برترینها: در روزهایی که خاورمیانه همچنان دستخوش بحرانهای مکرر و تزلزلهای سیاسی است، سوریه به عنوان یکی از نقاط کانونی این ناآرامیها، توجه جهانیان را به خود جلب کرده. جنگ داخلی سوریه که از سال 2011 آغاز شد، نه تنها به ویرانی زیرساختهای این کشور منجر شد، بلکه موجی بیسابقه از مهاجرت را در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. نیمی از جمعیت این کشور، به دلیل خشونتهای گسترده و شرایط غیرانسانی، مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند. برخی از آنها به کشورهای همسایه مانند ترکیه پناه بردند، در حالی که دیگران راهی اروپا شدند تا در جستجوی امنیت و آیندهای بهتر، خطرات بیشماری را به جان بخرند.
این موج مهاجرتی، البته به سوریه محدود نمیشود. اقلیم خاورمیانه که به واسطه منابع طبیعی غنی و تنوع فرهنگیاش شناخته میشود، همواره با ناآرامیها، درگیریهای قومی و مذهبی و عدم ثبات سیاسی دست و پنجه نرم کرده است. این عوامل، همراه با بحرانهای اقتصادی و کمبود فرصتهای شغلی، بسیاری از مردم این منطقه را به این نتیجه رسانده که برای دست یافتن به زندگی بهتر، چارهای جز مهاجرت ندارند. از عراق و افغانستان گرفته تا سوریه و یمن، مردم خاورمیانه با رویای یک زندگی آرام و پایدار، سرزمین خود را ترک میکنند.
سوریها که زمانی برای فرار از جنگ و ویرانی از کشورشان خارج شدند، امروز با تغییر شرایط سیاسی در این کشور، بار دیگر به بازگشت میاندیشند. رفتن بشار اسد به برخی امید بازسازی کشورشان را بازگردانده است.
مهاجرت از خاورمیانه تنها به دلایل سیاسی و جنگی محدود نمیشود. نبود فرصتهای برابر، تبعیض سیستماتیک، و عدم دسترسی به آموزش و بهداشت، دیگر عواملی هستند که مردم را به ترک وطن وا میدارد. این روند، علاوه بر تغییر ساختار جمعیتی کشورهای مبدأ، بر جامعه جهانی نیز تأثیرگذار است. خاورمیانه که زمانی به عنوان گهواره تمدن شناخته میشد، اکنون به یکی از منابع اصلی مهاجرت و ناآرامی در جهان تبدیل شده است.
البته به موازات اتفاقات سوریه یک ویدئو از ایران هم درباره مهاجرت طی روزهای اخیر بارها و بارها دیده شده. ملاقات پدر و پسر در فرودگاه مشهد آنهم پس از ده سال باعث رقم خوردن لحظات احساسی شد. ظاهرا این خانواده این پسر در 9 سالگی تصمیم میگیرند تا فرزندشان را به همراه مادر راهی آلمان کنند و او اکنون پس از گذشت ده سال به دیدار پدر آمده. البته زمانی توانست برگردد که در وضعیت معافیت از خدمت سربازی قرار گرفت مگر نه مشخص نبود که انتظار برای دیدار وطن و ملاقات با پدر چند سال دیگر به درازا میکشید؟
در ادامه با واکنش کاربران همراه میشویم:
فریبا: این پدر چقدر بزرگوار هستن که حاضر شدن از حق و دل خودشون بگذرن برای پیشرفت فرزندشون برای این پدر باید تعظیم کرد
سعید: هیچوقت خارج نمیرم حتی اگه فرصتش پیش بیاد . بابام که رفت اون دنیا اما مادرم رو هیچوقت تنها نمیزارم.
مهناز که با این پدر همدردی میکند: یا خدا.... منم هشت ساله دخترم رو ندیدم حتی صداش رو نشنیدم، هر شب اشک میریزم، هر لحظه قلبم به عشق این که یه روزی ببینمش میتپه، خدایا این لحظه قشنگ رو نصیبم کن.
نگین هم درباره این پدر نوشته: و پدری ک از خود گذشتی کرد تا آینده پسرش قشنگتر باشه و کسی این محبتهای پدرها رو نمیبینه.
یاسر: ۲ سال خدمتو فرودگاه مشهد همین سالن بودم چقد که شاهد دیدن این لحظه ها بودم و به بهونه اینکه دلتنگ خونواده بودم منم اشک میریختم باهاشون
راحله هم دلتنگ است: برای دیدن پسرم لحظه شماری میکنم یک سال نیم مهاجرت کرده. انشالله زودی زود کارش درست بشه بیاد ببینمش.
حامد: آفرین به این پدر که برای آینده پسرش از حق پدری خودش که زندگی با پسرشه گذشته
و اما کامنتها یک بخش دیگر هم دارد. رویکرد آنهایی که این دوریها را ورای فضای احساسی تحلیل کردند:
مثلا این کامنت از علیرضا: این لحظه خودِ خودِ خاورمیانهست. پسری که اگر معاف نمیشد مشخص نبود که چه زمانی رنگ وطن و خانواده را میدید؟
یا مثلا نظر ایمان: چنین رویدادهایی شبیه به وقایع این روزهای سوریهست. خروج برای یک زندگی بهتر و بازگشت برای رفع دلتنگی. ما آدمهای خاورمیانه دچار به دلتنگی میشویم و برای چشیدن طعم زندگی مجبور به دل کندن از وطن.
سهراب هم معتقد است: من با دیدن تصاویر بازگشت مهاجران سوری اشک ریختم. امید به تغییر اونقدر زیباست که قفل دربهای وطن رو دوباره باز میکنه. کاش همه مهاجرا یه روز بتونن به کشورشون برگردن.
و مرجان: بیش باد از این لحظات درخشان و به امید روزی که هیچ انسانی حجم دلتنگیهایش منجر به زانو زدن نشود.