور رای واقع شده باشد.
۲- نسبت به آن اعتراض و درخواست تجدید نظر خواهی شده باشد.
با توجه به امکان تبادل لوایح در مرحله تجدید نظر تشکیل جلسه در این مرحله ضروری نیست و بستگی به صلاح دید قضات دارد بنابراین با توجه به امکان دفاعیات کتبی نیازی به تشکیل جلسه نیست.