به گزارش ایسنا، امروز ۱۳ دی پنجمین سالروز شهادت سردار سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۹۸ است.
قاسم؟
حاصل ازدواج حسن و فاطمه در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در روستای قناتملک از توابع شهرستان رابُر کرمان دیده به جان گشود و این پدر و مادر عضو ایل عشایر سلیمانی نامش را «قاسم» گذاشتند. قاسم سومین فرزند خانواده شش نفره سلیمانی بود.
قاسم خواندن و نوشتن را در زادگاه مادریش آموخت و از ۱۲ سالگی به همراه برادر بزرگترش برای یافتن کار راهی شهر کرمان شد و «بنایی» آموخت. او در خلال درس و کار در دورههای آموزشی ورزشی در رشتههای کاراته و پرورش اندام شرکت و در هر دو رشته متبحر شد، حتی در دورهای مربی پرورش اندام جوانان هممحلیش شد.
با پایان دوره دوم مدرسه و اخذ دیپلم، در ۱۸ سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد و از پیمانکاران این اداره شد.
جوان انقلابی
قاسم جوان یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با حجتالاسلام سید رضا کامیاب از روحانیان و واعظان مشهدی که در ماه رمضان برای تبلیغ به کرمان میآمد، آشنا شد. قاسم در آن سالها به واسطه حجتالاسلام کامیاب، با سیره و نهضت امام خمینی آشنا شد و به تدریج با همکاری و همفکری او به یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در دوره پهلوی تبدیل شد.
با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ قاسم از طریق حجتالاسلام کامیاب که دبیر حزب جمهوری اسلامی در خراسان و نماینده مردم مشهد در اولین دوره مجلس شده بود و از همشهریها و دوستان آیتالله سید علی خامنهای بود، با ایشان آشنا شد.
قاسم جوان بعد از انقلاب علاوه بر ادامه همکاری با سازمان آب کرمان به عضویت نیروی نظامیایی به نام «سپاه افتخاری» درآمد. آشنایی قاسم با سپاه افتخاری زمینهای شد تا با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۷ به این نهاد انقلابی بپیوندد.
عضویت سپاه
او پس از تشکیل شورای فرماندهی سپاه در کرمان در اواخر اردیبهشت به سپاه پیوست و آموزشهای مقدماتی نظامی را فراگرفت و به عنوان «مربی» تیراندازی انتخاب شد. مدتی بعد به همراه تعدادی از اعضای سپاه کرمان به کمک اداره و حفاظت شهر مهاباد که خود را آماده مقابله با کردهای جداییطلب میکرد، رفت و با موفقیت در این ماموریت به کرمان برگشت و تا تجاوز سراسری ارتش رژیم بعث عراق در ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ به عنوان فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان انجام وظیفه کرد.
او در این دوره گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان که مدتی بعد به تیپ زرهی و نهایتا لشکر ۴۱ ثارالله تبدیل شد، شکل داد و با حکم سردار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران از ابتدای شکلگیری لشکر ۴۱ ثارالله در سال ۱۳۶۱، فرمانده این گردان شد. لشکر ۴۱ ثارالله تحت فرماندهی او متشکل از نیروهای سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بود. این لشکر به دلیل تقدم در جانفشانیها به لشکر «خطشکن» معروف بود.
او در دوران دفاع مقدس و فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله مفتخر به دریافت دو نشان «فتح» به رنگهای طلایی و نقرهای از رهبر معظم انقلاب شد.
لشکر ۴۱ ثارالله قبل از عملیات فتحالمبین توسط حسن باقری به سطح «تیپ» ارتقاء پیدا کرد و فرمانده این تیپ به جمع فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران اضافه شد. قاسم جوان تا انتصاب به عنوان فرمانده نیروی قدس در سال ۱۳۷۶، فرمانده تیپ ۴۱ ثارالله کرمان بود. تیپ ۴۱ ثارالله کرمان تا قبل از اجرای عملیات «رمضان» وظیفه پشتیبانی از میدان نبرد و رزمندگان اسلام را برعهده داشت. سلیمانی با همین تیپ در عملیاتهای والفجر ۸، کربلای ۱، ۴ و ۵، نصر ۴ و ۵، بدر، خیبر، والفجر ۱، ۳ و ۴، رمضان، بیتالمقدس، بستان، طریقالقدس، بیتالمقدس ۷ و فتحالمبین شرکت کرد.
او در عملیات بستان از ناحیه شکم و در عملیات طریقالقدس از ناحیه دست و شکم مجروح شد و مدتی را از جبهههای جنگ فاصله گرفت.
ازدواج
قاسم در همین دوران، ازدواج کرد و صاحب ۶ فرزند شد. فرزندان ایشان شامل دو پسر به نام حسین و محمدرضا و سه دختر به نامهای نرجس، فاطمه و زینب هستند و البته یکی از فرزندان ایشان در کودکی درگذشت.
حاج قاسم با پایان جنگ در تابستان ۱۳۶۷ مدتی به عنوان فرمانده سپاه ۷ صاحبالزمان انجام وظیفه کرد، اما دیری نگذشت که به کرمان برگشت و در کسوت فرماندهی تیپ ۴۱ ثارالله به جنگ اشرار و قاچاقچیان در استانها و مرزهای شرقی کشور رفت.
زندگی در سپاه قدس
با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و ناامن شدن مرزهای شرقی، مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۶ سردار پاسدار قاسم سلیمانی را جایگزین سردار پاسدار وحید احمدی در نیروی قدس سپاه پاسداران کرد. حاج قاسم با تجربه غائله غرب کشور و مبارزه با گروهکهای تروریستی کومله و دمکرات کردستان و کارنامه مبارزه با اشرار و باندهای قاچاق شرق کشور، از مناسبترین گزینهها در این انتصاب بود. او در سِمت جدید تلاش زیادی در برقراری امنیت در مرزهای شرقی کشور داشت و توانست امنیت این منطقه را با تدبیر، برقرار کند.
با زایش غده سرطانی دولت اسلامی در افغانستان و عراق و سوریه (داعش) بر مسوولیتهای سردار حاج قاسم سلیمانی هم افزوده شد. با افزایش دامنه فعالیتهای بدون مرز این گروهک تروریستی و قتلعام مردم عادی، مدافعان و مستشاران در این کشورها، حاج قاسم سلیمانی ماموریت یافت این لکه ننگ را از دامن اسلام پاک کند. او با حضور میدانی مستمر و شبانهروزی در مناطق عملیاتی نزدیک به داعش در عراق و سوریه در فکر یافتن شیوهها و روشهای جدید برای سرکوب این گروهک خونخوار و بیرحم برآمد.
سردار سلیمانی با اشراف کامل اطلاعاتی بر مناطق تحت اشغال داعش در سوریه و عراق و با توجه کامل به حجم پشتیبانیهای لجستیکی و جنگافزاری آمریکا و کشورهای غربی از این گروهک تروریستی جنایتکار استراتژی و راهبردش را «به خدمت گرفتن توان ویژه و منحصر به فرد بومی» برگزید. ظرفیت و امتیازی که در ابتدا نسبت به استفاده از آن مقاومت داشت، اما بعد از پای کار آمدن و عملکرد خارقالعاده آنان، پی به درستی این تصمیم و پایداری در سرعت بخشیدن به نابودی داعش برد.
فرمانده وقت سپاه قدس در کنار بومی عراق و سوریه از توان یگان پهپادی سپاه در عملیاتهای تجسسی و رزمی سوریه برای اولین بار بره برد. سردار سلیمانی در آن مقطع به سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه گفت: «چشم ما را در میدان جنگ با عکسهای واضح از مواضع دشمن، روشنتر کردید»
عملیاتهای ایران علیه مواضع داعش در سوریه با نصب فرستنده بر روی پهپادهای ایرانی موجب جمعآوری اطلاعات دقیقتری از تواناییها، مواضع و یگانهای داعش و دقت در هدف گرفت آنها توسط نیروهای مقاومت سوری شد.
ریشههای داعش
فرقه ضاله و جنایتکار داعش که در ابتدا با نام «حکومت اسلامی عراق و شام» شناخته شد، پس از همهگیری بیداری اسلامی در جهان عرب در سال ۲۰۱۴ متولد شد.
این گروهک تروریستی با مشارکت عناصر باقی مانده از حزب بعث، سلفیها و تکفیریهایی که از سراسر جهان در عراق گرد هم آمده بودند، تشکیل شد و به سرعت دامنه فعالیتهایش را از عراق به سوریه گسترش داد و بخش وسیعی از این دو کشور را اشغال کرد.
موسس و اولین رهبر این گروهک جانی، ابوبکر البغدادی از مجاهدین سلفی جدا شدهِ از گروهک القاعده بود که با دولتهای عراق و سوریه وارد جنگ شد. تجاوزات او و گروه تحت فرمانش به سطحی رسید که حتی بخشهایی از دو کشور لیبی و نیجریه را نیز اشغال کرد.
نوآم چامسکی، متفکر و زبانشناس مطرح آمریکایی با بررسی ریشههای شکلگیری داعش و حامیان فکری و مالی سعودی و غربی آن، گفت: «پیدایش داعش و گسترش عمومی رادیکالیزم نتیجه دستاندازی واشنگتن در جامعه شکننده عراق است؛ جامعهای که به سختی و بعد از یک دهه تحریمهای شدید آمریکا و انگلیس در کنار هم مانده بود.
... ظهور داعش و دیگر گروههای تروریستی مشابه، نتیجه تهاجم سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق بود.
... یکی از نتایج شوم تهاجم آمریکا و انگلیس به عراق شعلهور کردن درگیریهای طایفهای و فرقهای عراق بود که نظام سیاسی این کشور را چند پاره کرد و درگیریها را به دیگر نقاط منطقه خاورمیانه سرایت داد.»
... عربستان سعودی، متحد آمریکا یکی از افراطیترین کشورهای اسلامی در جهان است. کشوری که با استفاده از منابع غنی نفتی خود و با تاسیس مدارس مذهبی و مساجد خود به دنبال ترویج دکترین و آموزههای وهابی سلفی خود است.»
جی سی ورلمان، نویسنده و تحلیلگر سیاسی آمریکایی نیز در مقالهای با عنوان «داعش؛ زاییده اتحاد نامیمون غرب و سکولارهای بعثی» در میدل ایست آی، وبسایت خبری رویدادهای خاورمیانه، نوشت: «نشریه آلمانی اشپیگل اسنادی را منتشر کرده بار دیگر تئوری اسلامی بودن داعش داعش را رد کرده است. این اسناد از خانهای در سوریه به دست آمد که توسط یکی از مقامات اطلاعاتی سابق عراقی اشغال شد.
این اسناد حاکی از طرحی است که برای تاسیس و فعالیت داعش ارائه شده و نشان میدهد که تشکیل داعش تا چه حد از تشکیل یک گروه مذهبی فاصله دارد. بر اساس این اسناد - و همانگونه که برخی فرضیات نیز مطرح شده بود- گروهی از بعثیها و سکولارهای طرفدار صدام، استراتژی تاسیس گروهی تحت عنوان «دولت اسلامی» را بنیانگذاری کرد تا با استفاده از آن، قدرت سیاسی را به این حزب معدوم بازگردانند.»
پایان داعش
با موفقیتهای سپاه قدس در زمینگیر کردن داعش در عراق و سوریه، سرلشگر پاسدار قاسم سلیمانی خبر از پایان این گروهک جعلی و ساخته دست استکبار داد.
حاج قاسم سلیمانی دو سال و ۴۳ روز قبل از شهادتش در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۹۸ به دست نیروی هوایی آمریکا در عراق در نامهای به مقام معظم رهبری، نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم، انّافَتَحنا لَکَ فتحاً مُبینا. شش سال قبل (۱۳۹۰) فتنهای خطرناک شبیه فتنههای زمان امیرالمؤمنین(ع) که فرصت و حلاوت درک حقیقی اسلام ناب محمدی(ص) را از مسلمانان سلب نمود این بار پیچیده و آغشته به سمّ صهیونیسم و استکبار همچون طوفانی ویرانگر، عالم اسلامی را درنوردید.
این فتنه خطرناک و مسموم با هدف آتشافروزی وسیع در عالم اسلامی و درگیر نمودن مسلمانان با یکدیگر توسط دشمنان اسلام ایجاد گردید.
حرکت خبیثانهای که تحت نام «حکومت اسلامی عراق و شام» در همان ماههای اولیه موفق شد با اغفال دهها هزار جوان مسلمان، دو کشور بسیار اثرگذار و سرنوشتساز عالم اسلامی عراق و سوریه را دچار بحران بسیار خطرناکی کند و صدها هزار کیلومتر مربع از اراضی این کشورها را همراه با هزاران روستا، شهر و مراکز مهم استانی به تصرف درآورد و هزاران کارگاه و کارخانه و زیرساختهای مهم این کشورها از جمله، راهها، پلها، پالایشگاهها، چاهها و خطوط نفت و گاز و نیروگاههای برق و موارد دیگری از این نوع را تخریب نمودند و شهرهای مهمی همراه با آثار گرانبهای تاریخی و تمدن ملی آنها را با بمبگذاری از بین برده و یا سوزاندند.
اگرچه آمار خسارتهای وارده قابل احصاء نیست اما بررسیهای اولیه حاکی از ۵۰۰ میلیارد دلار میباشد.
در این حادثه، جنایات بسیار دردناکی که غیر قابل نمایش است رخ داد از جمله: «سربریدن کودکان یا پوست کندن زنده زنده مردان در مقابل خانوادههایشان، به اسارت گرفتن دختران و زنهای بیگناه و تجاوز به آنان، سوزاندن زنده زنده افراد و ذبح دستهجمعی صدها جوان.»
مردم مسلمان این کشورها متحیر از این طوفان مسموم، بخشی گرفتار خنجرهای برنده جنایتکاران تکفیری گردیدند و میلیونها نفر دیگر خانه و کاشانه خود را رها کرده و آواره شهرها و کشورهای دیگر شدند.
در این فتنه سیاه، هزاران مسجد و مراکز مقدس مسلمانان تخریب و یا ویران گردید و بعضا مسجد را به همراه امام جماعت و نمازگزاران آن با هم منفجر نمودند.
بیش از ۶۰۰۰ جوان فریب خورده به نام دفاع از اسلام به صورت انتحاری با خودروهای پر از مواد منفجره خود را در میادین، مساجد، مدارس، حتی بیمارستانها و مراکز عمومی مسلمانها منفجر کردند که در نتیجه این اعمال جنایتکارانه دهها هزار مرد، زن و کودک بیگناه به شهادت رسیدند.
تمامی این جنایتها بنا به اعتراف عالیترین مقام رسمی آمریکا که هماکنون ریاست جمهوری این کشور را بر عهده دارد – دونالد ترامپ - توسط رهبران و سازمانهای مرتبط با آمریکا طراحی و اجرا گردیده است کما اینکه همچنان این روش توسط رهبران کنونی آمریکا در حال طراحی و اجراست.
آنچه پس از لطف خداوند سبحان و عنایت خاص رسول معظم اسلام (ص) و اهلبیت گرانقدرش باعث شکست این توطئه سیاه و خطرناک گردید، رهبری خردمندانه و هدایتهای حکیمانه حضرت مستطاب عالی و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سیستانی بود که موجب بسیج کلیه امکانات برای مقابله با این طوفان مسموم گردید.
یقینا پایداری دولتهای عراق و سوریه و پایمردی ارتشها و جوانان این دو کشور خصوصا حشدالشعبی مقدس و دیگر جوانان مسلمان سایر کشورها با حضور مقتدرانه و محوری حزبالله به رهبری سید پر افتخار آن، جناب سید حسن نصرالله (حفظهاللهتعالی) نقش تعیینکنندهای در به شکست کشاندن این حادثهی خطرناک داشتند.
قطعا نقش ارزشمند ملت و دولت خدمتگزار جمهوری اسلامی خصوصا ریاست محترم جمهوری اسلامی، مجلس، وزارت دفاع و سازمانهای نظامی و انتظامی و امنیتی کشورمان در حمایت از دولتها و ملتهای کشورهای فوقالذکر قابل تقدیر است.
حقیر بهعنوان سرباز مکلف شده از جانب حضرتعالی در این میدان، با اتمام عملیات آزادسازی ابوکمال آخرین قلعه داعش با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی - صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطره این شجره خبیثه ملعونه را اعلام میکنم و به نمایندگی از کلیهی فرماندهان و مجاهدان گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریهای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند، این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشتساز را به حضرتعالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملتهای مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم و پیشانی شکر را در مقابل پیشگاه خداوند قادر متعال به شکرانهی این پیروزی بزرگ بر زمین میسایم.
و مَا النَّصرالّا مِن عِندِالله العَزِیزِ الحَکِیم، فرزند و سربازتان قاسم سلیمانی»
پاسخ رهبری
آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز در واکنش به این نامه پاسخ دادند:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم، سردار پر افتخار اسلام و مجاهد فی سبیلالله آقای سرلشکر حاج قاسم سلیمانی (دام توفیقه)
خدای بزرگ را با همه وجود سپاسگزارم که به مجاهدات فداکارانهی شما و خیل عظیم همکارانتان در سطوح مختلف، برکت عطا فرمود و شجره خبیثهای را که به دست طواغیت جهان غرس شده بود، به دست شما بندگان صالح، در کشور سوریه و عراق ریشهکن کرد.
این تنها ضربه به گروه ستمگر و روسیاه داعش نبود؛ ضربه سختتر به سیاست خباثتآلودی بود که ایجاد جنگ داخلی در منطقه و نابودی مقاومت ضد صهیونیستی و تضعیف دولتهای مستقل را به وسیلهی روسای شقی این گروه گمراه هدف گرفته بود؛ ضربه بود به دولتهای قبلی و کنونی آمریکا و رژیمهای وابسته به آن در این منطقه که این گروه را به وجود آوردند و همهگونه پشتیبانی کردند تا سلطهی نحس خود را در منطقهی غرب آسیا بگسترانند و رژیم غاصب صهیونیست را بر آن مسلط سازند.
شما با متلاشی ساختن این توده سرطانی و مهلک، نه فقط به کشورهای منطقه و به جهان اسلام بلکه به همه ملتها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید. این نصرتی الهی و مصداق «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَ لٰکِنَّ اللهَ رَمیٰ» بود که بهخاطر مجاهدت شبانهروزی شما و همرزمان تان به شما پاداش داده شد.
اینجانب صمیمانه به شما تبریک میگویم و با این حال تأکید میکنم که از کید دشمن غفلت نشود. آنهایی که با سرمایهگذاری سنگین، این توطئه شوم را تدارک دیده بودند آرام نخواهند نشست، سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر دوباره به جریان افکنند.
حفظ انگیزه، حفظ هوشیاری، حفظ وحدت، زدودن هر پسماند خطرناک، کار فرهنگی بصیرتافزا و خلاصه، آمادگیهای همهجانبه نباید فراموش شود.
شما را و همه برادران مجاهد از کشورهای عراق و سوریه و دیگران را به خدای بزرگ میسپارم و به همه شما سلام و دعا میکنم.»
افتخار قاسم
سردار پاسدار قاسم سلیمانی سه هفته بعد از اعلام پایان داعش در تاریخ چهارم بهمن ۱۳۸۹ درجه سرلشکری را از دستان فرماندهی کل قوا دریافت کرد. او یک ماه و نیم بعد در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ به دلیل رشادتها و موفقیتهایی که در سوریه و عراق عاید ایران و مسلمانان منطقه کرد موفق به دریافت عالیترین نشان نظامی جمهوری اسلامی یعنی نشان «ذوالفقار» شد.
وصالِ یار
سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی در بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ به وسیله شلیک دو موشک از پهپاد آمریکایی در فرودگاه بغداد به شهادت رسید. در این حمله ابومهدی المهندس از فرماندهان حشدالشعبی عراق و ۱۰ نفر تن دیگر از همراهانش به شهادت رسیدند.
وزارت دفاع آمریکا بعد از این جنایت در بیانیهای رسمی اعلام کرد که دستور این حمله را دونالد ترامپ رییسجمهور و فرمانده کل قوای این کشور صادر کرد.
منبع:
سایت خامنهای دات آی آر، نامه سرلشکر قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش به مقام معظم رهبری و پاسخ ایشان به حاج قاسم
انتهای پیام