به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهدیان؛ مدیرمسئول روزنامه همشهری نوشت، رهبر انقلاب یک نکته راهبردی و البته امیدآفرین به ستایشگران اهلبیت(ع) فرمودند: اینکه جهاد زبان در مواردی مهمتر از جهاد جان است...؛ مثل جهاد این روزهای ما که جهاد تبیین است.
تا اینجا اهمیت مسئله.
اما یک نکته لطیف هم فرمودند که قابل گذشتن نیست؛ اینکه حضرت زهرا سلاماللهعلیها به کسی محبت پیدا میکنند که اهل جهاد تبیین باشد؛ چراکه مهمترین خصوصیت آن بانوی فداکار و مظلوم تبیین بوده است.
و مهمترین ماموریت جهاد تبیین برای این روزها، جهاد علیه مثلث شوم است.
مثلث شوم چیست؟
فرمودند سهگانه «هراسافکنی، اختلافافکنی و یأسآفرینی» مثلث اهداف ضداسلامی - ضدایرانی دشمن است و باید با منطق دلنشین «شجاعت، آگاهی و ایستادگی» را به مردم منتقل کرد.
اما چرا این مثلث؟
امروز جنگ اصلی در ساحت ذهن است. ذهنها تسخیر شود، دشمن بر زمین و زمان مسلط میشود؛کمااینکه تروریستهای وابسته به محور تلآویو-واشنگتن در سوریه، اول بر ذهنها مسلط شدند و بعد میدان.
اساسا جنگ شناختی با این هدف است که با تحریک ذهن و قلب، اراده افراد را به زنجیر بکشد. اینجاست که فرد مسخشده ناخواسته مثل عروسکی دستساز اجیر میشود.
اما چرا هراسافکنی؟
نقش هراسافکنی در جنگهای روانی بسیار حساس است. مهمترین نقش هراسافکنی این است که قدرت تفکر و استدلال فرد را مختل میکند. بهاصطلاح فرد دچار کپ کردن محاسباتی میشود. توجه شود که مهم نیست فرد چطور فکر میکند و چه تحلیلی از صحنه نبرد دارد؛ مهم این است که بترسد. اگر بترسد حتی به داشتههای خودش نیز فکر نمیکند.
مثال این روزهای رسانههای شیطان:
اخبار جعلی حمله نظامی به تاسیسات هستهای یا ضعف ایران در مقاومت نظامی یا ادعای نفوذ در سیستم دفاعی یا برجستهسازی عملیاتهای خرابکارانه کوچک.
در نهایت، هراسافکنی باعث میشود قدرت یک جامعه دچار مرگ عصبی شود. فرد یا جامعه قدرت دارد، اما توان کنترل و بهرهگیری از قدرت را ندارد.
اما چرا اختلافافکنی؟
اختلافافکنی اصل قدرت را مختل میکند. آیه 46 سوره انفال میفرماید: «وَ لا تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا» یعنی تنازع کردید، فشل میشوید، سست میشوید و در ادامه میفرماید: «وَ تَذهَبَ رِیحُکم» و عزتتان از بین میرود. رهبر انقلاب سال1401 در دیدار با مسئولان نظام با اشاره به این آیه با تأکید معناداری میفرمایند: «اگر اختلاف آمد قهرا خاکنشین میشوید. قهرا ذلیل میشوید. قهرا وسیله تسلط دیگران را بر خودتان فراهم کردهاید.»
مثل تقابل دولت با حاکمیت یا استعفای رئیسجمهور یا انگشت اتهام سمت فرماندهان نظامی گرفتن و مواردی از این دست.
در نهایت، اختلافافکنی، قدرت یک جامعه را از درون متلاشی میکند و قوای جامعه در مواجهه با یکدیگر دچار فرسایش میشود.
اما چرا یأسآفرینی؟
یأسآفرینی نیز قدرتشکن است. احساس بنبست یک اثر بسیار کلیدی دارد و آن هم نشستن است. فرد ناامید در نقطه پیروزی، شکست را میپذیرد. یأسآفرینی باعث میشود اساسا قدرت دیده نشود. حرکت و تلاش مورد اعتنا قرار نگیرد. دشمن بزرگنمایی شود و امید از اصلاح رخت ببندد؛ مثل بیارزش نشان دادن موفقیتهای علمی و نظامی و کوچک شمردن نقش ایران در معادلات بینالمللی و بزرگنمایی مشکلات اقتصادی و... .
در نهایت، اساسا با یأسآفرینی قدرت دیده نمیشود که بخواهد استفاده شود. فرد یا جامعه دچار وارونهنمایی میشود و شکست را همان ابتدا میپذیرد.
و اما نکته آخر:
سهم دشمن که روشن است؛ ذاتش بر خباثت است.
سهم دنیاطلبان و غربزدههای داخلی نیز روشن است. اساسا موجودند به القای دشمن.
سهم مرجفون نیز روشن است؛ اساسا موجودند به اغوای دشمن.
اما امان از آنها که نیتشان خیر است، اما ثمره عملشان تثبیت همین مثلث شوم است.
خلاصه اینکه ماموریت امروز جهاد تبیین، روشنگری علیه این مثلث شوم است.