به گزارش ورزش سه، در حالی که تیم ملی ایران در مرحلهی نهایی مقدماتی جام جهانی با کسب ۱۶ امتیاز از ۱۸ امتیاز ممکن، در آستانهی رقم زدن یکی از سریعترین صعودهای خود به جام جهانی است، یکی از جدیترین انتقادهایی که به امیر قلعهنویی و کادرش وارد میشود، مسئلهی جوانگرایی است. این موضوع از اولین روزهای حضور او در تیم ملی تحت عنوان یک معضل مطرح میشد.
سرمربی تیم ملی اما بهصراحت در یک سال اول حضور خود در تیم ملی اعلام کرد به دلیل نزدیک بودن رویداد جام ملتهای آسیا، نمیتوان انتظار جوانگرایی آنچنانی از تیم ملی را داشت. تیم ملی، جام ملتهای آسیا را با میانگین سنی ۲۹ به عنوان دومین تیم مسن جام سپری کرد تا بلافاصله بعد از جام ملتها دوباره دغدغههای جدی منتقدان پیرامون جوانگرایی تیم مطرح شود.
امیر قلعهنویی این بار از عبارت «جوانگرایی با شیب ملایم» استفاده کرد؛ منظور او از این عبارت استفاده از ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه بود که در عین حال نتایج تیم ملی را در مقدماتی جام جهانی تحت تأثیر قرار ندهد. اما با گذشت ۶ بازی از مقدماتی جام جهانی، به نظر میرسد شیب تغییرات چندان مطلوب منتقدان نبوده است. در ابتدا بیایید نگاهی به میزان تغییرات تیم ملی پس از جام ملتهای آسیا بیندازیم:
همانطور که از جدول بالا مشخص است، در فاصلهی ۱ سال بعد از جام ملتهای آسیا که به معنای ۱ سال پیرتر شدن بازیکنانی است که از جام ملتهای آسیا تاکنون در لیست تیم ملی باقی ماندهاند، میانگین سنی تیم تقریباً نزدیک به ۱/۵ تا ۲ سال در اردوهای مختلف کاهش پیدا کرده که عددی قابل توجه است. با این حال اما یکی دیگر از انتقادات مطرحشده توسط منتقدان نرسیدن دقایق کافی به مهرههای جوان تیم ملی است. انتقادی که حداقل در مورد امین حزباوی، آریا یوسفی و محمد قربانی، (بازیکنانی که از بعد از جام ملتهای آسیا حداقل در ۱ مسابقه فیکس بوده اند) چندان روایی ندارد.
در مورد جوانانی مثل محمد جواد حسیننژاد و سعید سحرخیزان هم باید این نکته را در نظر گرفت که هنوز ۴ بازی تا پایان مقدماتی جام جهانی باقی مانده و باتوجه به قطعی شدن احتمالی صعود در فیفادی بعدی، میتوان انتظار رسیدن دقایق بیشتری به این دو نفر در ۲ یا ۳ بازی آخر تیم ملی در مقدماتی جام جهانی را داشت.
در باشگاههای فوتبال ایران چه میگذرد؟
اما یکی از پاسخهای رایج کادرفنی تیم ملی به منتقدان مسئلهی جوانگرایی، به عدم تولید بازیکن جوان باکیفیت در تیمهای لیگ برتری اشاره دارد. کادرفنی تیم ملی اعتقاد دارد در تیم ملی بزرگسالان با توجه به محدودیت زمانی در آمادهسازی و حساسیت بالای مسابقات، چیزی تحت عنوان «ساختن» یا «پرورش» بازیکن جوان چندان معنا پیدا نمیکند و این باشگاهها هستند که با تولید بازیکن جوان و زمان دادن به آنها، میتوانند اندوختهای قابل بهرهبرداری برای تیم ملی بزرگسالان تولید کنند. پرسش اصلی شاید این باشد که در حال حاضر باشگاههای بزرگ فوتبال ایران و مدعیان قهرمانی این فصل، تا چه اندازه به جوانها میدان میدهند؟
جدول زیر احتمالاً به ما کمک خواهد کرد:
به واقع اعداد در سطح باشگاهی به مراتب نگرانکنندهتر از سطح ملی میرسد. به جز سپاهان، بقیهی تیمهای مطرح میانگین سنی بالاتر از تیم ملی دارند. همچنین هایلایت زرد رنگ به ما نشان میدهد که تعداد بازیکن ۲۵/ زیر ۲۵ سال به کارگرفته شده در تیمهای پرسپولیس و تراکتور ۲ نفر، فولاد ۳ نفر و استقلال ۵ نفر است. تنها سپاهان است که همانند تیم ملی از ۷ بازیکن ۲۵ سال یا زیر ۲۵ سال در ترکیب خود استفاده میکند.
به نظر میرسد علیرغم نگرانیهای درستی که پیرامون بالارفتن احتمالی میانگین سنی تیم ملی تا زمان شروع جام جهانی ۲۰۲۶ وجود دارد، از توجه به رکن مهم دیگری در پروسهی جوانگرایی غفلت شده است. رکنی که تحت اراده و اختیار کادرفنی تیم ملی نیست و مربوط به باشگاههای مهم فوتبال ایران است.
حضور باشگاههایی مثل استقلال، پرسپولیس، تراکتور و سپاهان و البته فولاد در کورس عنوان قهرمانی و رقابتهای بینالمللی آسیایی، فرصتی بزرگ را برای جوانهای فوتبال ایران فراهم میکند تا تجربهی بازی در سطح و فشار بالا را بچشند و به مرور برای بازی در بالاترین سطح فوتبال یک کشور، تیم ملی آماده شوند. اتفاقی که حداقل در حال حاضر، با شیبی به مراتب ملایمتر از شیب جوانگرایی تیم ملی در حال وقوع است!