اظهارات جنجالی جنتی درباره پزشکیان
علی جنتی، از وزرای دولت روحانی و از چهرههای سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان، در گفتوگویی اینترنتی اظهاراتی جنجالی را درباره رئیسجمهور مطرح کرد که گزیده صحبتهای وی به شرح زیر است:
* پزشکیان باید میایستاد و ظریف را در دولت خود حفظ میکرد. آقای ظریف تمام توان خود را برای پیروزی پزشکیان گذاشت.
* کسانی که در ستاد ایشان بودند، هیچ نقشی در این دولت ندارند. در کابینه دولت، کسانی هستند که سیاستهای پزشکیان را قبول ندارند. پزشکیان در انتخاب نیروهای خود مشکل جدی دارد کمااینکه معاون پارلمانی رئیسجمهور یک روز هم در پارلمان نبوده! و نتیجه این انتخابها، کاهش تدریجی طرفداران ایشان است.
* پزشکیان قطعا جرأت استعفا دادن را دارد. ممکن است چنان مشکلات بر سر ایشان بریزد که احساس فشار کند و استعفا بدهد!
* پزشکیان در دوران انتخابات وعدهای نداد اما در همان مواردی هم که قول داد اعلام کرد که گردنم را گرو میگذارم تا اگر نتوانم عمل کنم، کنار میروم.
* در مسئله حجاب، رهبری به مخالفت پزشکیان با ابلاغ قانون حجاب توجه کردند.
* در شورایعالی امنیتملی تنها فردی که با حمله سوم به اسرائیل و وعده صادق ۳ به طور محکم مخالفت کرد و ایستاد، آقای پزشکیان بود. طبیعتاً رهبری هم به جهتگیری رئیسجمهور توجه میکنند. مطمئن باشید اگر آقای جلیلی رئیسجمهور بود، حتما به اسرائیل حمله میشد.
******
افشای دروغ دبیری در تکذیب سفر به قطب جنوب
پس از حواشی به وجود آمده در خصوص سفر شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور به قطب جنوب، سرانجام مسعود پزشکیان او را از این سمت برکنار کرد.
رئیسجمهور در حکمی خطاب به شهرام دبیری تصریح کرد: «در این ایام پس از بررسی خبر، قطعی شد که در ایام نوروز در سفر تفریحی قطب جنوب بودید. در دولتی که مفتخر به اقتدا به مولای متقیان است و در شرایطی که هنوز در کشورمان فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، سفر پر هزینه تفریحی مسئولان رسمی، حتی با هزینههای شخصى، قابل دفاع و توجیهپذیر نبوده و با معیار سادهزیستی مسئولان سازگار نیست. دوستی دیرین و همکاری و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی دولت چهاردهم، مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعدههایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود. بنابر این از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم».
گفتنی است برکناری دبیری به علت سفر پرهزینه به قطب جنوب در حالی است که هم روابط عمومی معاونت پارلمانی و هم رسانه های اصلاح طلب از قول دبیری این سفر را تکذیب کرده بودند. در تاریخ ۶ فروردین، روابط عمومی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری اعلام کرده بود: «در روزهای اخیر خبرسازی برخی کانال های خبری در یکی از پیام رسان ها، مستمسکی برای برخی تحلیل های نادرست شده است. بر این اساس شایعه مطرح شده مبنی بر سفر معاون پارلمانی رئیس جمهور به قطب جنوب چنین ادعایی صحت ندارد و تصاویر منتشر شده قدیمی بوده است».
حتی خود شهرام دبیری در تاریخ ۷ فروردین در یک گروه واتس آپی به حاشیه های سفرش به قطب جنوب واکنش نشان داده و گفته بود: «خوبه که موضوع مسافرت من باعث سرگرمی عزیزان شده و نمیدونستم اینقدر جلب توجه میکنه. من هم مثل خیلی ها با هماهنگی تعطیلات را اومدم سفر. قطب هم نیستم. فکر نمیکنم سفر من ضرری به مردم و جامعه بزنه.فعلا دولت و مجلس هم که جلسه ندارند. من تمام سفرهایم را با هزینه شخصی میروم و موضوع سفر هم یک مسئله شخصی است که برخی میخواهند از آن برای تخریب من استفاده کنند. من کاری را که فکر میکنم درسته انجام میدهم و تا بحال ضررم به مردم و جامعه نرسیده است. هر کجا که هستید انشاءالله سال خوب و توام با سلامتی و موفقیت داشته باشید».
******
دفاع از اظهارات هستهای لاریجانی
عطاءالله مهاجرانی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با دفاع از اظهارات هستهای لاریجانی در خصوص احتمال تغییر دکترین هستهای ایران و ساخت سلاح اتمی نوشت:
۱- دولت امریکا که خود پیشرفتهترین سلاحها هستهای در جهان را دارد و هر ساله در جهت ارتقای کیفی و کمی این سلاحها سرمایهگذاری میکند. افزون بر آن تنها کشوری است که از سلاح هستهای علیه مردم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی استفاده کرده است، نمیتواند پرچمدار مبارزه با سلاح هستهای و منع دستیابی دیگر کشورها باشد. او دهانش پر از رطب است و منع رطب کی کند؟ من موزه صلح را در هیروشیما در سالگرد بمباران اتمی دیدهام. هر امریکایی که موزه صلح را ببیند اگر از شرم بمیرد ملامتی بر او نیست. \
۲- سوگلی امپراتوری جهانخوار امریکا و غرب در غرب آسیا یعنی دولت صهیونیستی اسراییل کشوری است که با کمک فرانسه در دهه شصت میلادی اتمی شده است. هیچگونه نظارتی را هم نپذیرفته و ایران را هم بارها به بمباران تهدید کرده است.
۳- پیش از انقلاب در سفری که اسحاق رابین، نخستوزیر وقت و شیمون پرز، وزیر جنگ وقت اسراییل به ایران داشتند، سر محمدرضا شاه کلاه گذاشتند و یک میلیارد و دویست میلیون دلار به قیمت همان زمان از ایران نفت گرفتند تا پنج کلاهک هستهای به ایران بفروشند! این موضوع در خاطرات مقامات اسراییلی از جمله شیمون پرز البته نه با جزییات ذکر شده است.
۴- نمیتوان از امکان بازدارندگی سلاح هستهای سخنی نگفت. اگر پاکستان به همت و دانش مرحوم عبدالقدیرخان به سلاح هستهای مسلح نشده بود با توجه به بر سر کار آمدن هندوئیسم افراطی و دولت مودی در هند که نزدیکترین رابطه را با صهیونیسم دارد، معلوم نبود بر سر امنیت ملی پاکستان چه میآمد یا خواهد آمد.
۵- در هر صورت اگر جاهطلبی احمقانه محمدرضا شاه در چارچوب تدبیر درستی انجام شده بود و ایران با تکیه بر دانش نظری و فنی و علمی خودـ دانشی که اکنون در اختیار داردـ به سلاح هستهای دست یافته بود، صدام و همپیمانان امریکایی و روسی و غربی و عربیاش جرات حمله به ایران را نداشتند.
۶- کشور ایران، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی اموری نیستند که بتوان درباره توانایی و بقای آنها مسامحه کرد. غیر از امریکا که از سلاح اتمی استفاده کرده است؛ دیگر کشورهای اتمی جهان همواره از این امکان به عنوان وسیله و سلاح بازدارنده تاکنون بهره بردهاند.
۷- میتوان برای تغییر نظریه از لحاظ مبانی فقهی و دینی و سیاسی دلایلی برشمرد. به ویژه از حیث احکام ثانویه که مربوط به زمان خاص و شرایط و مقتضیات خاص است. به نظرم با تهدید مکرر ترامپ به بمباران ایران و مواضع نتانیاهو میتوان تغییر نظریه را امری منطقی و موجه و در جهت مصالح و منافع ملی و انقلابی تفسیر کرد.
******
احتمال درگیری نظامی ایران و آمریکا بالاست
روزنامه شرق نوشت:
در طول تعطیلات نــوروزی ۱۴۰۴ تحولات برجسته ای در عرصه سیاست خارجی رخ داد که عمدتا به مکاتبات تهران و واشــنگتن و فضای مبهم میان «جنــگ» و «مذاکره» متمرکز بود و کمــاکان هم این ابهام وجــود دارد، چراکه بخشــی از اخبار مؤید شــروع مذاکرات اســت و هم زمــان با آن، گزارشــاتی هم پیرامــون احتمال وقوع درگیری مخابره می شــود.
فرشــید باقریان، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل، در گفت وگوی خود با «شرق» از زاویه ای متفــاوت به تحولات اخیر نگاه می کنــد. او برخلاف برخی تحلیلگــران کــه تنش هــا را صرفــا ابــزاری برای فشــار دیپلماتیک می دانند، بر این باور است که نشانه های واقعی و ملموســی از احتمال وقوع درگیــری نظامی میان ایران و آمریــکا وجود دارد. باقریــان معتقد اســت مجموعه اقدامات آمریــکا، از اعزام دو نــاو هواپیمابر به منطقه تا افزایش سطح آماده باش در پایگاه های اطراف ایران، نشانه هایی از ورود به فاز عملیاتی است. این مفســر اذعان دارد: «اگر بخواهیم صادقانه تحلیل کنیم، این حجم از آرایش نظامی صرفــا برای نمایش یا تهدید روانی نیســت. وقتــی بمب افکن های -2B و جنگنده هــای -35F به دیه گو گارســیا اعزام می شــوند، به معنای فعال شــدن گزینه های عملیاتی است».
او همچنین به مؤلفه زمان اشــاره می کند و می گویــد: «مهلت محدود قطع نامه ۲۲۳۱ و فشــار داخلــی بر ترامپ برای نشــان دادن قدرت، این احتمال را بیشــتر می کنــد که آمریکا یــا متحدانش برای یک اقدام محدود اما مؤثر آماده شــوند». باقریان در بخش دیگری از گفت وگوی خود، به نزدیکی ایران به ظرفیت هسته ای اشــاره می کند و هشــدار می دهد: «وقتی کارشناســان می گویند تهران تنها چند هفته تا رســیدن به ظرفیت تولید ســالح هســته ای فاصله دارد، برای اسرائیل و بخش تندرو سیاســت آمریکا این یک خط قرمز اســت». او در پایان تأکید می کند: «گرچه کسی خواهان جنگ نیست، اما تاریخ بارها نشان داده که سوء تفاهم یا یک حادثــه کوچک می تواند به جنگی تمام عیار منجر شــود. ایران باید در عین حفظ آمادگی، مانع از افتادن در تله تحریکات شود».
******
ادعایی درباره پست جدید وزیر کشور دولت روحانی
خبرگزاری فارس نوشت:
در حدود هفت ماه و نیم گذشته شاهد انتصاب سفرای ایران در برخی کشورها و انتصاباتی در داخل وزارت خارجه بودیم و شنیدهها حاکی از آن است که رحمانی فضلی وزیر اسبق کشور قرار است به عنوان سفیر جدید ایران راهی پکن شود.
شنیدههای خبرنگار فارس حاکی از آن است که انتصاب عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر پیشین کشور به عنوان سفیر جدید ایران در پکن و جایگزین محسن بختیار تقریبا قطعی شده است. بختیار بهمن ۱۴۰۲ استوارنامه خود را به شی جین پینگ رئیسجمهور چین تحویل داد.
رحمانی فضلی متولد سال ۱۳۳۸ در شهر شیروان و دانشآموخته کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای جغرافیای انسانی از دانشگاه تربیت مدرس است. او در سال ۱۳۷۱ و در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی، به عنوان نماینده شیروان در مجلس حضور داشت. وزیر کشور دولت یازدهم و دوازدهم، جانشین فرماندهی معظم کل قوا در نیروی انتظامی، رئیس شورای امنیت کشور، دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر و رئیس کل دیوان محاسبات از جمله سمتهای قبلی رحمانی فضلی است.
******
تلاش ضدانقلاب برای اختلافافکنی بین یزد و اصفهان
خبرگزاری تسنیم نوشت:
در روزهای اخیر بدنبال تعرض چند نفر به خط لوله آب انتقالی به یزد، این شهر با مشکل قطعی آب مواجه شده است که طبق اعلام منابع مسئول، تلاشها برای رفع این مشکل ادامه داشته و احتمالاً بزودی این مسئله برطرف خواهد شد. مسعود پزشکیان رئیس جمهور و محمدباقر قالیباف رئیس مجلس هر کدام دستورات ویژهای را برای پیگیری و تسریع در تعمیر و بازسازی خط لوله انتقال آب به استان یزد در کوتاهترین زمان ممکن صادر کردهاند و محمدصالح جوکار نماینده یزد نیز اعلام کرده که ترمیم و مرمت خط انتقالی آب امروز به پایان میرسد و مشکل آب تا فردا شب حل خواهد شد.
با این حال، این حادثه باعث شکلگیری نگرانی برای مردم این استان و سایر هموطنان بدلیل مشکل پیش آمده برای یزدیها گردیده و واکنشهایی را در فضای مجازی به همراه داشته است. در این میان رسانههای ضد انقلاب با ورود به ماجرا در تلاش هستند تا ضمن اختلاف افکنی بین مردم یزد و اصفهان و تحریک آنها علیه نظام و همچنین القای جنگ آب در کشور، فضای جامعه را ملتهب کنند.
این درحالیست که هموطنان زیادی از جمله اصفهانیها نگران وضع موجود در یزد بوده و اتفاقاً اولین محموله آب معدنی با شعار «اصفهان و یزد برادر میمانند» نیز شب گذشته از سوی این استان به یزد ارسال شده است. انتشار اطلاعات کذب اما به ظاهر مستند علیه کشاورزان اصفهانی از سوی رسانههای ضدانقلاب، انتشار توئیتهای توهینآمیز علیه مردم یزد در پوشش اصفهانیها و برعکس انتشار توئیتهای توهینآمیز علیه کشاورزان اصفهانی در پوشش هموطنان یزدی توسط صدها اکانت پوششی، از جمله شگردهای جریانات معاند برای رسیدن به اهدافشان است.
در این میان، نکته قابل تأمل، ورود و پیام سرکردهی گروهک تروریستی منافقین در فضای مجازی است که یادآور تلاش 3 سال پیش آنها برای التهاب آفرینی در اصفهان در جریان مشکلات آبی بود، که نشان دهنده فعال شدن قاتلان مردم ایران در این ماجرا برای اختلاف افکنی و ایجاد التهابات در کشور است. نباید فراموش کرد رسانههایی که این روزها در ماجرای قطع آب یزد فعال شده و ژست دلسوزی گرفتهاند، سه سال قبل برای تحریک مردم اصفهان و ادامه اعتراضات، در حالی مدعی کشته شدن یک کشاورز اصفهانی بنام احمد رحمت آبادی توسط نیروهای امنیتی شده بودند و از او بعنوان «شهید آب» یاد میکردند که همان زمان دروغ آنها عیان شده و مشخص شد تصویر منتشره متعلق به یکی از عناصر داعش است. بنابراین مشخص است که این رسانهها با دروغ پردازی، در تلاش برای تحریک مردم و اختلاف افکنی در جامعه هستند که این امر نیازمند هوشیاری بیشتر مردم و رسانههاست.
******
حمله به مقاومت یمن؛ افتخار جدید اصلاح طلبان
روزنامه کیهان نوشت:
یکی از فعالین رسانهای طیف مدعی اصلاحات که عهدهدار مسئولیت یکی از رسانه های این طیف است، در توئیتی ، بهجای حمایت از ایستادگی تاریخی انصارالله یمن در برابر آمریکا و اسرائیل، مقاومت مثالزدنی این شیرمردان را مورد حمله قرار داده و با لحنی آمیخته به وادادگی، از آن بهعنوان «بهانهای برای لشگرکشی» یاد کرده است! به راستی، آیا این همان نسخهای نیست که رسانههای صهیونیستی و تحلیلگران آمریکایی برای تطهیر جنایات خود به کار میبرند؟ آیا این موضع، چیزی جز نشخوار سخنان دشمنان ملتهای مسلمان است؟
مدعیان اصلاحات که روزگاری در فتنه ۸۸، برای جلب رضایت غرب، کشور را به آشوب کشاندند، امروز نیز همان خط را دنبال میکنند. آن روز در برابر دشمنان این ملت، در حالی که خون شهدا هنوز بر زمین بود، با لبخندهای دیپلماتیک از «کدخدا» طلب عذر کردند، و امروز در برابر مجاهدان یمنی که عزت و غیرت را به نمایش گذاشتهاند، توصیههای ذلیلانه و مأیوسانه سر میدهند!
مگر نه اینکه همین طیف، در سالهای گذشته، هنگام جنگ عربستان و یمن، سکوتی خفتبار اختیار کردند؟ مگر نه اینکه بارها در بزنگاههای تاریخی، از فلسطین گرفته تا سوریه، ساز سازش کوک کردند و زبان به ملامت مجاهدان گشودند؟ اینان که امروز برای انصارالله نسخه مماشات و سازش میپیچند، همان کسانیاند که در دوران اوباما، به جای ایستادگی در برابر تحریمهای ظالمانه، با اعتماد به غرب، اقتصاد کشور را به نابودی کشاندند.
امروز انصارالله یمن، با تکیه بر ایمان و اراده، نهتنها دست متجاوزان به یمن را از خاک خود کوتاه کرده، بلکه ضربات سنگینی بر منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد آورده است. این همان قدرت بازدارندگی است که سالها در مکتب مقاومت آموختهایم. اما مدعیان اصلاحات، که همواره چشمانشان به دهان مقامات آمریکایی است، نمیتوانند حقیقتی به این روشنی را ببینند.
مگر فراموش کردهایم که همین جریان، در ماجرای برجام، چطور با ذوقزدگی، توهم دوستی با غرب را ترویج کرد و کشور را درگیر توافقی خسارتبار نمود؟ حالا هم در برابر ایستادگی یمنیها، همان خط را دنبال میکنند و با نادیده گرفتن حقیقت، مقاومت را به «تنشآفرینی» متهم میکنند! اما آنچه مسلم است، تاریخ نشان داده که مردان خدا پیروزند و آنان که دل در گرو بیگانه دارند، سرانجام در زبالهدان تاریخ جای خواهند گرفت. همانگونه که سازشکاران دیروز محو شدند، امروز نیز توصیههای ذلیلانه مدعیان اصلاحات راه به جایی نخواهد برد. یمن، قلب تپنده مقاومت، بیدی نیست که با این بادها بلرزد!
******
انتقاد روزنامه جوان از علی مطهری: سیاستورزی او سخیف و تفرقهافکنانه است
روزنامه جوان، در یادداشتی با عنوان «نوروز تکقطب، جهل مرکب و بمب اتمی» به اظهارات اخیر علی مطهری، نماینده ادوار مجلس، مبنی بر مذاکره با رئیسجمهور آمریکا واکنش نشان داده و سیاستورزی او را تفرقهافکنانه قلمداد کرده است. در این یادداشت آمده است:
مورد ثانی در این موارد خاص نوروزی اظهارلحیه علی مطهری بود که مثالی از جهلمرکب یک فعال سیاسی است. آنچه او گفت حتی لازم است تا لغتشناسان چیزی فراتر از «جهلمرکب» برای آن بیابند. مطهری گفته «وقتی ترامپ درخواست مذاکره مستقیم داد و هنوز هم لحنش تند نشده بود (!) پزشکیان باید استقبال میکرد و میگفت آماده هستم. حالا «فوقش» رهبری هم بعداً مخالفت میکرد! اما رئیسجمهور باید بگوید من وظیفهام را انجام دادم. ما همش نشستهایم تا ببینیم رهبری چی میگه!»
در فهم سخافت اینگونه سیاستورزی تفرقهافکنانه دو جور مخاطب داریم. یکجور که عمق ابتذال این حرف را در لحظه متوجه میشوند که حتی ممکن است طرفداران این حرف هم باشند! یعنی خودشان ابتذال آن را فوری میگیرند ولی خب ابتذال را هم مثل دو چشم خود دوست دارند! دسته دوم حتی با گذشت سالها و تبیین هر روزه هم متوجه عمق ابتذال این حرف نمیشوند. برای هر دو دسته آرزوی بهروزی و سلامتی داریم.
از علی مطهری که در جهلمرکب مانده است میگذریم، اما به همفکران نزدیک به ایشان یا کسانی که از گفتههای اینچنینی او خوششان میآید باید گفت نباید به این وضوح «مسئله» خود را آشکار کنید. مسئله شما ایران و وطن و مردم نیست. وگرنه چارهاندیشی اینگونه نیست. یعنی همانگونه که مطهری هم مقصود اصلیاش را فاش کرده که «یک رئیسجمهور اصلاحطلب نباید با یک رئیسجمهور اصولگرای تندرو (در واکنش به پیام ترامپ) فرقی نداشته باشد»، شما هم نشان دادهاید که مسئله اصلی شما رسیدن جناحتان به قدرت و بعد خوردن اعضا و جوارح قدرت تا انتهاست و این وسط نه وطن و نه مردم هیچ اهمیتی ندارند.
وگرنه عقلسلیم و فهم عرفی به هر فعال سیاسی میگوید اگر حتی قانوناساسی اختیار تعیین سیاستخارجی را به رهبری نداده بود، در شرایط جنگی و تهدید دشمن نباید بگوییم رئیسجمهور حرف خودش را بزند، فوقش رهبری هم مخالفت کند. بهنظر میرسد برخی در داخل تلاش میکنند اکنون که ترامپ در تمامی رجزخوانیهایش از تعرفههای اقتصادی علیه جهان، تا ایالتخواندن کانادا، اشغال گرینلند و پاناما، اخراج مهاجران، صلح اوکراین و کوچدادن فلسطینیها، مخالفتهای جدی در دنیا دیده ودر هیچ یک توفیق نسبی هم کسب نکرده، کاری کنند که اولین توفیق او در تقابل با ایران باشد! هرچه از این ابتذال بیشتر بگوییم، درجه ابتذالش بیشتر میشود.
******
تمام گامهای معقول و شرافتمندانه را برای پرهیز از جنگ برداریم
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:
بهتر است که در کنار نقد راهبرد کلان سیاست خارجی، بیش از هر چیز انتظارات خود را از نتایج سیاست رسمی منعکس کنیم و بحثهای فنی درباره مذاکره، کیفیت آن، مستقیم یا غیرمستقیم بودن آن، علنی یا غیرعلنی بودن آن را به کارشناسان سیاست خارجی بسپاریم. به همین علت میتوان به نقد سردرگمی راهبردی در سیاست خارجی اشاره کرد که از گذشته وجود داشته و اکنون به حادترین شکلی بروز یافته و اتفاقا شکست برجام نیز تا حدود زیادی مربوط به همین ضعف و تناقضات راهبردی است، ولی پیش از نقد راهبردی به عنوان یک شهروند باید به مساله مهم انتظارات معقول و متعارف جامعه از سیاست خارجی پرداخت. اولین و مهمترین انتظار پرهیز از جنگ است. چنین نیست که هر جامعهای در هر شرایطی از جنگ پرهیز کند.
برای نمونه برخلاف برخی تحلیلها، تقریبا شواهد و قرائن کافی وجود دارد که صدام حتی پیش از انقلاب هم تصمیم گرفته بود که در فرصت مناسب به ایران حمله کند، بنابراین چارهای جز مقاومت و جنگ نبود و مردم هم کمابیش و در حد انتظار با آن همراهی کردند. هم از حیث تقدیم و حضور نیروی رزمنده و هم از حمایت پشت جبهه و هم راه آمدن با تبعات جنگ ولی این را نباید به معنای استقبال از جنگ دانست.
رفتار امام علی(ع) در جنگهای حتی داخلی نیز چنین بود که حداکثر کوشش را برای پرهیز انجام میداد و پرتابکننده اولین تیر نبود. اگر طرف مقابل نمیپذیرفت و به جنگ اصرار میکرد آنگاه مساله تفاوت میکرد. تاکنون چندین بار مقام رهبری با اطمینان گفته بودند که جنگ نخواهد شد و در آن چارچوب نیز نشد.گرچه اینبار نیز همین نکته را البته با قطعیت کمتری بیان کردند و بالطبع بهتر از همه میدانند که آثار جنگ چیست که چنین اطمینان خاطری را میدهند.
بنابراین مساله اصلی اجتناب از جنگ است، به این معنا که تمامی گامهای معقول و شرافتمندانه را برای پرهیز از جنگ برداریم، حال اگر طرف مقابل سیاست جنگطلبانهای را پیش گرفت، دیگر مسوولیتی متوجه ایران نخواهد بود و مردم هم همراهی خواهند کرد و با تبعات آن کنار میآیند. ولی اگر ما هیچ گامی برنداریم یا اجازه دهیم نیروهای تندرو که نانشان در جنگ و آجر شدن نان مردم است میداندار باشند و به استقبال جنگ بروند، در این صورت انتظار همراهی مردم را نباید داشت و سرنوشت چنین ماجرایی نیز پیشاپیش روشن است.