به گزارش "ورزش سه"، شب گذشته تیم فوتبال سپاهان با غلبه بر پرسپولیس، رقیب دیرینه خود در دیدار منتسب به ال کلاسکوی فوتبال ایران، توانست فاصله خود را با تراکتور صدرنشین با یک امتیاز حفظ کرده، و تنور رقابت مدعیان را بیش از پیش داغ نگه دارد.
سپاهان که پس از استعفای مورایس در مقطعی، عملکردی ناموزون و نامطلوب را از خود به نمایش می گذاشت؛ با جذب پاتریس کارترون، به جمع مدعیان بازگشت و حالا انتظار می رود روزهای خوشی در انتظار این تیم و هوادارانش باشد.
به جهت پیروزی میزبان، و تحلیل تفکرات مربی تازه وارد، آنالیز فنی این دیدار به تیم سپاهان اختصاص دارد.
سپاهان بازی را با آرایش پایه 1-4-1-4 آغاز کرده است. البته آزادی عمل محمد کریمی گاها ساختار تیم را با دو هافبک پست 6 نیز نشان می دهد.
سپاهان در اکثر مواقع برای شکستن پرس سرخ پوشان، با اضافه شدن استیون انزونزی به دو مدافع میانی، خط سه نفره تشکیل می دهد. این کار اغلب امروزه در فوتبال مدرن، برای پرس شکنی حریفانی که با دو مهاجم مرکزی فشار می آورند، انجام می شود.
در همین موقعیت محمد کریمی نیز عقب تر می آید و در فضای بین خطوط تیم پرسپولیس یعنی خط فشار (دو مهاجم پرسپولیس) و خط هافبک قرار می گیرد.
در چنین وضعیتی معمولا اگر کریمی یارگیری شود، گزینه های پاس دیگر، مثل مدافع کناری تیم (آریا یوسفی و حسین گودرزی) فعال می شوند.
در مواردی مطابق تصویر زیر، اگر که پرس توسط بازیکنان پرسپولیس، سنگین تر و با تعداد نفرات بیشتری انجام شود؛ معمولا انزونزی بالاتر بازی می کند و این کار دو دلیل است: اول این که، فولبک های تیم کمی عقب تر و با زاویه بازتر به عنوان گزینه پاس روی دست حضور دارند و دوم این که انزونزی با قرار گیری در کنار کریمی تشکیل یک محو دوگانه می دهد.
این کار سبب می شود تا به واسطه حضور این دو نفر، نفرات کمتری از عمق درگیری ایجاد کنند و همچنین در فاز دوم بازیسازی، پاس مهم تر و با ارزش تر توسط انزونزی و یا کریمی به هم تیمی ها و یک سوم میانی زمین برسد.
برایان دابو اما نقشی متفاوت تر نسبت به کریمی و انزونزی دارد، او به عنوان بازیکن پست 10، بالاتر از دو هافبک میانی و دفاعی تیم بازی می کند که عجیب هم به نظر می رسد؛ چرا که او ذاتا یک هافبک پست 6 نگهدارنده است و برای آن نقش (پست 10) کمی کند به نظر می رسد. از طرفی اگر چه قابلیت پاس دهی بالایی دارد اما برای ارائه پاس های خلاقانه که توانایی تبدیل به پاس گل و یا پاسِ پاس گل دارند، اصلا مناسب نیست.
حضور درخشان او خصوصا در فاز دفاعی و برهم زدن نظم بازی پرسپولیس، شاید مهم ترین نقطه قوتش برای بازی در این منطقه از زمین بوده باشد.
برای پر کردن این نقصان (نبود پلی میکر تخصصی)، تیم از وضعیت هافبک های میانی چرخشی منعطف استفاده می کند. یعنی گاها بازیکنان به جای یکدیگر نقش های دیگر را بر عهده می گیرند. برای مثال در تصویر زیر، دابو کمی عقب تر آمده و در کنار انزونزی حضور دارد و کریمی کمی بالاتر بازی می کند.
در تصویر فوق، علاوه بر نکات ذکر شده می توان به اهمیت بازیسازی از عمق سپاهان اشاره داشت.
معمولا وقتی آن ها بخواهند از عمق به حریف یورش ببرند، سه هافبک میانی به یکدیگر نزدیک هستند. این کار علاوه بر حمایت عمقی، در صورت از دست دادن توپ تیم را کمتر مستعد ضد حمله از عمق کرده، اگر چه که در کناره ها می تواند آسیب پذیری تیم را افزایش دهد.
ترفندی که توانست موثر هم واقع شود. در صحنه گل دوم سپاهان، ابتدا بازی از عمق آغاز شده و در ادامه با بردن توپ به کناره ها، یوسفی قصد دارد با یک پاس بلند، کاوه رضایی و مهدی لیموچی را که در وضعیت دو در مقابل دو قرار گرفته اند صاحب توپ کند.
در ادامه لیموچی با دریافت توپ و بهره جویی از غفلت، خستگی و سردرگمی مدافعان، توانست سپاهان را به گل دوم برساند.
اما نقطه عطف سپاهان در این دیدار، تقویت ساختار دفاعی و برهم زدن بازیسازی پرسپولیس بود.
زرد پوشان با ارائه یک بازی منطقی، در زمان مناسب رویکرد بلاک و یا پرس را پیشه می گرفتند.
تصویر زیر، ساختار دفاعی سپاهان را در وضعیت میدبلاک با آرایش 1-4-1-4 نشان می دهد.
نکته مهم در آرایش ساختار دفاعی سپاهان آن چیزی است که می توانست نقطه قوت پرسپولیس باشد. زردپوشان معمولان کریمی و دابو را پشت سر تک مهاجم هدف خود نگه می دارند. این کار سبب می شود تا عملا پیوت های (هافبک های دفاعی) پرسپولیس تحت فشار قرار بگیرند و اصطلاحا مارک شوند.
در این صورت بازیکنان پرسپولیس ناچار به نفوذ کاذب می شوند.
مشابه حرکت که خدابنده لو به جای رفیعی به عقب سوئیچ کرده است.
راه حل دیگر پرسپولیس ایجاد عرض سه نفره است که این کار هم با اضافه شدن کریمی یا دابو (بسته به شعاع حرکتی) به کاوه رضایی و ایجاد خط فشار دو نفره، تا حد زیادی در بازیسازی پرسپولیس توانست اخلال ایجاد کند.
نکته دیگر در ساختار پرس تیم سپاهان این است که، از آن جایی که مدافعان کناری پرسپولیس به هنگام بازیسازی بسیار باز می شوند و بالاتر بازی می کنند، در چنین شرایطی وینگر های سپاهان برای یارگیری نفر به نفر تا حد امکان با نفوذ بازیکن، عقب نشینی می کنند که در تصویر فوق، یارگیری مهدی لیموچی با فرشاد فرجی مشهود است.
ترفند دیگر پرسپولیس، استفاده از پاس های بلند مورب توسط کنعانی و ولسیانی است که این حربه هم تا حد نسبی توسط تیم سپاهان به خوبی مهار شد.
همان گونه که در تصویر زیر مشاهده می شود، زمانی که توپ برای بازیسازی به فلنک (گوشه) سمت راست پرسپولیس می رود، وینگر سمت راست سپاهان (محمد مهدی محبی) کمی عقب تر جای گیری کرده است.
به محض این که کنعانی اقدام به پاس بلند مورب می کند، وی به سرعت خود را به نیم فضای دفاعی سمت راست سپاهان نزدیک می کند و با ایجاد برتری عددی سعی در بازپس گیری توپ های دوم و سوم دارد.
سوای ابعاد فنی باید به این موضوع نیز اشاره داشت که حضور چهل هزار تن از بانوان هوادار دو تیم در کنار یکدیگر و به دور از حواشی احتمالی، شاید یکی از مهم ترین دلایل بالا رفتن سطح بازی بوده باشد.
از طرفی پاتریس کارترون در مدت زمان کوتاهی که سکان هدایت زردپوشان را بر عهده گرفت توانست تغییرات قابل ملاحظه ای را اعمال کند و حال با توجه به دگرگونی های به وجود آمده، هواداران این تیم متوقع اند که کارترون بتواند کار نیمه تمام، ژوزه مورایس را به سرانجام رسانده و آن ها را پس از چندین سال ناکامی به قهرمانی لیگ برتر برساند.
امیرحسین شادمان