عملیات کربلای ۴ لو رفته بود و این عملیات شکست سنگینی برای نیروهای نظامی ایران داشت اما به گفته راوی دفاع مقدس این شکست مقدمه پیروزی در کربلای ۵ بود.
سید باقر احمدی ثناء رزمنده عملیات کربلای ۵ و راوی دفاع مقدس در نشست تحلیلی عملیات کربلای ۵ که در جهاد دانشگاهی خوزستان برگزار شد، با اشاره به فرارسیدن سالروز آغاز این عملیات، اظهار کرد: مقام معظم رهبری درمورد عملیات کربلای ۵ می فرماید «شبهای عملیات کربلای ۵ شبهای قدر این انقلاب است و انس با آن باعث وارسته شدن میشود و هر کس این عملیات را فراموش کند، نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد لذا باید این حادثه بزرگ را زنده نگهداریم.»
به گزارش ایسنا، وی افزود: عملیات کربلای ۵ از نظر وسعت بزرگتر از عملیات بیت المقدس و فتح المبین نبود اما تاثیرگذاری و اهمیت این عملیات بسیار متفاوت بود؛ از ابتدای جنگ با حمله رژیم بعثی در شلمچه، با نیروهای این رژیم درگیر بودیم.
در شلمچه وجب به وجب شهید میدادیم
این رزمنده بیان کرد: با توجه به اهمیت بصره برای عراق، سال ۶۱ رژیم بعثی موانع بسیار سنگین و خاکریزهای زیادی اطراف بصره ایجاد کرد و منطقه آبگرفتگی به طول ۱۵ کیلومتر با عمق ۸ کیلومتر و ارتفاع یک متر جلوی شلمچه ایجاد کرده بودند. تا سال ۶۱ هر عملیات با نوع نگاه به بصره انجام می شد اما حرکت را از جای دیگر انجام میدادیم تا از این موانع سخت را عبور نکنیم زیرا در شلمچه باید وجب به وجب میجنگیدیم و شهید میدادیم.
راوی دفاع مقدس گفت: در عملیات کربلای ۵ با وجودی که ۱۱۵ تیپ آن کاملا نابود شد یعنی حدود نصف ارتش عراق در شلمچه نابود شد اما کوتاه نیامد. ویدیویی دیدیم که صدام بعد از کربلای ۵ می خواست به نیروهایش مدال بدهد اما آنها به صدام می گویند ما را ببخش که با وجود ۲ هزار قبضه توپ نتوانستیم جلوی ایرانی ها را بگیریم اما صدام می گویند همین که نگذاشتید بصره سقوط کند کار بزرگی است.
وی عنوان کرد: در عملیات کربلای ۴ به بن بست خوردیم که برخی ها اطلاع داشتن از عملیات را مطرح کردند اما دشمن از همه عملیات ما اطلاع داشت و می دانست می خواهیم چه عملیاتی انجام دهیم اما با هوش بودن و سرعت عمل مان موجب شد، دشمن نتواند متوجه شود که چه ساعتی و به چه نحوی می خواهیم عملیات را انجام دهیم اما در کربلای ۴ زمان کم آوردیم و مجبور به عقب نشینی شدیم.
فرصتی ۱۵ روزه برای انجام بزرکترین عملیات
احمدی ثناء بیان کرد: اعلام کرده بودیم که بزرگترین عملیات را انجام خواهیم داد و همه تصورات به سمت کربلای ۴ رفت اما بعد از شکست در این عملیات، ارتش عراق به بسیاری از فرماندهان مرخصی داد و صدام هم برای عملیات حج راهی عربستان شد در این بازه زمانی فرصت ۱۵ روزه داشتیم.
راوی دفاع مقدس افزود: در این فرصت محدود اطلاعاتی که باید در ۹ کسب می کردیم را در دو هفته به دست آوردیم. در این کانال آبی که ایجاد کرده بودند امکان ارسال قایق یا انجام غواصی نبود و در این روزها آب را به کانال های دیگر را هدایت کردیم و ارتفاع آب را افزایش دادیم و قایق های مناسبی آوردیم. انوع مین ها به میزان ۳۰۰ تن آوردیم و در کانال سلمان در مسیر شهدای هویزه قرار دادیم و تانک ضد مین را از روی آن عبور دادیم و متوجه شدیم ۷۰ درصد مینهایی که از سال ۶۱ کارگزاری شده بود هنوز عمل می کنند.
وی با بیان اینکه غرورمان موجب شد، در عملیات کربلای ۴ موفق نشویم، ادامه داد: به دلیل اینکه در عملیات کربلای ۴ در یک روز حدود ۲ هزار و ۳۰۰ شهید دادیم و تعدادی از نیروهایمان اسیر شدند باید در این مدت محدود روحیه نیروها را بازیابی می کردیم تا در عملیات بزرگتری شرکت کنند که این کار هم انجام شد.
این رزمنده عملیات کربلای ۵ با اشاره به برنامه ریزی این عملیات در ۱۵ روز گفت: زمستان سال ۶۵ و شب عملیات بسیار سرد بود و تاکنون سرمایی مثل آن شب ها ندیدیم. به غواصان گفتیم که اگر دستتان را از آب بیرون بیاورید یخ می زند اما با این وجود آنها خط دشمن را شکستند و گفتند آب به قدری گرم بود که سردی آب را احساس نکردیم. نیروهای ما خطی را شکستند که انگلیس، آلمان و .. گفته بودند هیچ خطی نمیتواند این خط را بشکند. در این عملیات نیروهای ایرانی به جای اینکه مستقیم وارد شلمچه شوند از آبگرفتگی که ایجاد شده بود و منطقهای موسوم به کانال پرورش ماهی،حرکت خود را آغاز کردند. تاکتیکی که در عملیات کربلای ۵ استفاده کردیم به گونهای بود که از اول جنگ تا سال ۶۵ از آن استفاده نکرده بودیم.
ثناء گفت: شب سوم یا چهارم عملیات وقتی می خواستیم وارد شهرک دوعیجی عراق شویم، آنقدر جنازه روی جاده افتاده بود که محلی برای عبور ما نبود و برخی جاها مجبور بودیم و دید نداشتیم، روی جنازه ها پا می گذاشتیم و عبور می کردیم.
راوی دفاع مقدس بیان کرد: شنیده ها، کتاب ها و فیلم ها حتی ۲۰ درصد عملیات کربلای ۵ را نشان نداده است. تاکتیک هایی که در این عملیات استفاده شدند، امروز هم کاربرد دارند.
این رزمنده عملیات کربلای ۵ با اشاره به دام انداختن و کشته شدن چندین نفر از فرماندهان بعثی و به اسارت گرفتن مسئول توپ خانه بعثی گفت: همه این کارها توسط جوانان انجام شد و بعضا فرماندهان گردان ها ۲۳ یا ۲۴ ساله بودند. ما نیرویی نداشتیم به گردان ها اضافه کنیم یا تجهیزات بیشتری نداشتیم.
وی افزود: حاج اسماعیل فرجوانی که هشت بار مجروح و مچ دستش قطع شده بود و در یکی از عملیات ها تانک از روی پاهایش رد شده بود، دو بچه معلول در خانه داشت و شیمیایی بود اما شب عملیات کربلای ۵، لباس غواصی پوشید و میخواست کمک کند اما وقتی به او گفتیم اگر شهید شدی چه کسی می خواهد گردان را فرمانروایی کند؟ه دیدیم در همان بحران ۱۰ نفر را آموزش داده بود تا جایگزین او شوند.
احمدی ثناء گفت: در کربلای ۵، ۱۲ هزار شهید تاثیرگذار و نخبه دادیم و کمرمان شکست اما پرورش نیرو برای فرماندهی، موجب شد بعد از آن هم عملیات های بعدی را عملی کنیم.
این رزمنده عملیات کربلای ۵ بیان کرد: در ۴۵ روز این عملیات، صحنه هایی دیدم که سلاح جواب نمی داد و بچه ها از اسلحه های کلاشینکف به عنوان چوب دستی استفاده می کردند و با دشمن می جنگیدند. ایثار بچه ها در آن روزها بی نظیر بود. حاج قاسم سلیمانی می گفت من مهر مادری حضرت زهرا (س) را در کربلای ۵ دیدم که این بیان به دلیل سختی این عملیات بود.
وی افزود: یک روز یکی از غواصان که تیری به پیشانی اش اصابت کرده بود، روی سیم خاردارهای حلقوی افتاده بود. او وقتی دید بچه ها نتوانستند این چند سیم خاردار حلقوی را باز کنند، خودش را روی سیم خاردار انداخت و به بچه ها گفت از روی کمرم رد شوید و بچه ها را به حضرت فاطمه (س) قسم داد تا رد شوند که صبح دیدند، تیر هم خورده بود.
احمدی ثناء گفت: کریم و برزو دو برادر اهل گتوند بودند که کریم فرمانده بود و برزو می خواست وارد گردان برادرش شود اما کریم قبول نمی کرد چون پدر و مادرش عاشق برزو هستند و نمی خواست حواسش بین برادر و نیروهایش پرت شود اما نزدیک اذان صبح بود که برزو شهید شد و نمی دانست چه به پدر و مادرش بگوید و یک ساعت بعد کریم هم به شهادت رسید.
دست خدا را در عملیات کربلای ۵ دیدیم
وی بیان کرد: یک بار قبل از کربلای می خواستند ما را اعزام کنند که دیدیم یک مادر دستش پسرش را گرفته بود و مدام توصیه می کرد که وصیتش را فراموش نکند و حتی وقتی سوار اتوبوس شدیم باز هم این جمله را تکرار کرد. بعد از پسرش پرسیدیم مادرت چه می خواست که فهمیدیم وصیت مادرش این بود که نماز اول وقت را فراموش نکند.
راوی دفاع مقدس گفت: بچه ها با ایمان و با عنایت ائمه اطهار (ع) در عملیات کربلای ۵، جنگیدند. آنجا دیگر سلاح جواب نمیداد و استقامت جواب داد و دیدیم با دست خالی ۴۵ روز جنگیدند.
وی عنوان کرد: مسئول تدارکات لشکر ۴۱ ثارالله می گفت، همیشه حدود ۱۵ هزار غذا برای نیروها می پختیم اما در عملیات چون ممکن بود ماشین غذا نرسد یا اتفاقی بیفتد کمی غذای بیشتری می پختیم تا کم نیاوریم اما در عملیات کربلای حاج قاسم سلیمانی گفت ۴۰ هزار غذا بپزید و فردای آن روز که عملیات را انجام دادیم و بخشی از نیروهای دشمن را به اسارت گرفتیم متوجه شدیم حاج قاسم این پیش بینی را کرده بود. ما در جنگی بودیم که نه تنها حواسمان به نیروی خودمان بلکه به نیروی دشمن بود.
احمدی ثناء گفت: یکی از فرماندهای رژیم بعثی که به اسارت گرفته شده بود، اصلا اطلاعات نمی داد اما وقتی شام که عدس پلو با ماست بود را گذاشتیم و دید فرماندهان با نیروها، از همین غذا می خورند گفت اجازه می دهید نیروهایمان را بیاورم و کنار شما برای شما بجنگیم.
این رزمنده عملیات کربلای ۵ با بیان اینکه در این عملیات دست خدا را دیدیم و اگر شکست کربلای ۴ نبود، پیروزی کربلای ۵ امکان پذیر نبود، عنوان کرد: عملیات کربلای ۵ یکی از عملیات هایی بود که موجب شد دشمن متقاعد شود، دشمن پای مذاکره بنشیند و نتیجه این عملیات پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸ شد و نظام سلطه به قدرت نظام جمهوری اسلامی پی برد.
انتهای پیام