به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، شهید قاسم سلیمانی پس از حضور در فرماندهی نیروی قدس و نقش آفرینی در دفاع از حرم و مقابله با اقدامات تروریستی دولتهای استعمارگر و خنثی کردن نقشه های آنها در منطقه غرب آسیا به چهره ای بین المللی و نماد مقاومت تبدیل شد که پس از سالها مجاهدت، سرانجام به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید. چنین زندگی درخشان و حیات طیبهای که ناشی از منظومه فکری سردار بود، از وی "ذوالفقار زمان" ساخت. اکنون که جامعه اسلامی از وجود این سرمایۀ ارزشمند بی بهره مانده است، ارائه الگو از شخصیت این شهید والامقام و تبدیل مکتب شهید سلیمانی به مکتبی همگانی و جهان شمول، از ضروریات است.
تبیین و ترسیم مکتب سلیمانی بیش از همه نیازمند کار و پژوهشهای جدی به دور از سطحی نگری است. گفتنی است در این مجال صرفاً سعی شده که بعضاً برخی از مبانی اعتقادی و مولفه های قدرت نرم آن شهید تبیین شود.
مکتب شهید سلیمانی یک الگوی مکتبی جدید و باز تولید جدید از مکتب اسلام و دکترین اسلامی است. بر مبنای مکتب شهید سلیمانی، باورها و اعتقادات وی اعم از اتحاد ملی، اقتدار ولایت فقیه، بصیرت، فرهنگ استقامت، تقویت ایمان، عزم راسخ برای دفاع از انقلاب، آمادگی پاسخ به هر تهدید با قدرت کامل، حفظ و فعال سازی ارزش های الهی، دفاع ملی، فضیلت¬های اخلاقی و آموزه¬های الهی از مولفه های قدرت نرم شهید سلیمانی بود.
ویژگی بارز و برجسته شهید سلیمانی این است که توانسته منویات و ارزشهای موردنظر امام(ره) و و رهبر عظیم الشأن (مدظله العالی) در صحنه عمل، اجرا کند. شهید سلیمانی با "اعتماد به خدا" و "اعتقاد ویژه به ولایتفقیه"، به پیروزی بر عرصه های قدرت سخت و قدرت نرم و حتی قدرت هوشمند که ترکیبی از این دو قدرت است، باور داشت.
شهید سلیمانی در بحث انقلاب، حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی و حفظ نظام از منظر امام(ره) که آن را از اوجب واجبات میدانند، بر این باور بود که هیچ واجبی به پای دفاع از نظام نمی رسد. ایشان بر این سخن حضرت امام(ره) تکیه میکند که آن را از نماز هم واجب تر می دانستند و حتی معتقد است نماز اگر قضا شد میتوان قضایش را به جا آورد، ولی اگر نظام اسلامی آسیب ببیند، اینطور نیست که بتوان قضای آن را به جا آورد، بلکه همزمان با آن، نماز آسیب می بیند و دین آسیب می بیند و به همین دلیل است که حفظ این نظام برای همه از اوجب واجبات است.
در قسمتی از وصیت نامه سردار سلیمانی آمده است: «می دانید در زندگی به انسانیت و عاطفهها و فطرتها بیشتر از رنگهای سیاسی توجه کردم. وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید».
الگو گیری از مکتب شهید قاسم سلیمانی به عنوان مکتبی جهانشمول و اخروی، ضرورت جامعه امروزی در تمامی سطوح است؛ ولایت پذیری: اولین و بارزترین ویژگی شهید سلیمانی این بود که فرمایشات رهبری را «فصل الخطاب» می دانست. وی بر این باور بود که نظر رهبر معظم انقلاب، بی تردید برکت خدا و عنایت خدا را به همراه خواهد داشت و همان خواهد شد. یعنی تبعیت از ولایت و ولایت پذیری یکی از ویژگیهای وی در بحث اجرای دیپلماسی مقاومت بود.
صداقت در گفتار : صداقت ویژگی دیگر سردار سلیمانی بود. با بدترین و پیچیده ترین دشمن در اوج صداقت و راستی برخورد میکرد.
مجاهد فی سبیل الله: شهید سلیمانی همواره با اعتماد به خدا و با شجاعت در صحنه سخت و پیچیده وارد می شد. لذا بخاطر حضور در صحنه و در میدان بودن تبدیل میشود به یک "مجاهد فی سبیل الله".
سجایای اخلاقی و معیارهای شخصیتی از سردار سلیمانی چهره ای ساخت که حتی دشمنانش نیز از وی، با دیده احترام یاد می کردند. که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
"دیوید پترائوس " مدیر سابق سازمان سیا، در مورد سردار سلیمانی گفته بود: « قاسم سلیمانی فردی بسیار توانمند و مدبر و دشمنی شایسته است. او بازی خود را بهخوبی انجام میدهد.»
"استنلی مککریستال "، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا و رئیس پیشین فرماندهی مشترک عملیات ویژه این کشور در باره شخصیت کاریزماتیک شهید سلیمانی می گوید: «او بهترین کسی است که آنها( جمهوری اسلامی ایران) دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانیها تلاش میکردیم، او (سلیمانی) را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیر نظر گرفتم، او وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیطهای مختلفی عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است. قدرت سیاسی که قاسم سلیمانی دارد به او اجازه میدهد که کارهای بسیاری انجام دهد. ولی او کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوقالعاده انجام میدهد».
"جان مگوایر"، افسر سابق سیآیای: «من یک بار با قاسم سلیمانی برخورد کردم؛ یک برخورد ناخواسته. او شبیه آن چیزی نیست که از یک فرمانده چریکی انتظار دارید. مردی اتوکشیده و توانمند است، و خصوصیتهای فرماندهی به شکل برجستهای در او مشهود است؛ یک انسان حرفهای است.»
شخصیت انسان دوستانه، مردم مدار، ولایت مدار و خاص شهید سلیمانی در داخل و خارج از کشور مورد توجه همگان بود حاج قاسم سلیمانی شخصیت نظامی و سیاسی موثر و راهبردی در خاورمیانه برای ملتهای مظلوم و ایستادگی در برابر دشمنان داشت. رفتار مخلصانه و مردم مدارانه یک فرمانده ارشد نظامی موجب همدلی و همبستگی بوده و در بین امت اسلامی نیز وحدت و الگوسازی کرده است.
از مهم ترین محورها و ابعاد مکتب فرماندهی شهید سلیمانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
بعد معنوی و ارزشی: دینمداری، ایثار و شهادت طلبی، انقلابی گری و ساده زیستی و دوری از تجمل
بعد فردی و رفتاری: امیدوار به مددالهی، عزت نفس و سعه صدر، تعهد و وفاداری، شخصیت کاریزماتیک و کیفیت زندگی کاری
بعد فرماندهی و مدیریتی: شامل شایستگی و صلاحیت، الگو و مظهر، مدیریت جهادی، تفکر راهبردی، تصمیم گیری و قاطعیت، سازگاری و انعطاف پذیری، درک محیط سیاسی، توسعه توانمندی ها، عطوفت با زیردستان و ابتکار و خلاقیت
بعد نظامی: توانمندی نظامی،دشمن شناسی و دشمن ستیزی، هوشیاری و شناخت محیط، ولایتمداری و اطاعت پذیری و قانونگرایی
بعد تأثیرگذاری یا عملکردی: تمرکز بر همسایگان منطقه ای، تقویت نیروهای مقاومت در منطقه، ایجاد انسجام و یکپارچگی بین آحاد ملت و فراهم شدن زمینه اخراج مزدوران از منطقه.
سردار سلیمانی نماد قدرت نرم اسلامی است، چرا که قدرت نرم غربی یا جنگ عملیات روانی مبتنی بر دروغ و نیرنگ و کذب است، حال آنکه بحث قدرت نرم در مکتب شهید سلیمانی، سراسر مبتنی بر فطرت انسانی، آیات الهی؛ انقلابی گری و ولایتمداری برخواسته از خلوص و صداقت است می باشد. سردار شهید در راه آرمان های الهی خویش راسخ قدم بود و از این رو در دلها رسوخ کرده و با شجاعت و نبوغش در مدت کوتاهی قلب ها را تسخیر می کرد.
"ایمان و توکل به خدا"، "اتحاد و برادری"، "نفی سلطه پذیری و سلطه گری"، "سازش ناپذیری در مقابل دشمن"، "اهتمام به فرهنگ اسلامی و انقلابی"، "تحمل سختی ها و مشکلات"، "تشکیل هسته های مقاومت در جهان"،"ولایتمداری" و "اخلاص" شمه ای از مولفه های قدرت نرم سردار سلیمانی است. بازخوانی، بازگویی و الگو قراردادن رشادتها، خدمات، زندگی نظامی و شخصی همراه با زندگی عرفانی و سیر و سلوکِ عملی شهید سلیمانی بی شک می تواند به به زندگی معنوی منتج شود.
مکتب شهید سلیمانی را می بایست در حوزه نظریهپردازی و ادبیاتسازی تبیین و به دنیا معرفی کرد چرا که این مکتب، "جامع و کامل" است. به واقع «زندگی انسانهای بزرگ از آنجایی آغاز میشود که به عالم ملکوت ایمان داشته و خدا را در زندگی اصل قرار داده، و با سیر و سلوک عملی به لقا الله دست یافتهاند.» از این منظر شهید سلیمانی یک تئوری کلی و یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم با هدف اصلی کمال انسان و تأمین سعادت همگانی ارائه داد و در آن خطوط اصلی و روشها، باید ها و نبایدها، خوبها و بدها، هدفها و وسیله ها، نیازها و دردها ودرمان ها، مسئولیت ها و تکلیف ها مشخص کرد و در عرصه پسا مدرنیسم، منبع الهام تکلیف ها و مسئولیت ها برای همه افراد شد. منظومه فکری شهید سلیمانی با عینیت بخشیدن به تفکرات و اعتقادات الهی، مکتبی را برای آیندگان به ودیعه خواهد نهاد که زیر ساخت ها و تکیه گاه فکری آحاد بشر خواهد شد.
گزارش از: فرشته مقدم