پادشاهی های خلیج فارس و سوریه؛ چرا عربستان و امارات در نظم تازه شام مشارکت دارند؟/ رمزگشایی از نقش آفرینی ترکیه در سوریه

اقتصادنیوز چهارشنبه 19 دی 1403 - 06:35
اقتصادنیوز: در شرایطی که گروه های مخالف تلاش دارند تا زمینه را برای انتقال قدرت هموار کنند، جهان با هراس معادلات شام را رصد می کند. به باور ناظران در صورتی که گروه های مخالف در انجام این ماموریت شکست بخورند؛ خلایی جدی در شام ایجاد شده و بستر برای ظهور رادیکالیسم هموار می گردد؛ تهدیدی که نه تنها برای سوریه بلکه برای خاورمیانه پرهزینه خواهد بود.

به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد، ساعات اولیه 8 دسامبر، قدرت سیاسی خاندان اسد بعد از بیش از نیم رن به پایان رسید.با خروج بشار اسد از کشور، نه تنها نظم سیاسی داخلی سوریه یک شبه تغییر کرد، بلکه هویت ژئوپلیتیکی این بازیگر نیز متحول شد. جغرافیایی که مسکو ردپای استراتژیک عمیقی در قالب پایگاه‌های هوایی و دریایی در خاکش داشت.

نقش ترکیه در بازسازی سوریه

فارین پالسی در ادامه یادداشت ادعایی اش آورد، اگرچه سقوط اسد به طور قابل توجهی نفوذ و جایگاه ترکیه را در سوریه و در ژئوپلیتیک منطقه به شکلی گسترده تر افزایش داده، اما ذکر این نکته لازم است که حیات تحریر الشام، جناح شورشی که زمینه را برای سرنگوی بشار اسد فراهم کرد – نیروی نیابتی ترکیه نیست. آنکارا در مواقع سخت به گروه های مخالف سوری متعهد ماند و اکنون نفوذ قابل توجهی بر تحریری الشام دارد و می تواند فعل و انفعال های این بازیگر و تصمیم سازی هایش را احت تاثیر قرار دهد.به ادعای این نشریه، این تعهد در نهایت با برکناری اسد به ثمر نشست و تغییری اساسی در چشم انداز منطقه را رقم زد. در شمال سوریه، نیروهای اپوزیسیون - با سالها تجربه فعالیت های نظامی و اداری و کمک ترکیه - با قابلیت های مدیریتی پیشرفته ظهور کردند.این دگرگونی نه تنها در اجرای منسجم عملیاتی که منجر به سقوط اسد خود را نشان داد، بلکه در رویکرد منظم و روشمندی که پس از آن اتخاذ گشت، آشکار شد. این تحولات حاکی از تحول اساسی در ظرفیت اپوزیسیون سوریه برای حکومت است که منعکس کننده مزایای حمایت خارجی پایدار و انطباق ذاتی این بازیگران در مسیریابی در منطقه سیاسی پرتنش و همیشه در حال تغییر سوریه قلمداد می شود.

به ادعای فارین پالسی، با این حال، تحریر الشام  و دیگر گروه های شورشی ممکن است به زودی متوجه شوند که ساخت سوریه جدید ممکن است دشوارتر و چالش برانگیزتر از سرنگونی رهبری آن باشد. ما می دانیم که در سوریه چه چیزی فروپاشیده، اما نمی دانیم چه چیزی در انتظار در این بازیگر است. تلاش هماهنگ بازیگران سوری، منطقه ای و بین المللی برای جلوگیری از خونریزی بیشتر، تکه تکه این جغرافیا و جنگ های نیابتی مورد نیاز است.چنین تلاشی باید با تعریف دولت موقت غیرفرقه ای در دمشق و یک بلوک جدید منطقه ای و بین المللی برای کمک به روند سیاسی، بازسازی و احیا شود - بلوکی که گروهی ازبازیگران چون  ترکیه و همسایگان عرب سوریه، قطر و عربستان سعودی – و همچنین اتحادیه اروپا و ایالات متحده را در خود جای داده باشد.یکی از بزرگ ترین خطرها در داخل سوریه، ناتوانی در تعریف دولت مرکزی است، این همان سناریویی است که در لیبی خ داد. چنین متغیری تنها منجر به هرج و مرج بیشتر و آینده تیره تر برای کشور خواهد شد. بنابراین، نهادها و سازوکارهای دولت سوریه باید حفظ شوند.انتقال سیاسی و تشکیل دولت به هم مرتبط هستند، اما می توان آنها را از هم جدا کرد. انتقال سیاسی فرآیندی سخت و زمان‌بر است. با این حال، برای ارائه خدمات ضروری، حفظ نهادها و عملکردهای دولتی، و جلوگیری از ایجاد خلاء قدرت و هرج و مرج، فوراً به یک دولت موقت نیاز است.

NRbGW3wsZp9R

بستر سازی برای مشارکت کشورهای حاشیه خلیج فارس

به ادعای فارین پالسی، دراین راستا، تصمیم اخیر تحریر الشام  برای تشکیل اولین جلسه کابینه مشترک خود با وزرای دوره اسد نشان دهنده تعهد به فرآیند انتقال است و می تواند به عنوان یک تحول امیدوارکننده تعبیر شود. دستیابی به ثبات در سوریه صرفاً یک ضرورت محلی نیست، بلکه یک امر منطقه ای محسوب می شود.انتصاب نخست وزیر موقت که وظیفه تشکیل دولت موقت را تنها یک روز پس از سقوط دمشق بر عهده گرفت، گامی در مسیر درست بود.تحریر الشام به عنوان گروهی که معترضان را به سوی پایتخت را رهبری کردند، این گروه نقش مهمی در انتقال سیاسی و تشکیل دولت خواهند داشت. با این حال، برای کسب مشروعیت اجتماعی و پذیرش بین المللی، دولت جدید باید فراگیر باشد و تنوع قومی را منعکس کند، از همین رو بازتعریف دولت نجات تحریر الشام در ادلب، این بار در دمشق بی نتیجه است.همزمان ذکر این نکته لازم است که با افزایش نارضایتی ها و تنش ها، بستر برای ظهور رادیکابسم هموار می شود؛ بالاخص آن که این نارضایتی ها جنبه هویتی داشته باشد. عراق به عنوان همسایه سوریه، تجربه ای مهم برای سوری ها است. سرنگونی رژیم سنی صدام حسین در سال 2003 منجر به ظهور یک ساختار قدرت جدید در بغداد شد که توسط شیعیان و کردها رهبری می شد. بیتوجهی به جامعه سنی زمینه را برای ظهور رادیکالیسم و شکل گیری جریان های رادیکال از القاعده تا داعش را هموار ساخت.برای جلوگیری از چنین چشم اندازی در سوریه، نباید جامعه علوی یا شیعه را به حاشیه راند.

فارین پالسی در بخشی دیگر از یادداشت ادعایی اش به تلاش ها برای توقف جنگ داخلی در سوریه اشاره کرد و مدعی شد، پیشتر فرمت آستانه عملاً با هدف توقف درگیری در سوریه طراحی شد، نه تسهیل گذار سیاسی، در حالی که این فرمت به آنکارا، مسکو و تهران کمک می کرد تا منافع خود را در سوریه مدیریت کنند.با این حال، روند آستانه در حال حاضر مسیر خود را طی کرده است – در شرایط کنونی و در کوتاه مدت، روسیه و ایران ممکن است میزانی از نفوذ خود را بر تحولات سوریه حفظ کنند. در شرایط کنونی انتقال سیاسی مستلزم مجموعه ای متفاوت از بازیگران دور میز است. پلت فرم جدید باید شامل همسایگان کلیدی سوریه و اعراب باشد. عراق، اردن، قطر و عربستان سعودی در موقعیت مناسبی برای پیوستن به این بلوک قرار دارند.گنجاندن آنها به دو دلیل حیاتی است. اول اینکه سه گانه آستانه متشکل از کشورهای غیر عرب بود. از آنجایی که سوریه کشوری با اکثریت عرب است، قالب جدید باید مالکیت و عاملیت عرب را داشته باشد. دوم، هراس پادشاهی های خلیج فارس از تحولات سوریه. در باب متغیر دوم، اگر اعراب در این بستر مشارکت داشته باشند، از نگرانی هایشان کاسته خواهد شد.

ترکیه و گروه‌های مخالف سوری باید به منظور کاهش نگرانی‌های اعراب و تشویق آنها به همکاری بیشتر برای انتقال سیاسی منظم در دمشق، پلتفرمی فراگیر تعریف کنند. به طور مشابه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده نیز می بایسا کشورهای عربی را تشویق کنند تا در طول این گذار سیاسی به جای ایجاد اخلال، همکاری داشته باشند. به ادعای این نشریه،بدون اجماع منطقه‌ای، ما احتمالاً شاهد ظهور ائتلاف گسترده‌ای از کشورهای عربی خواهیم بود که تلاش خواهند کرد هر نوع انتقال سیاسی دموکراتیک را تضعیف کنند - همانطور که پس از قیام‌های بهار عربی در اوایل دهه 2010 اتفاق افتاد و شاهد کودتای مهندسی شده خلیج فارس در گروهی از بازیگران عرب بودیم. سوریه می تواند به آزمونی برای روند عادی سازی روابط منطقه ای تبدیل شود، پیش از این مقوله عادی سازی بین ترکیه و کشورهای عربی و همچنین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام شده است. در همین قاب انتقال قدرت در سوریه باید به جای تضعیف روند جاری عادی سازی، زیربنای آن باشد.در نهایت، اتحادیه اروپا نباید در قبال دگرگونی سوریه به عنوان یک نظاره گر باقی بماند. تعامل اولیه با  تحریر الشام؛ گروه های شورشی؛ و بازیگران کلیدی منطقه، که بالاخص ترکیه، برای کمک به روند انتقال قدرت ضروری است. این فرایند باید یک انتقال منظم را از طریق بسته های مختلف کمک و بازسازی تعریف کند. برای انجام این کار، ترکیه، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و کشورهای کلیدی عربی باید گفت‌وگوهای منظم و ساختاریافته‌ای در مورد انتقال سیاسی، بازسازی سوریه داشته باشند.در بیشتر مواقع، آنچه بسیاری «واقعیت جدید» می‌نامند، صرفاً تصویری از لحظه‌ای در زمان است. صحنه‌های دراماتیک در دمشق می‌توانند به وضعیت آشفته‌تری منجر شوند- یا می‌توانند دولت جدیدی ایجاد کنند که از مشروعیت واقعی در دمشق برخوردار باشد. همکاری نزدیک بین سوریه، کشورهای عربی و قدرت های بین المللی برای جلوگیری از یک نتیجه آشفته و ایجاد یک دولت جدید و قانونی در دمشق ضروری است.این یک لحظه سرنوشت ساز است. حمله آمریکا به عراق در سال 2003 خاورمیانه قدیم را در هم شکست و پس از آن ایران و محور مقاومت بستر را برای افزایش قدرت و نفوذشان هموار کردند. بهار عربی در سال 2011 نظم منطقه ای پیشین را بازتعریف گرد. در مقابل، پس از آغاز جنگ اسرائیل و حماس و سقوط اسد، شاهد پوست اندازی خاورمیانه و ورود به عصری تازه هستیم.

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.