وعده تبلیغاتی مهدی تاج بسیار هیجانانگیز بود، اما این وعده تنها کاربرد تبلیغاتی داشت، چون هرگز رنگ واقعیت به خود نگرفت تا پولهای بلوکه شده نمایندگان فوتبال ایران در فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا دستنخورده باقی بماند. با این حال مهدی تاج هرگز به ناکامی خود اعتراف نکرد بلکه با سیاست منحصر به فردی اصرار داشت تلاش برای وصول درآمدهای مذکور پابرجاست و او از طریق دیپلماسی و ارتباطاتش با مقامات فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به دنبال زنده کردن این منابع درآمدی است.
مهدی تاج در طول مدت حضورش در فدراسیون فوتبال به بهانههای مختلف تلاش فراوانی به خرج داد که روابط خود را با اینفانتینو و شیخ سلمان ایدهآل نشان دهد. او برای اثبات این فرضیه عکسهای یادگاری سلفیگونه خود با اینفانتینو را از طریق رسانههای همسو در شبکههای اجتماعی منتشر میکرد تا اینگونه وانمود کند که اوضاع گل و بلبل است و اینفانتینو رفیق گرمابه و گلستان آقای رئیس است، اما هیچ تصویری از یک گفتوگوی رسمی و یک دیالوگ دیپلماتیک برابر استانداردهای روز دنیا از این دو نفر در رسانههای خبری منتشر نشد که نشان دهد آنها در دیداری رسمی و برای مدتی مشخص با یکدیگر گفتوگو کردهاند!
منتقدان و صاحبنظران علت این اتفاق را به عدم آشنایی و تسلط مهدی تاج به زبان انگلیسی مرتبط میدانند و معتقدند حتی اگر اینفانتینو یا شیخ سلمان بخواهند با مهدی تاج ارتباط بگیرند، قطعاً این موضوع به سادگی رخ نخواهد داد، چون تاج زبان انگلیسی را بلد نیست و باید از طریق واسطه این کار صورت گیرد. در حالی که قاعده گفتوگو بر این اساس است که طرف مذاکره با تسلط کافی بر زبانهای بینالمللی بدون واسطه با طرف تصمیمگیرنده مذاکره کند تا بتواند از وی امتیاز بگیرد و از حقوق سازمانی خود به خوبی دفاع کند. درست مثل زمانی که محسن صفایی فراهانی متوجه شد مسیر گفتوگوی او با مدیران کنفدراسیون فوتبال آسیا به سمت دیگری در جریان است به همین دلیل با یادگیری زبان انگلیسی و حذف نفر واسطه خود با بنهمام وارد مذاکره شد تا بتواند امتیاز بیشتری از طرف مقابل دریافت کند.
در اینکه رئیس فدراسیون فوتبال میخواهد خود را فردی با نفوذ و دارای ارتباط بسیار زیاد نشان دهد تردیدی نیست، اما روابط او با اینفانتینو و شیخ سلمان صرفاً یک رفاقت یکطرفه است! ظاهراً اینفانتینو و شیخ سلمان با نگاه کاملاً ابزاری به فوتبال ایران نگاه میکنند، چون اگر قرار به همراهی با فوتبال ایران بود، قطعاً آنها در طول این مدت یک بار تمایل خود را برای آزادسازی پولهای بلوکه شده فوتبال ایران نشان میدادند و با یک عقبنشینی مقطعی امیدواری را به فوتبال ایران تزریق میکردند، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه در مواقع خاص فوتبال ایران را از حقوق اولیه خود نیز محروم کردند تا ثابت کنند آنها به مهدی تاج صرفاً نگاه ابزاری دارند تا در انتخابات رأی ایران را در سبد آرای خود قرار دهند.
بیتردید اگر معادلات کنونی که در دوره مهدی تاج برای فوتبال ایران رقم میخورد در دوره مدیریت محسن صفایی فراهانی یا حتی محمد دادکان رقم میخورد فدراسیون فوتبال با واکنشی تند به دنبال استیفای حقوق از دست رفته خود میرفت، اما در کمال ناباوری در واکنش به سلب میزبانی باشگاهها و فوتبال ملی مهدی تاج به نگارش یک نامه نهچندان تندوتیز بسنده کرد تا رفقای آقای رئیس رنجیدهخاطر نشوند.
امروز ضعف دیپلماسی در بدنه فوتبال کاملاً آشکار شده، مطالبهگری مدیران و تلاش برای دستیابی به حقوق کاملاً فوتبالی جای خود را به رفتارهای بلاگرگونه داده است، به شکلی که پس از استوری رئیس فیفا در مورد یک زمین فوتبال در ایران، مدیران فدراسیون فوتبال به جای طعنه و کنایه به رئیس فیفا بابت ظلم آشکار علیه فوتبال ایران او را برای یک سفر تفریحی به ایران دعوت میکنند تا سریال امتیاز دادن به فیفا با کارگردانی مهدی تاج تداوم یابد.
منبع: ایران ورزشی