به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، مردم در سال 2024 بیش از هر زمان دیگری رای دادند. در بیشتر موارد، مقامهای فعلی از پست خود کنار گذاشته شده یا در موضع ضعف قرار گرفتند.
به نظر میرسید در سرتاسر جهان خشم نسبت به تورم، مهاجرت و نابرابری افزایش یافته است. همچنین دو جنگ بزرگ در اروپا و خاورمیانه، چندین درگیری داخلی و شکاف فزاینده در اقتصاد جهانی رخ داد.
در همین راستا نشریه فارین پالسی هر سال در باب تحولات جهانی با یک تحلیلگر برجسته گفتوگو دارد و سال جاری، فرید زکریا، مجری شبکه سی ان ان و نویسنده کتابهایی مانند دنیای پساآمریکا، آینده آزادی و عصر انقلابها در باب تحولات سال 2024 با این نشریه گفت و گو کرده است.
فارین پالسی در سوال نخست به انتخابات ایالات متحده اشاره کرده و پرسید در کتاب عصر انقلابها، به آمادگی جوامع برای واکنشهای متقابل اشاره کردید؛ حال براساس این فرض چگونه میتوان شکست کاملا هریس و پیروزی دونالد ترامپ را تبیین کرد، فرید زکریا در پاسخ به این سوال گفت: نکتهای که من سعی کردم در کتاب به آن بپردازم این بود که افزایش این نوع پوپولیسم و میزان اضطراب و حتی خشم در بدنه جامعه، بهویژه در غرب، اسپاسم لحظهای نیست. این وضعیت بخشی از یک واکنش گستردهتر و عمیقتر است که سالها، اگر نه دههها، با آن زندگی کردیم. این شرایط یکی از واقعیتهای مهمی است که انتخاب ترامپ آن را به جهان ثابت کرد.
به باور زکریا، پیروزی ترامپ بخشی از چشم انداز سیاستی است که اکنون باید با آن دست و پنجه نرم کنیم. به همین ترتیب، باید ادعان کرد که حزب جمهوریخواه سنتی از بین رفته است. اکنون فقط یک حزب پوپولیست، حزب جمهوری خواه «مگا» وجود دارد. اما باید گفت، در 16 ماه گذشته، هر دولت مستقری که با انتخابات مواجه شد، هزینه بالایی را پرداخت. به حزب محافظه کار بریتانیا نگاه کنید. آنها از بزرگترین حاشیه پیروزیشان از زمان مارگارت تاچر به بزرگترین حاشیه شکست در 200 سال حیات سیاسیشان دست یافتند. آنها اکنون حمایت اقلیتی را دارند. به [حزب لیبرال دموکرات] در ژاپن نگاه کنید، که اساساً از سال 1948 در همه انتخابات پیروز شده، با یک استثنا. اما این حزب امسال باخت. به ایالات متحده نگاه کنید. استثنای اصلی در اینجا هند است، جایی که مودی هزینههایی را متحمل شد اما در قدرت ماند.
زکریا در ادامه این گفت و گو مدعی شد: بخشی از آشفتگیها تغییر شکل دادهاند. مردمی که حس جهانی و انقلابی از ناراحتی و اضطراب را احساس میکنند، رهبرانی که تصور میکنند چنین شرایطی را ایجاد کردند را بیرون میکنند. از همین رو میتوان شرایط کنونی دومین انقلاب بعد از کووید نامید، لازم به ذکر است که بخش عمدهای از مشکلات از زمان همهگیری کووید 19 تشدید شد، به عنوان نمونه تورم، اختلالات زنجیره تامین و اختلال در کار مواردی است که بعد از همه گیری در شرایط بدی قرار گرفت و مردم جهان را خشمگین کرد.
فارین پالسی در ادامه این گفتوگو به آفریقای جنوبی و همچنین کشورهایی مانند مکزیک یا تایوان اشاره دارد که در آنها مقامات یا احزاب فعلی بازگشتند اما ضعیف هستند. این نشریه پرسید، آیا همه اینها باعث می شود فکر کنیم که دموکراسی، از برخی جهات، در وضعیت بهتری نسبت به آنچه ما انتظار داشتیم در سال 2024 باشد، قرار دارد؟ زکریا در پاسخ به این سوال گفت: خوب، خنده دار است. واکنش اکثر مردم این است که دموکراسی در وضعیت وحشتناکی قرار دارد. مردم احساس میکنند که نهادهای دموکراتیک برای آنها کارساز نیستند، اما از دموکراسی برای حل این مشکل استفاده میکنند. به نوعی، این وضعیت قدرت دموکراسی را به شما نشان میدهد، یعنی در لحظات اضطراب و آشفتگی شدید، دریچه فرار شگفت انگیز انتخابات نامیده میشود. شما میتوانید دولت را تغییر دهید و چیز متفاوتی به دست آورید. این روزنهای است که در روسیه، چین یا ونزوئلا جود ندارد.
گزارهای که به ادعای زکریا این رژیمها را در نهایت بسیار شکنندهتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم خواهد کرد. در این میان باید به سوریه اشاره کرد. در پایان روز، ساختار اقتدارگرای حاکم - برخلاف چینی ها که دیکتاتوری در آن نهادینه شده- شکنندهتر شده و از بین میروند.
فارین پالسی در ادامه به تحولات خاورمیانه اشاره دارد و از زکریا خواست تا سیاست خارجی بایدن را ارزیابی کند. به ادعای این نشریه، آمریکا به وضوح قدرت نرم زیادی را از دست داده و به عنوان همدست در جنگ اسرائیل در غزه دیده میشود.
زکریا در پاسخ مدعی است: در مورد غزه، ایالات متحده همیشه بهای حمایت از اسرائیل و حمایت از جنگ نتانیاهو در غزه را میپردازد، چیزی که بسیاری از اسرائیلیها بر این باورند که بیجهت طولانی و بیرحمانه است.
اما زکریا مدعی است که این موضوع اهمیت زیادی در توازن قدرت منطقهای ندارد و اساساً یک موضوع اخلاقی است. به ادعای زکریا اسرائیل در این شرایط تمام قدرت را در اختیار دارد. سوال اینجاست که میخواهد با سرزمینهای اشغالی چه کند؟ میخواهد با 5 میلیون فلسطینی که تحت حاکمیتاش زندگی میکنند چه کند؟ اما اگر به طور جداگانه به جبهه شمالی نگاه کنید، شاید شاهدی تحولی مثبت هم برای اسرائیل و هم برای ایالات متحده هستیم.
با این همه، به ادعای زکریا آنچه در خاورمیانه شاهد هستیم دستور امنیتی به رهبری آمریکا بود که عمدتاً به نفع این بازیگر، کشورهای میانه رو عرب و به ویژه کشورهای خلیج فارس تمام شد. در این میان ناگفته نماند که ایران نیز به شکل هوشمندانه از قدرت نامتقارن استفاده کرده و با هم صدایی متحدانش از حوثیهای یمن گرفته تا مقاومت در عراق و سوریه، تا حزبالله در لبنان تلاش داشته تا معادلات را به نفع خود بازتعریف کند. در این میان اسرائیل تصمیم گرفته با توسل به استراتژی تهاجمی شمال را از آن خود کرده، ساختار ارتباطی حزبالله، ساختار فرماندهی این گروه و انبارهای تسلیحاتی اش را بدون هیچ عقبنشینی هدف قرار دهد. این بازیگر سپس جلوتر رفته و رویاروی تهران قرار گرفته است.
به ادعای زکریا، این به نوبه خود به این معنی اسست که اسرائیل دو حامی بزرگ دولت اسد یعنی حزبالله و ایران، را درگیر معادلات منطقه کرد آن هم در شرایطی که روسیه بر جنگ در اوکراین متمرکز بود. حالا با پایان دولت اسد، اسرائیلی ها نیروی دریایی و پدافند هوایی سوریه را نابود کرده و تلاش دارد تا بلندی های جولان را برای خود کند.
به ادعای زکریا کل چالش حاکم بر نظم امنیتی به رهبری آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است. از منظری دیگر باید گفت که خاورمیانه ضعف می تواند به همان اندازه که ضعیف و پیچیده است، قدرتمند باشد. اما به ادعای زکریا در حال حاضر، شاهد احیای نظم خاورمیانه هستیم؛ نظمی که دوامش جای تردید دارد.