شوشانا زوبوف بهخاطر کتاب پیشگامانهاش، «در عصر ماشینهای هوشمند»، شناخته شده است. زوبوف، استاد بازنشسته دانشکده کسبوکار هاروارد و همچنین عضو هیات علمی دانشکده حقوق هاروارد است. در سال۲۰۰۶، مجله strategy+business او را بهعنوان یکی از یازده متفکر اصلی فضای کسبوکار در جهان معرفی کرد. نشریه فایننشالتایمز این کتاب را «اثر برجستهای از اندیشیدن و پژوهش بنیادین» نامیده است. نیویورکر «عصر سرمایهداری نظارتی» را بهعنوان یکی از بهترین کتابهای غیرداستانی (Non-fiction) سال۲۰۱۹ معرفی کرد. باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، نیز آن را بهعنوان یکی از کتابهای مورد علاقهاش در سال۲۰۱۹ نام برد؛ موضوعی که محقق روزنامهنگاری، آوی آشر-شیپیر، آن را قابل توجه دانست با توجه به اینکه این کتاب به نقد جابهجایی پرسنل بین گوگل و دولت اوباما و همچنین استفاده کمپینهای انتخاباتیاش از دادههای نظارتی برای هدف قرار دادن رأیدهندگان میپردازد. اما سم دیبیلا، نویسنده وبلاگLSE، به انتقاد از این کتاب پرداخت و چنین استدلال کرد که رویکرد آن میتواند «به جای تکوین کنش جمعی برای مقابله با نظارت سیستماتیک شرکتی، منجر به فلج شدن کنشگری شود.» «گاردین» در گزارشی، به زیر و بم زندگی این متفکر عصر رسانههای هوشمند پرداخته است. زوبوف در سال۱۹۷۸، در واشنگتنپست کار میکرد. او میگوید: یکبار پس از پایان شیفت شب به گالری ملی هنر سر زدم؛ جایی که موجوداتی بزرگ، کثیف و تاریک را در انبار یک آمفیتئاتر دیدم. این آثار متعلق به دیوید اسمیت بود؛ مجسمهساز آمریکایی که در دهه۱۹۶۰ مجسمههایی از ماشینآلات قدیمی کارخانهها و زبالهها ساخته بود. آن زمان متوجه شدم که فرآیند کامپیوتری شدن انقلاب صنعتی بعدی خواهد بود و همه چیز را تغییر خواهد داد؛ از جمله نحوه تفکر، احساس و ایجاد معنا. این بود که ماحصل تاملاتم را در دفترچه یادداشتم مینوشتم و این روند تبدیل به دستور کار زندگی فکریام شد.
کتاب«عصر سرمایهداری نظارتی» یک تحلیل جامعهشناختی است که طی ۷۰۰صفحه درک ما از دوران دیجیتال را تغییر میدهد. این کتاب نشان میدهد که چگونه شرکتهای فناوری جهانی مانند گوگل و فیسبوک ما را متقاعد کردند که حریم خصوصی خود را رها کنیم؛ چگونه اطلاعات شخصی جمعآوریشده توسط این شرکتها توسط دیگران نه تنها برای پیشبینی رفتار ما، بلکه برای تاثیرگذاری و تغییر آن مورد استفاده قرار گرفته است و اینکه این موضوع چه عواقب فاجعهباری برای دموکراسی و آزادی داشته است. این همان روندی است که زوبوف آن را بهعنوان «یک نظم اقتصادی جدید» و«تملک حقوق حیاتی انسانی که بهتر است بهعنوان یک کودتا از بالا عنوان شود» تعریف میکند.
زوبوف توضیح میدهد که چرا کتابش را نوشته است. چشمان تیره، عینک دستهدار و موهای مشکی و پرپشتی سیمای ظاهری او را نشان میدهد. صدایش بم و طنینانداز است. او فوقالعاده دانشمند و باهوش است و استدلالهای خود را با جملات دقیق و تیز بیان میکند. کار او روی موضوعات «عصر سرمایهداری نظارتی» از اواخر دهه۱۹۷۰ آغاز شد. زمانی که در مقطع تحصیلات تکمیلی در هاروارد در حال نوشتن پایاننامه دکترای خود درباره انقلاب صنعتی بود. برای کسب درآمد، در اداراتی که برای اولینبار «کامپیوتری» میشدند، مشغول به کار شد: «آنها انتظار بهرهوری فوری، رشد و کارآیی داشتند. اما همه چیز هرج و مرج و فاجعه بود. اتفاقات عجیب و غریبی در حال وقوع بود. مردم میگفتند کار من در فضا معلق است!»
اولین کتاب زوبوف با عنوان «در عصر ماشینهای هوشمند: آینده کار و قدرت» در سال۱۹۸۸ منتشر شد. این کتاب در واقع تحلیلی شگفتانگیز و پیشگویانه بود؛ اینکه چگونه فناوری اطلاعات فضای کار را متحول خواهد کرد. زوبوف مدتها قبل از ظهور اینترنت استدلال کرد که هر چیزی که بتواند به اطلاعات تبدیل شود، هرجا که ممکن باشد برای نظارت و کنترل مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. او بخش دوم این کتاب را با عنوان «اقتصاد پشتیبانی: چرا شرکتها در حال شکست افراد هستند و بخش بعدی سرمایهداری»(۲۰۰۲) با همکاری همسرش، جیمز مکسیمین، نوشت. همسرش مدیرعامل شرکتهایی از جمله لورا آشتلی و یک دانشمند برجسته در MIT بود که در سال۲۰۱۶ درگذشت.
زوبوف به لطف کتاب اولش، یکی از اولین زنان دارای کرسی دائمی در دانشکده کسبوکار هاروارد شد. زوبوف با همسرش به مناطق روستایی ماین رفتند؛ فرزندانشان را بزرگ کردند و به پرورش گوزن پرداختند. در سال۲۰۰۹، خانه آنها بر اثر صاعقه ویران و به خاکستر تبدیل شد. خانواده نجات یافتند؛ اما تمام اموال خود را از دست دادند: کتابها، مواد تحقیقاتی و گذرنامهها. زوبوف میگوید: «...یک چیز عجیب: وقتی خانه سوخت، آن دفترچه قدیمی از واشنگتن دیسی سالم ماند!» کمی بعد از این حادثه، زوبوف نوشتن کتاب «سرمایهداری نظارتی» را آغاز کرد.
در این کتاب میخوانیم که در سرمایهداری نظارتی چگونه شرکتها با جمعآوری دادههای کاربران، رفتارها و ترجیحات آنها را تحلیل کرده و از این اطلاعات برای پیشبینی و کنترل رفتارهای آینده استفاده میکنند. در این کتاب تاثیرات منفی این نوع سرمایهداری بر حریم خصوصی، آزادی فردی و دموکراسی بررسی شده است. زوبوف نگران است که این روند منجر به ایجاد یک جامعه تحت نظارت شود که در آن افراد دائما تحت کنترل هستند.
درباره اقتصاد داده میخوانیم. در کتاب به تحلیل نحوه تبدیل دادههای شخصی به کالا پرداخته شده و نویسنده توضیح میدهد که چگونه شرکتها از این اطلاعات برای کسب سود استفاده میکنند. زوبوف همچنین چالشهایی را که جوامع با آن مواجه هستند، بررسی کرده است و پیشنهادهایی برای مقابله با این وضعیت ارائه میدهد. او بر لزوم آگاهی عمومی، قوانین سختگیرانهتر در زمینه حریم خصوصی و مسوولیتپذیری شرکتها تاکید دارد.
در نهایت، زوبوف سوالاتی درباره آینده بشر در عصر دیجیتال مطرح میکند و درباره نگرانیهایی پیرامون اینکه آیا انسانها قادر خواهند بود کنترل زندگی خود را در دست بگیرند یا خیر بحث میکند. زوبوف در کتاب «عصر سرمایهداری نظارتی» راههای مختلفی را برای مقابله با این پدیده پیشنهاد میکند. برخی از این راهها عبارتند از:
آگاهی و آموزش: زوبوف بر اهمیت آگاهی عمومی نسبت به شیوههای جمعآوری دادهها و استفاده از آنها تاکید میکند. آموزش مردم درباره حقوق خود و نحوه حفاظت از حریم خصوصیشان میتواند به کاهش آسیبهای ناشی از سرمایهداری نظارتی کمک کند.
قوانین و مقررات: او پیشنهاد میکند که دولتها باید قوانین سختگیرانهتری برای حفاظت از دادههای شخصی وضع کنند. این شامل ایجاد چارچوبهای قانونی برای کنترل جمعآوری، ذخیرهسازی و استفاده از دادهها است.
مسوولیتپذیری شرکتها: زوبوف بر لزوم مسوولیتپذیری شرکتهای فناوری تاکید دارد. او معتقد است که شرکتها باید در قبال نحوه استفاده از دادههای کاربران پاسخگو باشند و شفافیت بیشتری در فعالیتهای خود داشته باشند.
توسعه فناوریهای جایگزین: تشویق به توسعه فناوریهایی که حریم خصوصی را حفظ میکنند، یکی دیگر از راهحلهایی است که زوبوف مطرح میکند. این شامل نرمافزارها و پلتفرمهایی است که به کاربران کنترل بیشتری روی دادههای خود میدهند.
مشارکت اجتماعی: زوبوف بر اهمیت مشارکت جامعه در بحثهای مربوط به حریم خصوصی و دادهها تاکید دارد. او معتقد است که باید فضایی برای گفتوگوی عمومی درباره پیامدهای سرمایهداری نظارتی ایجاد شود.
تحقیقات مستقل: تشویق به تحقیقات مستقل درباره تاثیرات سرمایهداری نظارتی بر جامعه نیز یکی دیگر از پیشنهادهای اوست تا بتوانیم بهتر بفهمیم چگونه این پدیده بر زندگی روزمره ما تاثیر میگذارد. این راهها نشاندهنده نیاز به یک رویکرد چندجانبه برای مقابله با چالشهای ناشی از سرمایهداری نظارتی هستند که شامل همکاری بین دولت، شرکتها، جامعه مدنی و افراد است.
منابع:
Bridle, James (February 2, 2019) . "The Age of Surveillance Capitalism by Shoshana Zuboff review – we are the pawns ".The Guardian.ISSN 0261-3077.Retrieved January 17, 2020.