احتمال اینکه رابطه ایران و ترکیه رو به وخامت بگذارد زیاد است. این در حالی است که رابطه دو کشور از زمان تاسیس ترکیه تا کنون نسبتا خوب بوده و ایران مشکلات زیادی را در رابطه با آنکارا تجربه نکرده است.
رابطه خوب ایران و ترکیه بیش از هر چیز محصول تدبیر سیاستمداران خبره ای بوده که در ابتدای قرن 20 تلاش کردند بنای دیپلماتیک مستحکمی از قلب جنگ های ایران و عثمانی بسازند. در راس این دیپلمات ها محمد علی فروغی قرار دارد. فروغی یکی از بزرگترین دیپلمات های ایران نوین است که نقش برجسته ای در بهبود رابطه ایران و ترکیه داشت و با تلاش زیاد توانست جلوی تکرار جنگ های ایران و عثمانی را بگیرد.
محمد علی فروغی که تاثیر بسیار زیادی در به قدرت رسیدن رضاشاه داشت و مدتی هم نخست وزیر او بود، پس از ترک میز نخست وزیری به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت کرد و پس از آن، مدتی به عنوان دیپلمات و سفیر در کشورهای مختلف مشغول فعالیت گردید. یکی از پست های او ریاست سفارت ایران در ترکیه بود.
فروغی در سال 1306 برای حل اختلافات مرزی ایران و ترکیه، به سمت سفیر کبیر ایران، به آن کشور فرستاده شد. فروغی در زمان حضور در ترکیه توانست اختلافات تهران و آنکارا را رفع کند. با این حال، این تنها ثمره سفر فروغی به ترکیه نبود. مرد تیزهوش سیاست ایران توانست شناختی نسبتا دقیق از دولت جدید ترکیه، اهداف و برنامه های بلندمدت و کوتاه مدت این کشور به دست آورد.
تنها مدت کوتاهی از حضور فروغی در کنسولگری ایران در ترکیه نگذشته بود که او نامه ای به نخست وزیری نوشت و در آن نامه از نخست وزیر خواست اهداف و تکالیف او را شرح دهد. او در این نامۀ محرمانه که متن آن مدتها بعد فاش شد، توصیفی کلی از وضعیت ترکیه، برنامه های آتی آن و به خصوص دیدگاه آنکارا در رابطه با ایران و آینده روابط دوجانبه آنها ارائه می دهد.
این نامه به خوبی می تواند مشکلات امروز ایران و ترکیه را بیان کند و با وجود تغییرات وسیعی که در ایران و ترکیه و منطقه رخ داده، همچنان راهگشا است.
وضعیت کردها و رابطه اجباری ایران و ترکیه
فروغی در نامه ای محرمانه که در تاریخ دوم آذر 1306 (24 نوامبر 1927) نوشته شده، به رئیس الوزرای وقت (یا شاید وزیر امور خارجه وقت ایران) از وضعیت ترکیه جدید به رهبری آتاتورک می نویسد و می گوید که ترکیه جدید سخت به دنبال یکدست سازی نژادی است. فروغی می گوید پروژه آتاتورک در ادامه پروژه «ترکان جوان» قرار می گیرد. ترکان جوان توانستند ارمنی ها را تمام (حذف) کنند (مقصود فروغی نسل کشی ارامنه در طول جنگ جهانی اول است) و یونانی ها را نیز از اراضی ترکیه اخراج کردند. حالا هم به دنبال حذف کردها هستند. اما برای این هدف احتیاج به کمک ایران دارند و همین مساله باعث شده به ایران نزدیک شوند.
فروغی تاکید دارد که رابطه ایران و ترکیه به مساله کردها گره خورده است اما رویکرد این دو کشور نسبت به کردها متفاوت است. ترک ها به دنبال حذف کردها هستند اما قادر به این کار نیستند و به علت مسلمان بودن و قوی بودن کردها و آسیایی بودن آنها نمی توانند همان بلایی را سرشان بیاورند که سر ارمنی ها آوردند. به همین دلیل، از ایران کمک می خواهند و به دنبال شریک هستند. اما ایران نباید به دام ترک ها بیفتد. ایران باید با ملاطفت و مهربانی با کردها برخورد کند و بدین گونه جلوی توطئه انگلیسی ها یعنی «استقلال کردستان» را بگیرد. فروغی تاکید می کند که قرابت فرهنگی ایران با کردها زیاد است و به همین دلیل، می تواند کردها را جذب «ایران» کند. این موهبتی است که ترکیه از آن برخوردار نیست.
فروغی در این رابطه می نویسد: «ما باید در هر حال، به فکر کردستان خودمان باشیم و اگر حقیقتا ممکن بود ترکان را با خودمان همدست کنیم اما نه برای مضمحل و منقرض کردن اکراد؛ چه این خیال خامی است بلکه به مهربانی و ذی علاقه ساختن آنها به دولت ایران و تربیت کردن آنها به تربیت ایرانی و این کار برای ما سهل تر است تا برای ترکیه، زیرا که کردها از زبان و نژاد ایرانی هستند و الان کسانی که می خواهند غیرت ملی در آنها ایجاد کنند به شاهنامه و داستان جمشید و فریدون متوسل می شوند. اگر ماموران دولت ایران قدری عاقل باشند و طمع را هم کم کنند و دست تعدی و اجحاف را از سر اکراد کوتاه نمایند و فی الجمله حسن تدبیری به خرج دهند اقل مطالب این است که بین کرد و فارس خصومت و کینه نخواهد بود.»
تهدیدات ترکیه برای ایران/ از قدرت هوایی تا نفوذ در آذربایجان
فروغی سپس به اهداف بلندمدت ترکیه در رابطه با ایران می پردازد. دیپلمات مشهور ایرانی در نامه اش می نویسد که ترک ها در حال حاضر هیچ طمعی در رابطه با خاک ایران ندارند و اگر قرارداد (پروتکل) 1913 ایران و عثمانی را نقض کرده و به دنبال توافقی جدید هستند، به این علت است که می خواهند نشان دهند هیچ علقه ای به عثمانی ندارند و به دنبال توافق جدیدی هستند.
فروغی در ادامه می گوید «{البته} هیچ اطمینان نمی دهم که هیچ وقت آنها نسبت به خاک ایران لااقل آذربایجان طمع نداشته باشند». دیپلمات ایرانی تاکید دارد که ترک ها اگر قوی شوند ممکن است تلاش کنند از طریق آذربایجان در ایران نفوذ کنند اما در حال حاضر، قدرتمند نیستند و آنقدر مشکلات داخلی دارند که وقت درگیری خارجی ندارند.
فروغی سپس تهدیدات بالقوه ترکیه را ذکر می کند. یکی از مهم ترین تهدیدات بالقوه ترکیه برای ایران، جمعیت روبه افزایشش است. فروغی می نویسد: «جمعیت ترکیه به واسطه سرشماری اخیر معلوم شد امروز 14 میلیون است و تا ده پانزده سال دیگر 20 میلیون می شود و اگر تا آن وقت دولت ترکیه از کارهای داخلی خود فارغ شد و سیاست خارجی هم اجازه بدهد، در کمال سهولت دولت، چند صد هزار نفر قشون برای ایران راه می اندازد و کرد و فارس و هر چه در جلو باشد، می مالد، بلکه همان کردهایی که امروز اسباب کار خود می دانیم آلت مقاصد آنها خواهند شد.»
خطر دیگر ترکیه «قدرت هوایی» آن است. فروغی می نویسد: «دولت ترکیه به شدت مشغول ازدیاد قوه هوایی است و امروز قریب پانصد طیاره دارد و نظر به اینکه روز به روز بر اهمیت قوه هوایی در جنگ های آینده افزوده می شود این مساله خیلی قابل توجه است.»
خطر دیگری که فروغی آن را جدی می گیرد «نفوذ در افغانستان» است. او می نویسد: «استنباط می کنم که ترکها در ازدیاد نفوذ خود در افغانستان نیز اهتمام و ظاهرا موفقیت دارند و قشون افغانستان امروز در تحت تعلیم و نفوذ صاحب منصبان ترک است و عن قریب ممکن است قوه افغانستان هم قابل ملاحظه شود و اگر روزی خدای نخواسته ترکها نسبت به ما سوء قصدی داشته باشند، افغان ها برای آنها همدست خوبی بشوند و نباید از نظر دور داشت که افغانستان محتاج و طالب دسترسی داشتن به دریا است و ممکن است طمع سیستان و بلوچستان ما را داشته باشد.»
البته فروغی تاکید می کند که این خطر کوتاه مدت نیست و احتمالا ترکیه در بلند مدت به دنبال تحقق آن باشد: «پس ملاحظه می فرمایید که بنده چنان خوشبین نیستم. مع هذا مخاطره را نزدیک نمی دانم و عقیده دارم که الان در سر نزاع سرحدی، ترک ها نمی خواهند از خاک ما چیزی بربایند...»
راه مقابله با تهدید ترکیه از نظر فروغی
فروغی در نامه خود راه مقابله با ترکیه و اهداف بلند مدتش را تقویت جبهه داخلی و نزدیکی «دولت به ملت» می داند. تقویت بنیان های ملی از مهم ترین اهداف فروغی در طول فعالیت سیاسی اش بوده است که در این نامه نیز بدان اشاره می شود: «به عقیده بنده امیدی که ما در آتیه باید داشته باشیم: اولا در داخله به حسن سیاست و اداره خودمان است که دوایر کشوری و لشکری ما چنانکه باید جریان صحیح داشته باشد و مردم مرفه و خرسند بوده و به دولت خود علاقه داشته باشند و بهانه به دست کسی ندهند و اگر هم خطری پیش بیاید، عموم ملت برای دفع خطر، حاضر جهت فداکاری باشند. ثانیا در خارجه به حسن روابط با دول و ذیعلاقه ساختن آنها به بقاء و سعادت ملت ایران است که اگر دولتی خیال کج نسبت به ما کند، سایرین احساسات موافق {با ما} داشته باشند و ... »
فروغی در ادامه می نویسید: «و یک دلیل اینکه بنده اصرار به عضویت ایران در جامعه ملل و مشارکت صمیمی در عملیات آن دارم همین است و این قضیه در زندگی ملل تاثیر قوی دارد.»
بازخوانی این تحلیل و توصیه تاریخی، در شرایط امروز که پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه، روابط تهران و آنکارا بار دیگر تنشآلود شده، میتواند مفید باشد.
منبع: خبر فوری