به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، برای تخمین اینکه چه تعداد از ایرانیان ممکن است از سوانح طبیعی رنج ببرند، ابتدا باید عواملی چون شدت تغییرات اقلیم، افزایش دمای کره زمین، تغییر الگوهای بارندگی، و وقوع حوادث طبیعی مانند سیلابها، خشکسالیها و طوفانها را در نظر گرفت. تغییرات اقلیمی میتواند موجب افزایش فراوانی و شدت این سوانح شود، بهویژه در مناطقی که به طور طبیعی در معرض ریسکهایی مانند خشکسالی و سیلاب قرار دارند. تحلیل الگوهای تغییرات اقلیمی بر اساس پیشبینیهای مدلهای اقلیمی میتواند به شناسایی نقاط آسیبپذیر کمک کند.
علاوه بر این، روند رشد جمعیت و چگونگی پراکندگی جمعیتی در مناطق مختلف کشور نیز میتواند بر میزان آسیبپذیری اثر بگذارد. مناطق پرجمعیت یا مناطقی که زیرساختهای ضعیفتری دارند، ممکن است آسیبپذیری بیشتری نسبت به حوادث طبیعی داشته باشند. تحلیل دادههای مربوط به تراکم جمعیت، وضعیت اقتصادی و عمرانی مناطق مختلف میتواند نشان دهد که کدام مناطق ممکن است آسیب بیشتری از سوانح طبیعی متحمل شوند. به این ترتیب، تلفیق دادههای تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت و آسیبپذیریهای منطقهای میتواند به تخمین بهتری از اثرات بالقوه سوانح طبیعی کمک کند.
حال در ده سال آینده چه تعداد از ایران از سوانحی طبیعی رنج خواهند برد با پرفسور مهدی زارع زمین شناس گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
پرفسور مهدی زارع با بیان اینکه برای تخمین اینکه چه تعداد از ایرانیان ممکن است در دهه ۱۴۰۴-۱۴۱۴ از سوانحی طبیعی رنج ببرند، چندین عامل را باید بر اساس دادههای تاریخی و روندهای فعلی در مورد تغییرات اقلیم، رشد جمعیت و فراوانی سوانحی طبیعی تحلیل کرد اینگونه به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: جمعیت ایران تا پایان سال ۱۴۰۲ تقریباً ۸۹ میلیون نفر بوده است. جمعیت در 40 سال گذشته تقریباً دو برابر شده است که نشان دهنده افزایش قابل توجهی در تعداد افرادی است که به طور بالقوه می توانند تحت اثر سوانحی طبیعی قرار گیرند. با فرض تداوم نرخ رشد فعلی، منطقی است پیش بینی کنیم که جمعیت تا سال ۱۴۱۴ به حدود 95 میلیون نفر برسد.
وی با گفتن از اینکه ایران از لحاظ تاریخی با سوانحی طبیعی متعددی از جمله سیل و خشکسالی مواجه بوده است افزود: تنها از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۹ بیش از 11 میلیون نفر تحت اثر سیل قرار گرفتند. در سال های اخیر، سالانه ده ها هزار نفر به دلیل چنین حوادثی آواره شده اند. به عنوان مثال، در سیلاب فروردین ۱۳۹۸ حدود ۵۲۰ هزار نفر بی خانمان شدند و البته برآورد شد که حدود ۷ میلیارد دلار به صورت مستقیم و غیر مستقیم به کشور خسارت وارد شد.
پرفسور زارع اعلام کرد: بر اساس گزارش ها تا سال ۱۴۰۲ سالانه حدود ، حدود ۸۰۰ هزار ایرانی به دلیل مسائل مربوط به تغییرات اقلیمی مجبور به مهاجرت درون سرزمینی شده اند. با توجه به این ارقام و شدت فزاینده اثرات اقلیمی - مانند رویدادهای شدید اقلیمی - می توان انتظار داشت که بخش قابل توجهی از جمعیت همچنان با مخاطرات ناشی از سوانحی طبیعی روبرو شوند.
وی بیان داشت: با توجه به روند تغییرات اقلیمی و اثر آن بر محیط زیست ایران - که در آن نزدیک به 85 درصد از کشور به عنوان خشک یا نیمه خشک طبقه بندی می شود - احتمال وقوع سوانح طبیعی در آینده همچنان بالاست. اگر از داده های گذشته برون یابی کنیم و هم اثرات مستقیم (مانند جابجایی) و هم اثرات غیرمستقیم (مشکلات اقتصادی که منجر به افزایش آسیب پذیری می شود) را در نظر بگیریم، منطقی است که تخمین بزنیم که میلیون ها نفر در دهه آینده تحت اثر سوانحی طبیعی قرار خواهند گرفت.
اگر فرض کنیم که نسبت مشابهی از جمعیت متاثر از سوانحی گذشته در آینده نیز ادامه داشته باشد و حدود 10 درصد از جمعیت اثرهای قابل توجهی را تجربه کنند، این موضوع نشان میدهد که تقریباً 9.5 میلیون ایرانی ممکن است تحت اثر سوانح طبیعی طی دهه آینده آسیب های کم تا زیادی تجربه کنند. با توجه به اینکه تغییرات اقلیمی احتمالاً شرایط را تشدید می کند که منجر به رویدادهای اقلیمی مکرر و شدید (خشکسالی و سیل) می شود، این تعداد به طور بالقوه می تواند بیشتر باشد.
این استاد زمین شناسی با تاکید بر این مهم که برای شناسایی سوانحی طبیعی عمده ای که ممکن است در دهه آینده در ایران خسارت وارد کند، می توان الگوهای تاریخی، آسیب پذیری های جغرافیایی و روندهای محیط زیستی کنونی را تحلیل کرد ادامه داد: ایران در دهه های گذشته زلزله های ویرانگری را تجربه کرده، مانند زلزله ۵ دیماه ۱۳۸۲ بم که منجر به خسارات جانی و خسارات زیادی شد. زلزلههای آینده میتواند شدید باشد، بهویژه در مناطق شهری پرجمعیت مانند تهران و تبریز می تواند خسارتهای مهمی برجا بگذارد. تراکم بالای جمعیت در مراکز شهری آسیبپذیری را افزایش میدهد.سیل یک مسئله تکرارشونده در ایران است که با بارندگی های شدید، شیوه های ضعیف مدیریت زمین و تغییرات اقلیمی تشدید شده است. سیل فروردین ۱۳۹۸ بیش از 25 استان و سیلاب مرداد ۱۴۰۱ پانزده استان را تحت اثر قرار داد و صدها هزار نفر را آواره کرد.
ایران به دلیل اقلیمی خشک و سوءمدیریت منابع آب با مشکل کم آبی مزمن مواجه است. خشکسالی طولانی مدت میتواند کمبود آب موجود را تشدید کند و علاوه بر آسیب گسترده به کشاورزی، موجب افزایش مهاجرت از مناطق روستایی به شهرها می شود.
طوفان های گرد و غبار در ایران به دلیل خشکسالی، فرآیندهای بیابان زایی هر دو در اثر تغییرات اقلیمی و تغییر کاربری زمین تشدید می شود. این پیپده مخاطرات سلامتی جدی برای گروه مهمتری از جمعیت آسیب پذیر ایجاد خواهد کرد . با افزایش دمای جهانی که به تغییرات اقلیمی نسبت داده می شود، ایران در دهه آینده موج های گرمای مکررتری را تجربه میکند. گرمای شدید مخاطرات مستقیم سلامتی و همچنین اثرات غیرمستقیم بر عرضه آب و تقاضای انرژی دارد. افزایش نرخ مرگ و میر در میان جمعیتهای آسیبپذیر (سالمندان یا کسانی که مشکل سلامتی دارند) در رویدادهای گرمای شدید قابل انتظار است. ضمنا نیازهای انرژی برای سرمایش زیرساخت ها را تحت فشار قرار میدهد.
پرفسور زارع بیان داشت: با توجه به این عوامل - زلزلهها به دلیل پتانسیل اثرات فاجعهبار و به دنبال آن سیلهای تشدید شده توسط تغییرات اقلیمی، نگرانی های اصلی هستند. ایران سابقه طولانی در سوانحی طبیعی به ویژه زلزله، سیل و خشکسالی دارد. در این میان زلزله ها از لحاظ تاریخی بیشترین تلفات جانی را به بار آورده اند. زلزله سال 1382 بم حدود سی هزار کشته و زلزله سال ۱۳۶۹منجیل حدود شانزده هزار کشته برجای گذاشتند.سیل همچنین یک تهدید جدی است. با این حال، آنها معمولاً منجر به تلفات کمتری در مقایسه با زلزله میشوند، اما معمولا در صورت گستردگی جمعیت زیادتری تحت تاثیر آن قرار میگیرند و خسارات اقتصادی آن زیادتر است.
استاد زمین شناسی با گفتن از اینکه انتظار می رود تغییرات اقلیمی آسیب پذیری های موجود در ایران را تشدید کند. افزایش فراوانی و شدت رویدادهای شدید اقلییی (مانند سیلاب) ، خشکسالی های طولانی مدت منجر به کمبود آب و ناامنی غذایی می شود، در حالی که سیلاب ها خسارات و جابجایی قابل توجهی ایجاد می کنند ادامه د اد:تحریم های اقتصادی موجود منابع موجود برای آمادگی و بازسازی در سوانح را محدود می کند. محدودیت های داخلی مانند فیلترینگ اینترنت مراحل مختلف مدیریت سانحه و کاهش ریسک را با اشکال مواجه کرده و در هر حادثه آسیب ها را گسترده تر خواهد کرد. از سوی دیگر هر نوع بیثباتی سیاسی مانع از واکنشهای هماهنگ در مواقع اضطراری می شود.
وی در پایان گفت: زمین لرزه ها به دلیل نوع رخداد و تخریب گسترده محتمل در مناطق پر جمعیت شهری، همچنان محتمل ترین نامزدها برای ایجادمرگ و میر بالا در سوانح هستند. بر اساس الگوهای تاریخی و ارزیابیهای ریسک فعلی، این احتمال وجود دارد که یک زلزله بزرگ - به ویژه زلزلهای که مناطق شهری پرجمعیت مانند تهران، تبریز و مشهد را تحت اثر قرار دهد که میتواند منجر به تلفات جانی فاجعهبار شود.