همچنان که علیاکبر رائفیپور و «مصاف» موسسه وابسته به او، به گفته مقامات قوه قضاییه دارای پرونده قضایی هستند، بررسیها نشان میدهد که نه تنها فعالیتهای این موسسه دچار وقفه نشده است، بلکه به تازگی یک تشکیلات جدید وابسته به مصاف تاسیس شده است.
به گزارش خبرآنلاین، علیاکبر رائفیپور در فضای مجازی یک چهره جنجالساز است که به اظهارات شاذ و عجیب و غریبش شناخته میشود؛ به عبارت دیگر شهرتش را مدیون همین جنس سخنانش است. او استادی خودخوانده است و برای مریدانش، مرشد.
مریدانش در فضای مجازی تاب هیچگونه نقدی به مرشدشان را ندارند و به صورت گروهی به هر نقدی پاسخ میدهند.
رائفیپور البته علیاکبر، به ظاهر مدیر موسسه مصاف است، اما در اسناد رسمی «امیرحسین رائفیپور» به عنوان مدیر این موسسه معرفی شده است؛ فردی که برخی ادعا میکنند اساسا وجود خارجی ندارد و تنها یک نام مستعار برای خود «علیاکبر» است؛ اما «علیاکبر» خودش این موضوع را رد میکند. «علیاکبر» اسفند ۱۴۰۰، ضمن تایید رابطه برادری با «امیرحسین» به نقش او در تاسیس «مصاف» اشاره کرده و گفته بود «مثلا برادر خودم امیرحسین؛ از اول مصاف به اسم خودم نبود، چون باید این ور و آن ور بروم و فلان اداره بروم امضا کنم؛ گفتم امیرحسین تو بیا کارهای حقوقیاش را انجام بده».
او در ادامه «امیرحسین» دانشآموخته «آیتی» معرفی میکند که پس از ترور شهید شهریاری و احمدی روشن، «تغییر رشته داد و رفت راکتور اتمی خواند». البته که منتقدان به همین رشته «راکتور اتمی» هم انقلت وارد کردهاند که منظورش از «رشته راکتور اتمی» کدام رشته دانشگاهی است.
اما با وجود همه این مسائل، از زمان انتخابات مجلس دوازدهم، پای رائفیپور به قوه قضا باز شد؛ یا لااقل خبر این مساله رسانهای شد. پس از آنکه در «شبکه افق» صدا و سیما برخی نمایندگان را متهم به اخذ رشوه و مشخصا یک نماینده را بدون آوردن نام، به دریافت مقادیر زیادی سکه طلا متهم کرد، از سوی طیف محمدباقر قالیباف انتقادات زیادی به قوه قضاییه صورت گرفت. آن زمان طیف قالیباف و رائفیپور، با همدیگر به مانند کارد و پنیر بودند که البته هنوز هم هستند.
چند مدت از ادعاهای قالیباف که گذشت سرانجام قوه قضا اعلام کرد که از رائفیپور برای ارائه توضیحاتی در زمینه ادعاهایش، «دعوت» به عمل آورده است. لفظ کلمه «دعوت» زمینه انتقادات گستردهتری نسبت به قوه قضاییه شد که چرا برای افراد مختلف الفاظ متفاوتی استفاده میکند. پس از این ماجرا که البته سرانجامش مشخص نشد، بهار ۱۴۰۳ اسنادی درز پیدا کرد که در آن موسسه مصاف متهم به پولشویی میشد.
در بحبوحه توجه افکار عمومی به این ماجرا و بالاگرفتن آن در رسانهها بود که حادثه سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش و تحولات بعد از آن پیش آمد که موجب شد این ماجرا به کل به محاق برود. نهایتا اول مرداد ماه گذشته قوه قضاییه در اطلاعیهای اعلام کرد «در پی انتشار مطالبی از سوی علیاکبر رائفیپور در فضای مجازی و گزارش ضابطین، پروندهای با عنوان اتهامی نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و همچنین در قسمتی دیگر عملکرد موسسه مصاف» تشکیل شده است.
بنا بر اعلام قوه قضا، «پس از رسیدگی قضایی در مورد نشر اکاذیب قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست صادر و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه ارسال شد. همچنین درباره مسائل مطروحه پیرامون موسسه مصاف نیز تحقیقات قضایی در این زمینه ادامه دارد و به محض رسیدن به نتیجه نهایی اطلاعرسانی صورت خواهد گرفت.»
با این وجود و گذشته حدود ۵ ماه از این اعلامیه، هرچند هنوز «نتیجه نهایی» البته طبق وعده قوه قضاییه «اطلاعرسانی» نشده است، اما اوایل آذر ماه امسال، «امیرحسین رائفیپور» یا در واقع «مصاف» اقدام به تاسیس موسسهای با نام «اندیشمندان تمدن مصاف» کرده است.
در این موسسه «امیرحسین رائفیپور» و «ابوالفضل اسدی» به عنوان شرکای آن در بدو تاسیس معرفی شدهاند؛ نقش رائفیپور «رئیس هیئت مدیره به مدت نامحدود» و «عضو اصلی هیئت مدیره» و همچنین نقش «ابوالفضل اسدی»، «عضو اصلی هیئت مدیره به مدت نامحدود» و «مدیرعامل به مدت نامحدود» تعریف شده است.
نامی که غیر از رائفیپور در این موسسه دیده میشود، «ابوالفضل اسدی» است. در جستوجو برای یافتن سابقهای از این فرد، با موارد تشابه اسمی متفاوتی مواجه میشود. اما در رزومه یکی از نامها، ردی از همکاری با موسسه مصاف دیده میشود؛ فردی با نام «ابوالفضل اسدی» که از مدرسان المپیادهای کامپیوتر در دبیرستانهای مشهور تهران است. در رزومه این فرد «همبنیانگذار و معاونت آموزشی دبیرستان پویندگان خورشید (مصاف)» خودنمایی میکند؛ به عبارت دیگر حلقه اتصال این فرد با تشکیلات مصاف، به غیر از شراکت در موسسه تازه تاسیس «اندیشمندان تمدن مصاف»، از همین طریق بوده که البته لااقل این حلقه در دسترس و قابل مشاهده است و شاید حلقههای اتصال دیگری هم بوده باشد که در دسترس نیست.
اسدی سال ۱۳۹۹ در تاسیس موسسهای به نام «ایده گستران آشیان مهر» با فردی به نام «آرمان کریمی» شراکت کرد، اما سال ۱۴۰۲ کار این موسسه به انحلال رسید. کار این موسسه در زمینه «پلتفرم آموزش آنلاین و فعالیتهای بازاریابی حیطه محصولات با اخذ مجوز» بوده است.
در اسناد رسمی، محدوده و گستره فعالیت این موسسه تازه تاسیس بسیار گسترده تعریف شده است؛ «صادرات و واردات»، «اخذ وام و تسهیلات از بانکهای داخلی و افتتاح هر نوع حساب گرفته»، «تولید محتوای غیر فرهنگی و غیر هنری و غیر رسانهای»، «مشاوره و برنامهریزی آزمون دستیاری، مشاوره فروش جزوات کمک درسی آزمون دستیاری»، «افتتاح حسابهای بانکی و اخذ وام و تسهیلات از کلیه بانکها و موسسات مالی و اعتباری دولتی و خصوصی داخلی یا خارجی به صورت ارزی و ریالی برای شرکت»، «شرکت در مناقصات، پیمانها و مزایدات دولتی و خصوصی»، «عقد قرارداد با سازمانها، نهادها و شرکتها و موسسات دولتی و غیر دولتی»، تنها بخشی از فعالیتهای تعریف شده برای این موسسه قید شده است.
نشانی منتشر شده در اسناد رسمی، برای موسسه «اندیشمندان تمدن مصاف» واحدی در یک ساختمان در محله دروازه شمیران تهران و نزدیکی مسجد «فخر» قید شده است؛ محلهای قدیمی در تهران.
با این اوصاف، همچنان که رائفیپور و تشکیلاتش در انتخابات مجلس دوازدهم پرچم شفافیت را در دست گرفته بودند و از این طریق با رقبای اصولگرای خود تسویه حساب میکردند، حالا او و موسسهاش هنوز تن به شفافیت ندادهاند و مشخص نیست منابع مالی موسسه مصاف از کجا میآید؛ حالا همان موسسه مصاف که به گفته قوه قضاییه پرونده در حال رسیدگی دارد، یک موسسه دیگر هم راه انداخته است.