به گزارش اقتصادنیوز رونامه کیهان در این باره نوشت: درباره یادداشت آقای موسویان گفتنی است که اولا به تعبیر امیر مؤمنان(ع): «بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربهای که به او دادهاند، محروم بماند». کسانی که بارها در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی، عهدنشناسی و عهدشکنی آمریکا و اروپا را دیده و باز هم دم از مذاکره و توافق میزنند، یا دچار آلزایمر و فاقد حافظه سیاسی هستند و یا این که دلال و کارچاقکن طرف غربی هستند. و گر نه هیچ ایرانی خردمندی در حالی که زخم توافق برجام همچنان زنده است و سند آشکار کلاهبرداری سه دولت آمریکاست، دوباره نسخه اعتماد و مذاکره با ترامپ را نمیپیچید. این همان واقعیت تلخی است که آقای روحانی از آن به عنوان دیوانگی یاد کرد. آیا احمقانه نیست که تصور شود با دیدار یا شام خوردن روحانی با ترامپ، آمریکای غدار، عهدشناس میشد؟!
ثانیا آقای موسویان عمدا وارونه جرتکه میاندازد و گرنه باید اذعان میکرد که اگر در دولت احمدینژاد ارز چهار برابر گران شد، در دولت برجام 9 برابر گران شد و حال آن که برنامه هستهای هم به تعطیلی کشانده شده بود.
ثالثا در حالی که امثال موسویان و دوستان او مقصر خسارتهای ایران در زمینه توقف و تعلیق چند ساله برنامه هستهای هستند و تحریمها را هم دو برابر کرده و مکانیسم ماشه را هم در برجام به یادگار گذاشتهاند، طرح مذاکرات جامع دقیقا یعنی چه؟ آیا این غیر از دلالی و توجیهتراشی برای زیادهخواهیهای رژیم آمریکاست؟ کسانی که چک بلامحل برجام در دستشان باد کرده، چگونه میتوانند قمار بزرگتر با خسارات بیشتر و واگذاری منابع قدرت ملی را زمزمه کنند؟
رابعا چالشهای موجود اقتصادی نه محصول توافق نکردن با غرب بلکه نتیجه توافق و اعتماد به غرب است که موجب شد رشد اقتصادی منفی شود، فروش نفت به زیر سیصد هزار بشکه سقوط کند و بدترین رکوردهای اقتصادی در دولت برجام رقم بخورد. متقابل احیای رشد اقتصادی 5 درصدی، احیای صادرات نفت و احیای 8 هزار واحد تولیدی در دولت شهید رئیسی نشان داد که اگر فرصتسوزی در مذاکره با غرب متوقف شود و دو رویکرد همت و تدبیر درونزا و سیاست خارجی فعال در پیش گرفته شود، میتوان اقتصاد را از بنبست خارج کرد.