به گزارش ایسنا،سرلشکر رحیم صفوی؛ فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره شجاعت، سختکوشی و ایمان و اعتقاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی میگوید:
(در عملیات آزادسازی فاو) من رفتم خط مقدم و دیدم حاج قاسم سلیمانی ایستاده و خودش دارد مواضع خمپارهها را برای خمپارههای ۶۰، ۸۱ و ۱۲۰ میلیمتری مشخص میکند و به نیروها میگوید که مواضع را احداث کنند.
او آتش را خیلی خوب ساماندهی کرد و طوری عمل کرد که خدمه خمپارهها آسیب نبینند. یکی از بهترین خطوط دفاعی را قاسم سلیمانی در فاو ایجاد کرده بود.
پیشتازی در قلاویزان
در عملیات آزادسازی مهران هرکس ارتفاعات قلاویزان را میگرفت بر دشت مهران و دشت بدره مسلط میشد. شمال بدره به سمت بغداد و جنوب بدره به سمت کوت عراق و از آنجا به العماره میرود؛ بنابراین بدره یک منطقه سوقالجیشی و مهم است.
در این عملیات لشکر ۴۱ ثارالله بسیار شجاعانه جنگید و فرمانده این لشکر، حاج قاسم سلیمانی، شجاعانه در خط مقدم، نیروهایش را هدایت و فرماندهی کرد.
آنها در حین درگیری متوجه شده بودند که چهل پنجاه نفر دارند بهطرف خطشان میآیند. گمان کرده بود که آنها بسیجیاند ولی نزدیکشان که رسیده بودند، دیده بودند که آنها لباسهای سبز و هیکلهای درشتی دارند. نگو همه آنها عراقی بودهاند.
نیروهای بعثی که گفته بودند: قف، تازه حاج قاسم که در جلوترین منطقه نبرد با دشمن بود، میفهمد که آنها از نیروهای دشمن هستند و به شکل معجزهآسایی از آنها دور میشود. بعد به نیروهای خودش که یک نفربر زرهی در اختیار داشتند، میگوید: بروید آنها را بگیرید؛ یعنی آنقدر نیروها و خود حاج قاسم جلو رفته بودند که با بعثیها سینهبهسینه شده بودند.
روایت سردار محمد نبی رودکی؛ فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس:
توسل به حضرت زهرا (س)
در عملیات کربلای ۵، آقای غلام پور به من گفت شما پشت کانال ماهی پیش احمد کاظمی و مرتضی قربانی و قاسم سلیمانی برو، بررسی کن و یک گزارش برای جلسه بیاور.
من و مسلم شیرافکن مسئول محور لشکر، با یک موتورسیکلت به ضلع غربی کانال پرورشی ماهی رفتیم. عراقیها روی دژ بلند ضلع غربی، یک کانال سرتاسری با دستگاه کانال کن به نام ترینچر زده بودند. این دستگاه، کانالهای باریک بهاندازه عرض یک یا دو نفر حفر میکرد.
ما از بالای دژ داخل کانال را نگاه کردیم. یکمرتبه آقا مرتضی قربانی کلوخی بهطرف من و شیرافکن پرتاب کرد و گفت پایین بروید.
ما خبر نداشتیم که تیر تانک میآید. بهمحض اینکه پایین رفتیم، یک گلوله تانک از لبه دژ عبور کرد؛ یعنی برای زدن سر ما آمده بود! تانکها نقطه را میزدند.
صدها تانک باهم بهطرف دژ شلیک میکردند و بچهها آن پایین میجنگیدند. ما به داخل کانال شیرجه زدیم. مرتضی قربانی آنجا بود.
یک نفر دیگر هم کنارش بود که او را نشناختم. قاسم سلیمانی هم بود. آنقدر خاک و گردوغبار روی صورت قاسم را پوشانده بود که شناخته نمیشد. صورتهای خاکی و چشمهای خسته نشان میداد که دو سه شب آنجا جنگیدهاند.
در آن زمان چندین مرتبه آقای سلیمانی را صدا زدم، اما ایشان به گوشهای خیره مانده بود و پاسخی نمیداد.
در کلیپی که بعد از شهادت ایشان پخش شد، مشخص گردید که وی در آن لحظات سخت و طاقتفرسا به بانو حضرت زهرا (س) متوسل شده بود.
منابع:
۱-اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از شرق بصره تا مهران: روایت سید یحیی (رحیم) صفوی (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۲۷۵، ۲۷۶، ۳۴۲
۲-علیرضا رفاهیت، حسین احمدی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت محمد نبی رودکی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۴۷۵، ۴۷۶
انتهای پیام