عملکرد بازیکنان ایرانی به دور از مرزها و جستوجوی پیشنهاداتی در لیگهای معتبر جهانی همواره از یک سو نشاندهنده عشق و انگیزه این بازیکنان بوده و از سوی دیگر نشاندهنده چالشها و موانع بزرگتر فوتبال ایران است. قبل از هر چیز، لازم به ذکر است که فوتبال ایران در سالهای گذشته توانسته بود لژیونرهای باکیفیت بالا در اروپا داشته باشد، بازیکنانی، چون علی دایی، مهدوی کیا و دیگر ستارههای ایرانی نه تنها در لیگهای اروپایی حضوری موفق داشتند بلکه به موفقیتهای بزرگی نیز دست یافتند. اما در حال حاضر، وضعیت به گونهای تغییر کرده است که تنها نامهای ارتباطی در اذهان عمومی باقی ماندهاست.
امروز، در میان لژیونرهای ایرانی در اروپا، فقط مهدی طارمی و علی قلیزاده موفق به جلب توجه در تیمهای نسبتاً خوب و سطح اول لیگهای کشورشان شدهاند. طارمی با گلزنیهای متوالی خود در پورتو توانست به پیراهن اینتر برسد هرچند که در میلان شرایط خوبی ندارد و از سوی دیگر نیز قلیزاده در لخ پوزنان، تیمی نه چندان مطرح در اروپا، اما بزرگ در کشور لهستان توانستهاند تا حدودی در فوتبال قاره سبز خود را حفظ کنند.
این در حالی است که سردار آزمون، که زمانی آرزوی حضور در یکی از تیمهای بزرگ اروپایی را داشت، اکنون به امارات تبعید شده است. شور و شوقی که برای پیوستن به رم و بایر لورکوزن داشت، به یک چالش برای حضور در یک لیگ با سطح پایینتر تبدیل شده است. این وضعیت بیانگر کمبود فرصتها و عدم همترازی فوتبال ایران با معیارهای جدید جهانی است. علاوه بر این، لژیونرهای دیگری که به لیگهای درجه دو یا حتی لیگهای آسیایی پیوستهاند، اغلب با چالشهای جدی مواجه میشوند. به عنوان مثال، سامان قدوس در طول مدت اخیر، روند درخشانش کاهش یافته و عملکرد قابل قبولی نداشته است.
افزایش شایعات درباره بازگشت بازیکنانی مانند محمدرضا آزادی و محمد قربانی به لیگ ایران نیز نشاندهنده این واقعیت است که لژیونرهایی که صادر میکنیم به سرعت به کشور خود برمیگردند. این مسأله یک زنگ خطر جدی برای فوتبال ماست و نشاندهنده ناتوانی در تربیت لژیونرهای باکیفیت است. باید به این موضوع توجه کنیم که دلایل این مشکلات میتواند چندبُعدی باشد. از یک سو، عدم برنامهریزی مناسب و رشد زیرساختهای فوتبال در ایران باعث شده است که بازیکنان برای بهبود و پیشرفت در حرفه خود با موانع جدی مواجه شوند. از سوی دیگر، محیط خارج از کشور ممکن است برای بازیکنان ایرانی خالی از چالشهای فرهنگی، زبانی و حتی فنی باشد که به عملکرد ضعیف آنها دامن میزند.
مشکل اضافی این است که بسیاری از بازیکنان جوان ایرانی در تلاش برای لژیونر شدن، تحت فشارهایی از طرف باشگاهها و رسانهها قرار دارند. این فشارها باعث میشود که آنها فراتر از تواناییهای واقعی خود حرکت کنند و نتوانند با چالشهای جدی فوتبال حرفهای روبهرو شوند. در نهایت، ما باید از تجربیات این بازیکنان درس بگیریم و برای بهبود وضعیت فوتبال ایران به مسیرهای جدید فکر کنیم. ایجاد زیرساختهای مناسب، جذب مربیان باتجربه جهانی، و همچنین مشاورههای روانشناختی برای بازیکنان میتواند به تربیت لژیونرهای موفقتر کمک کند.